بررسی بتا عمومی Battlefield V؛ خوب، بد و زشت
معرفی و مارکتینگ بتلفیلد 5 و حواشی آن احتمالا یکی از آن مواردی است که استودیو دایس و ناشر بازی یعنی الکترونیک آرتز هیچگاه از یاد نخواهند برد. اولین تریلر جدیدترین نسخه سری بتلفیلد با استقبالی به شدت منفی مواجه شد و عکسالعملهای تند سازندگان نیز به بهتر شدن اوضاع کمکی نکرد. اما مارکتینگ ضعیف یا ساخت تریلرهای نه چندان کمنقص هیچوقت به معنای بد بودن محصول نهایی نیست.
هفته گذشته نسخه بتا بتلفیلد 5 به مدت پنج روز در اختیار عموم گیمرها قرار گرفت و همچنین بهانهای شد تا تیم دیجیاتو نیز این شوتر چند نفره جنجالی را بررسی کند. نسخه بتای بازی نوید تغییرات و ویژگیهای مثبت متعددی را میدهد، از ایرادات بزرگی رنج میبرد و همچنین مشکلات ریزی دارد که احتمال برطرف شدن آنها تا عرضه نهایی بازی کاملا امکانپذیر است. پس در ادامه با ما همراه باشید.
خوب – شایان ضیایی
به عنوان کسی که بتلفیلد را در اکثر مواقع تنها و صرفاً با جوخهای که از افراد غریبه تشکیل شده بازی میکند، تجربه ابتداییام از بتلفیلد 5 -اگر صادق باشم- شدیداً ناامید کننده بود. بسیاری از مکانیکهای گیمپلی به شکل محسوس (و شاید آزاردهندهای برای افرادی که به بتلفیلد 3 تا 1 عادت کردهاند) تغییر کرده، تشخیص دشمنان دیگر مثل قبل آسان نیست و ضمناً میانگین دقایقی که بعد از هر مرگ قادر به زنده ماندن خواهید بود به مراتب کوتاهتر شده که یعنی وقت زیادی را باید به زل زدن به آسمان و انتخاب میان التماس به هم تیمیها یا بیخیال شدن و جان به جان آفرین تسلیم کردن بگذرانید.
در پایان هر بازی بهترین جوخه معرفی میشود، انگیزه دیگری برای همکاری تیمی بهتر با یکدیگر.
بتلفیلد 5 تغییر کرده و تمام این تغییرات به گیمرهایی که به هر دلیلی قادر به تجربه گروهیاش با دوستان خود نیستند یادآوری میکند که این بازی برای آنها ساخته نشده؛ احساسی فوق العاده ناخوشایند برای کسی که به سختی وقت کافی برای تجربه بازیهای ویدیویی پیدا می کند و در 90 درصد مواقع، دوستانش به صورت همزمان وقت خالی ندارند.
چند دست ابتدایی به همین منوال گذشت، سیستمهای جدید آرام آرام خودشان را نشان دادند و تصویر گنگی که از بتلفیلد 5 در ذهنم شکل گرفته بود به تدریج واضحتر شد. بتلفیلد همواره یک بازی گروهی بوده، گروه نه به معنای جوخه، بلکه به معنای گروهی 32 نفره که تک تک افراد داخل آن اهمیت دارند و با مهارتشان قادر به تغییر روند مبارزه هستند.
و ضمناً این انعطاف پذیری بازیست که باعث میشود فارغ از کلاسی که انتخاب کردهاید، شانسی برابر برای تاثیرگذاری در روند مبارزه داشته باشید. میتوانید یک اسنایپر باشید و پرچمها را تک نفره فتح کنید، می توانید ساپورت باشید و با نشستن روی یک تپه دشمنان را به خاک و خون بکشید؛ نیازی به پایبندی به قوانین نیست، می توانید مهارتهایتان را آنطور که میخواهید به کار بگیرید.
