بررسی بازی Shadow of the Tomb Raider؛ درجا زدن مهاجم مقبره
توم ریدر و لارا کرافت از نام های قدیمی و شناخته شده صنعت گیم هستند و مدت زیادی است که در این مدیوم حضور دارند. لارا کرافت طی این چند سال، تغییرات فراوانی را به خود دیده. سری بازی های توم ریدر دو بار ریبوت شده اند که وظیفه آخرین ریبوت را استدیو Crystal Dynamics به عده داشت. سری ریبوت جدید در سال ۲۰۱۳ و با عرضه توم ریدر کلید خورد، با رایز آو توم ریدر ادامه پیدا کرد و حالا Shadow of the Tomb Raider قرار است که این سری ریبوت را به پایان برساند. البته بر خلاف گذشته، این نسخه نه توسط کریستال داینامیکس، بلکه توسط شعبه مونتریال استودیو ایداس توسعه یافته.
- سازنده: Eidos Montreal
- ناشر: Square Enix
- پلتفرم ها: پلی استیش 4، ایکس باکس وان، پی سی
- پلتفرم بررسی: پی سی
سیر رشد لارا در این سه گانه به خوبی مشهود است. توم ریدر ۲۰۱۳ لارا را ناخواسته درگیر ماجراجویی ها و مخاطرات کرد و زیرساخت را برای تولد یک ماجراجوی قهار فراهم ساخت. در رایز، لارا به میل خود به دنبال ماجراجویی بود و خواسته به دل خطر می زد. حالا شدو آو د توم ریدر لارا را یک قدم فراتر می رود و از وی همان ماجراجویی را می سازد که در نسخه های اولیه توم ریدر، پیش از ریبوت سری دیده بودیم.
لارا دیگر مبارز و ماجراجوی تازه کاری نیست که در توم ریدر سال ۲۰۱۳ دیدیم. وی حالا شخصیتی است که با جدیت و بدون ترس از موانع عبور می کند و بدون هیچ گونه حس ترحمی دشمنانش را به وحشیانه ترین شکل ممکن از سر راه خود بر می دارد. لارا حالا به دختری تبدیل شده که فقط و فقط دنبال رسیدن به اهداف خود است و حاضر است هر چیزی را در این مسیر فدا کند. شاید چنین المان هایی نمایانگر شخصیتی قدرمتمند باشند، اما خود محوری بیش از حد لارا در ابتدای بازی از وی شخصیتی دوست نداشتنی می سازد.
شدو آف د توم ریدر تلاش می کند که این بعد سمج و خودمحور لارا کرافت را نقد کند و نشان دهد که ماجراجویی های وی گاهی به قیمت جان دیگران و بی گناهان تمام می شود. تمامی هدف بازی این است که سماجت لارا را سوهان کاری کند و شخصیتی فروتن بسازد، فردی که لزوما اهداف و خواسته هایش را در اولویت قرار نمی دهد و برای دیگران هم اهمیت قایل است. در واقع شدو تلاش می کند تا با از بین بردن ویژگی های منفی شخصیتی لارا، وی را به شخصیتی دوست داشتنی تبدیل کند.
بازی شروع متحیر کننده و هیجان انگیزی دارد و به خوبی نشان می دهد که علاقه بیش از حد لارا در قبال ماجراجویی هایش تا چه حد می تواند ویران گر و خطرناک باشد. لارا در روند بازی تلاش می کند که جلوی وقایعی که خود مسبب شان بوده را بگیرد. وقایع ابتدای بازی با صحنه سازی های خوب نشان می دهند که این فجایع تا چه حد مرگ بارند و لارایی که خود را نکوهش می کند، باید هر چه سریع تر تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا اشتباه خود را جبران کند.
متاسفانه برخلاف این شروع خوب، داستان بازی پس از مدتی کوتاه از تب و تاب می افتد و جذابیتش را از دست می دهد، روندش بر خلاف آن چه که انتظار می رود کند می شود و اتفاقات و وقایع اهمیت خود را برای بازیکنان از دست می دهند. در شدو آو د توم ریدر، بازیکنان درگیر داستان هایی می شوند که شاید کمترین جذابیتی برای شان داشته باشد و به همین دلیل هم بلافاصله پس از یک شروع خوب، داستان بازی به مثال دو نسخه قبلی ناامید کننده پیش گرفته می شود.
متاسفانه پیشرفت بد و ضعیف داستان باعث می شوند که شخصیت لارا خوب و منطقی رشد نکند. در نهایت، لارا در دل بازیکنان جایی برای خود باز نمی کند و بازی نهایتا قادر است وی را از شخصیتی منفور به شخصیتی خنثی تبدیل کند. بازی در بخش های خاصی با صحنه سازی و حوادث مختلف سعی می کند که لارا کرافت را دوست داشتنی تر کند اما این تلاش ها ناکارآمد هستند. جدا از لارا، دیگر شخصیت های جانبی هم بسیار ضعف کار شده اند، کمکی به جذاب تر شدن روند بازی نمی کنند و زود فراموش می شوند. شاید تنها استثنا در این میان جوناه باشد، شخصیتی که در تمامی نسخه های سری ریبوت حضور داشته و در این نسخه نقش به مراتب پر رنگ تری دارد و یکی از شخصیت هایی است که روی رشد نسبی لارا تاثیر گذار است.
به مانند داستان که مشابه دو نسخه قبلی همچنان بی اهمیت ترین و شاید ضعیف ترین بخش بازی های ریبوت توم ریدر است، دیگر المان های بازی هم چندان تغییری نکرده اند. حتی عوض شدن استودیو سازنده بازی هم کمکی به این روند پر تکرار توم ریدر نکرده و ایداس مونتریال، دقیقا تصمیم گرفته که بازی خود را بدون تغییر خاصی، روی همان چیزی که کریستال داینامیکس بنا کرده توسعه دهد.
شاید مکانیزم های توم ریدر اندکی قدیمی و دمده شده باشند، اما همچنان جواب گوی نیاز های بازیکنان هستند، جذاب اند و درگیر کننده. اما به هر حال، دیدن مشکلات مشابه بعد نیم دهه، آن هم طی سه بازی می تواند آزار دهند باشد. مهم ترین تغییری که ایداس مونتریال در روند بازی ایجاد کرده، اولویت بندی مجدد بخش های مختلف گیم پلی است. برخلاف رایز که مبارزات و درگیری ها متعدد و پرتکرار بودند، حالا فقط بخش اندکی از بازی را به خود اختصاص داده اند و تمرکز بیشتری روی پازل ها و پلتفرمینگ قرار گرفته.
مبارازت همچنان در بازی حضور دارند، اما تنها بخش اندکی از بازی را پر کرده اند و همان بخش اندک هم بیشتر به شکل مخفی کاری دنبال می شود. اتفاقا مخفی کاری از معدود المان هایی است که در این نسخه معدود بهبود ها و تغییراتی داشته که آن هم با توجه به تم بازی قابل پیش بینی بود. لارا این بار خود شکارچی است و به بهترین شکل از محیط اطرافش بهره می برد.
مکانیزم های مختلفی برای بهبود مخفی کاری به آخرین نسخه از توم ریدر اضافه شده اند، حرکات مختلفی برای کشتن بی سر و صدای دشمنان، استتار در گل و لجن و