میتوانیم چنین چیزی را درباره بتلفیلد 5 هم بگوییم؟ احتمالاً نه.
این بار شما به تنهایی یک چرخ دنده در ساعت بزرگ تیم 32 نفره خود نیستید، بلکه چرخ دندهای در جوخه 4 نفره هستید که آن نیز چرخ دنده دیگری را در ساعت کل تیم به حرکت در میآورد. نوعی واقع گرایانگی غریب در سراسر گیمپلی دیده میشود که در نگاه نخست خط بطلانی بزرگ بر هر آنچه که درباره بتلفیلد میدانید کشیده، اما منطق پشت آن فقط بعد از تجربه با دوستان، سپری کردن ساعتهایی چند در بازی و مشاهده احتمالات تازه ممکن میشود.
خوشبختانه محدودیتهای رایج پلتفرمی (یا مالی!) در اوپن بتا دردسرساز نشد و فرصتی پیش آمد تا به صورت مفصل با دوستان بتلفیلد 5 را تجربه کنیم. به محض تجربه گروهی (که مکالمه صوتی از طریق تیم اسپیک یقیناً در تفاوتهای به وجود آمده تاثیر داشت) نظرم درباره ساخته اخیر دایس تغییر کرد. شاید به خاطر المانهای جدیدش مثل سیستم تازه Revive، شخصیسازی اسلحهها، خرید مهارتها و مجموعاً سرعتیتر شدن گیم پلی از ماهیت همیشگی فاصله گرفته باشد و برخی دیگر از بازیهای شوتر اول شخص فعلی را یادآور شود، اما اینطور نیست که دایس مشغول تقلیدی صرف و بی فکر بوده باشد، هر المانی به دلیل خاصی آنجاست؛ هرچند که بالانس برخی از آنها باید به شکل دقیقتری انجام شود، و خب، اوپن بتا هم برای همین است دیگر.
وقتی به صورت گروهی و با چت صوتی به تجربه بازی مینشینید، وجودیت شما به عنوان یک کلاس خاص اهمیت پیدا میکند و زمان زیادی هم طول نمیکشد که به نقشتان در نبرد عادت کنید. هرچه با دوستان هماهنگتر باشید و وقت بیشتری را به مکالمه اختصاص دهید، کمتر خواهید مرد و بیشتر خواهید کشت. همینطور بود که من از یک سرباز دست و پا چلفتی و بیتاثیر در دستهای قبلی، به ماشین قتالهای تبدیل شدم که حتی تانکها هم حریفش نبودند، و اگر یک اشتباه باعث مرگم میشد، همواره یک دوست آنجا بود که از روی زمین بلندم کند، خاک را از تنم بتکاند و دوباره راهیام کند.
نقش من Assault بود و بهترین نحو انجامش دادم، فرقی نداشت مقابلم تانک باشد یا سرباز، هیچکس شانسی نداشت. نقش دوست دیگرم Medic بود و بهترین نحو انجامش داد، فرقی نداشت عضو جوخهاش به زمین میافتاد یا سربازی دیگر، میتوانستید مطمئن باشید که به کمکتان می آید، حتی اگر به قیمت جان خودش تمام شود. نقش دوستی دیگر هم اسنایپر بود، و بله درست حدس زدید، به بهترین نحو انجامش داد، در فاصله ای دورتر و خارج از دید میایستاد و هرکس که از چشم ما دور میماند را از پا در میآورد.
چون گذشته همکاری تیم با خلبانان نیز استراتژی موثر و گاهی واجب است.
این تجربهای است که به همان اندازه که غریب است، تازه و نوآورانه هم هست. بازیهای گروهی خواه ناخواه در حال فراگیرتر شدن هستند و به سختی بازی آنلاینی پیدا میشود که نیازمند چند دوست نباشد. این مشکلی بزرگ است که به ساخته دایس محدود نمیشود و باید به شکل مفصلتری به آن پرداخت، اما نوعی قاعدهمندی در بتلفیلد 5 وجود دارد که باعث میشود قادر به اتکا به یاران تان باشید؛ نه مثل بتلفیلدهای قبلی که هرکسی به کار خود مشغول بود و یک بیانسجامی بزرگ به شکلی غافلگیرکننده به پیروزی منجر میشد. در بتلفیلد 5 باید برای پیروزی عرق بریزید، باید آنچه اتفاق میافتد را برای یارانتان شرح دهید و در زمانی کمی که دارید، بهترین استراتژی را بچینید.
می توانیم چنین چیزی را درباره بتلفیلدهای قبلی هم بگوییم؟ احتمالاً نه.
بد – پدرام بهادری
همان طور که در بالا خواندید، بتای بتلفیلد 5 ویژگیهای خوب متعددی دارد که آن را از دیگر نسخههای قبلی سری جدا میسازد اما متاسفانه این بتا از ایرادات بزرگی نیز رنج میبرد، آن هم مشکلاتی که احتمال دارد حتی در نسخه اصلی نیز برطرف نشوند. یکی از تغییرات جدید این نسخه این است که حالا تمامی افراد جوخه صرف نظر از کلاسی که دارند، میتوانند هم جوخه ایها خود را ریوایو یا به عبارتی زنده کنند.
این تغییر در نگاه اول قدمی برای ترغیب و تا حدی اجبار گیمرها به همکاری تیمی به نظر میرسد اما در عمل نقش یکی از مهمترین کلاسهای تاریخ بتلفیلد را زیر سوال میبرد، پزشک یا همان مدیک. میپرسید چرا؟ زیرا دیگر دلیل چندانی برای انتخاب این کلاس وجود ندارد، شما میتوانید با هر کلاسی افراد جوخه خودتان را نجات دهید و سلاحهای کلاس پزشک نیز انگیزه چندانی را برای برداشتن آن ایجاد نمیکنند.
البته این نامتعادل بودن کلاسها تنها به این تغییر و عواقب آن ناشی نمیشود و کلاسهای دیگر نیز در مواردی برتریهای بزرگ و غیر منصفانه ای نسبت به یکدیگر دارند. اما برای اینکه بتوانید بهتر این مشکل را درک کنید، ابدا بهتر است به برخی دیگر از ایرادات بازی بپردازیم.
اسنایپ زدن از هر زمانی راحتتر شده و حتی کشتن نیروهای در حال حرکت نیز چالش چندانی ایجاد نمیکند.
سلاحهای تک تیرانداز بتلفیلد 5 در این نسخه تغییرات فراوانی به خود دیده که تقریبا تمامی آنها به تجربه لذت بخش و جذاب بازی لطمه بزرگی زده است. کار کردن با این سلاحها حتی از نسخه قبلی نیز راحتتر شده و فرسنگها با مکانیزمهای بتلفیلد 3 و بد کمپانی 2 فاصله دارد. کاهش ارتفاع گلوله به کمترین مقدار خود در سری رسیده و تقریبا هیچ وقت نیازی به محاسبه فاصله برای زدن اهداف دور دست نیست.
از طرفی هیت باکسها نیز به خصوص روی کنسولها بسیار بزرگتر شده است. هیت باکس در واقع به برنامه نویسی بازی بر میگردد و طول و عرض مستطیلی است که برای گلوله در نظر گرفته میشود. بنابراین با بزرگتر شدن هیت باکسها زدن اهداف در حال حرکت از هر زمانی آسانتر شده، کافیست کمی نشانه را جلوتر از دشمن گرفته و در 90 درصد مواقع تیر به هدف اصابت میکند.
عجیبتر از همه این سلاحها هیچ گونه احساس وزنی را القا نمیکنند و برای نشانه گیری با آنها هیچ نیازی به نگه داشتن نفس برای کنترل بهتر نیست، در حدی که در چندین ساعت اولیه تجربه بازی واقعا نمیتوانستم متوجه تفاوت حالت نشانه گیری عادی با زمانی که دکمه شیفت را نگه داشته بودم، بشوم.
همچنین دایس در این نسخه سیستم جدید ارتقایی برای تمامی سلاحها معرفی کرده که با دریافت امتیاز میتوانید آنها را بهبود بدهید. البته تمامی این تغییرات غیرظاهری بوده و بیشتر آنها فانتزی و غیر واقعی به حساب میآیند. حدس میزنید یکی از ارتقاهای سلاحهای تک تیرانداز چی باشد؟ قابلیت تیراندازی بدون خطا در هنگام حرکت، انگار که کار کردن با این سلاحها به اندازه کافی آسان نشده باشد. البته ایراد دیگر بخش جدید ارتقا این است که در هنگام بازی امکان تغییر آن را ندارید و حتما باید به منو اصلی بازگردید.
انتخابهای زیادی برای شخصیسازی سلاحها موجود است اما متاسفانه نمیتوان از داخل بازی آیتم جدیدی خریداری کرد.
تمامی این تغییرات باعث شده تا ریکان (شناسایی) به یکی از محبوبترین کلاسها تبدیل شده و با گذشتن از خیابانهای شلوغ و نامنظم نوتردام، حداقل سه تک تیرانداز قصد جان شما را داشته باشند که البته برای آنها کار چندان سختی هم نیست.
از ریکان و اسنایپرها که بگذریم، یکی از تغییرات مهم و بارز این نسخه یا حداقل در بتا، کم شدن مهمات تمامی کلاسها است. این تغییر اتفاقا از نظر من ایده خوبی به نظر میرسد چرا که هیجان درگیریها را بالا برده و از آنجایی که با کشتن هر دشمن میتوانید مهمات او را بردارید، شما را به تیراندازی بهتر و هدفمندتر دعوت میکند. همچنین نقش همکاری تیمی چون دریافت تیر از بقیه هم تیمیها و یا درخواست ارسال هوایی مهمات از سرجوخهها را پررنگتر میکند. اما در هر صورت اگر شما با چنین تغییری هم مشکل داشته باشید، غیرمنطقی نیست و تا حد زیادی این ویژگی جدید سلیقه ای است.
کم شدن زمان کشتن یا Time to Kill یکی دیگر از ویژگیهایی است که احتمالا در همان چند دقیقه ابتدایی بازی توجه هر مخاطبی را به خود جلب میکند. به بیان بهتر، مدت زمان و تیر کمتری نیاز است صرف یا شلیک کنید تا دشمنان از پای در آیند. این تغییر نیز به خودی خود ویژگی بدی به شمار نمیرود و بسیاری از بازیهای اکشن چون سری کال آو دیوتی و یا پابجی زمان کشتن بسیار پایینی دارند.
اما وقتی این تغییر را با محیطهای عظیم و پر از درگیری بتلفیلد ترکیب میکنید، نتیجه کاملا بر خلاف آن چیزی است که از این سری انتظار داریم. در واقع بتلفید 5 با تمامی این ویژگیهای جدیدش بیشتر به نسخه ای از کال آو دیوتی شباهت دارد که با نقشههای بزرگتر و وسایل جنگی بیشتر عرضه شده است.
تقریبا تا انتشار بازی همچنان یکی دو ماهی باقی مانده است و به شخصه امیدوارم بسیاری از این مشکلات تا زمان عرضه برطرف شوند. اما حتی با در نظر داشتن این نکته که هدف از ارائه نسخه بتا پیدا کردن مشکلات و دریافت بازخورد گیمرها است، در مقایسه با دیگر نسخههای سری، بتا بتلفیلد 5 را میتوانم به جرات به عنوان یکی از بدترین بتاهای عرضه شده نام ببرم.
ناوریک در شب هنگام زیباییهای خاص خود را دارد.
زشت – پویا پورنصیر
بتلفیلد 5 پتانسیل آن را دارد که به یک عقبگرد بزرگ برای سری بازیهای بتلفیلد، و از نظر تجاری به یک فاجعه تمام عیار تبدیل شود؛ مورد دوم به لطف سیاستهای ناشر و پیش فروش بسیار ضعیف آن دور از ذهن نیست اما مورد اول را با تجربه نسخه بتای بازی بتلفیلد 5 شاید بیشتر متوجه شوید.
در شرایطی که انتقادات از در و دیوار برای یک بازی سرازیر می شود، تنها یک اثر باکیفیت می تواند ناشر را از این منجلاب تجاری بیرون آورد. اعضای استودیو دایس تصمیم گرفتند برای نشان دادن بازی خود، یک نسخه بتای عمومی از بتلفیلد 5 منتشر کنند تا دوباره دل هواداران را به دست بیاورند و از هجمهها بکاهند.
متاسفانه، حداقل از دیدگاه نویسنده می توان گفت بازی چنگی به دل نمی زند. شاید با خود بگویید که مشخصاً نسخه بتا کامل نیست و باید از اشکالات چشم پوشی کرد. وجود باگهای گرافیکی و مشکلات مربوط به سرورها امری طبیعی اشت اما نقضهای مربوط به هسته اصلی بازی چطور؟
سه نقشه برای بازی درنظر گرفته شده که دوتای آن مربوط به سری نبردهای نارویک است که از سال 1940 به مدت چندین ماه در کشور نروژ اتفاق افتاد. به دلیل وجود معادن آهن زیاد در منطقه و داشتن بنادری که یخها مانع عبور کشتیها نمی شدند، شهر نارویک یک مقر به شدت استراتژیک برای طرفین جنگ به حساب می آمد.
نروژیها، فرانسویها، انگلیسیها و لهستانیها در مقابل ارتش نازیها مبارزه کردند اما در مقابل آنها شکست خورده، نازیها توانستند شهر را تصاحب کنند. شهر نارویک اتمسفر برفی دارد و هنگام شب، وجود شفق قطبی به میدان نبرد جذابیت زیادی می بخشد.
شهر نوتردام نیز نقشه دیگر بازی به حساب میآید که در آن نازیها سعی دارند یکی از مهم ترین شهرهای کشور هلند را از آن خود کنند. محیطهای تودرتو و مسیر ریلی آن از کلیدی ترین نقاط نبرد به حساب میآید.
نقشه نوتردام که شباهت زیادی نیز به مپ Amiens بتلفیلد 1 دارد.
با این وجود باز هم محیط نقشهها و ساختار آن، بیشتر حکم بسته الحاقی بازی بتلفیلد 1 به حساب میآید؛ محیط نقشهها شاید از مپهای نسخه قبلی کوچکتر باشد و نقشه روتردام، به هیچ وجه حس نبردهای شهری متفاوت و نسل جدید نمیدهد. هر دری که باز میکنید نهایتاً به چند در آجری برخورد میکنید و سیستم تخریب پذیری نیز اصلاً محسوس نیست. به نظر نمیرسد سازندگان قصد تغییر ساختار نقشهها را برای ویرایش نهایی بازی بدهند.
تلاش بیش از حد استودیو دایس برای تیمی کردن بازی، نه تنها کمکی به بازی نکرده بلکه به بخشهای دیگر گیم پلی بازی تاثیر منفی گذاشته که جلوتر به آن میپردازیم. برای ملموس شدن این موضوع بهتر است مود Airborne مربوط به نقشه نارویک را تجربه کنید.
یک جناح باید از هواپیما بپرد و با بمب گذاری، ضدهواییهای مستقر در بندر را خراب کند و جناح دیگر باید مانع اینکار شود. در این روند بعضی بازیکنها باید داوطلبانه بمبها را برداشته و در ضدهواییها جاساز کند.
اگر چند بار این مود را بازی کنید، متوجه خواهید شد هیچ انسجامی میان عملکرد بازیکنها مشاهده نمیشود. بارها شده تنهایی بمب را برداشته و بدون هیچ مشکلی بمب را جاساز کرده درحالی که اکثرا به دنبال امتیاز گرفتن بودند. چنین سناریوهایی شانسی رخ نمیدهد و به ساختار بازی وابسته است.
وجود تعداد زیادی آدم در یک نقشه، نیازمند یک سیستم کنترل و استراتژی کاملاً جدید است که جای خالی آن در بازی بتلفیلد 5، به عنوان نسخه بعدی بازی بتلفیلد 1 حس میشود. البته به عنوان یک بازیکن نباید انتظار خاصی داشت اما حداقل ادعاهایی که سازندگان در این باره میکردند، درست از آب درنیامده.
شاید عجیب ترین مورد مربوط به سیستم احیا باشد؛ تلاشی نافرجام برای برانگیختن حس همکاری بین اعضای تیم. اول از همه دقیقاً معلوم نیست برچه اساسی شما کامل میمیرید یا شانس احیا دارید. پیش آمده هنگام بازی از ناحیه سر تیر بخورم ولی شانس احیا پیدا کنم، اما با یک انفجار معمولی بمیرم و بازی را از اول شروع کنم.
از آن فاجعه تر این است که شما نمیتوانید دشمنانی که روی زمین افتاده اند و منتظر احیا هستند را بکشید. سناریویی را فرض کنید که یک خشاب به دشمنی که روی زمین در حال آه و ناله کردن است خالی کنید و فرد همچنان شانس زنده ماندن داشته باشد.
مدت زمان زیادی از بازی را در همین حالت و در انتظار کمک به سر خواهید برد.
بازی به صورت اجباری از شما میخواهد که 15 ثانیه منتظر احیا شدن توسط دیگر بازیکنان باشید و اگر نشد، با نگه داشتن دکمه Bleed Out چندین ثانیه به آسمان نگاه کرده و بعدش بمیرید. بعد از نیم ساعت بازی کردن متوجه خواهید شد که وقت زیادی از بازی را منتظر کمک مانده و هیچ کاری نمیتوانید بکنید.
به جای آنکه کلاس مدیک توانایی آن را داشته باشد تا افراد مجروح را سریع پیدا کند، لیست تمام مدیکهایی که نزدیک شما هستند و به شما هیچ توجهی نمیکنند در پایین صفحه مشخص شده تا با حرص بیشتری دار فانی را وداع بگویید.
مشکلاتی همانند بالانس نبودن کلاسها (بزرگترین ضربه را به بازی زده)، سیستم احیا کردن بی معنی و اعصاب خردکن، آسان شدن استفاده از اسنایپ، سرعتی شدن بازی برای جلب بیشتر مخاطبان مبتدی نیز در بازی وجود دارد که در بالاتر به آنها اشاره شده است.
انتظارات خود را از بازی بتلفیلد 5 پایین بیاورید. تغییراتی که سازندگان برای نسخه جدید این سری درنظرگرفته اند بیشتر به پسرفت شبیه است تا پیشرفت، و اگر نظر دیگر طرفداران بازی را دنبال کرده باشید آنها نیز با این حرف موافقاند. آخرین تلاش استودیو دایس برای جلب مخاطب حداقل برای نویسنده بی ثمر از آب درآمد.
باوجود آنکه همیشه احترام بیشتری برای نام بتلفیلد نسبت به کال آو دیوتی قائل بودم، برای بلک آپس 4 بیشتر هیجان زدهام زیرا مشکلاتی که عنوان شد در مود بتل رویال بازی بیشتر به چشم خواهد خورد و احتمالاً برای تجربه یک مود بتل رویال متفاوت و جذاب، باید چشم انتظار استودیو ترای آرک بود.
The post بررسی بتا عمومی Battlefield V؛ خوب، بد و زشت appeared first on دیجیاتو.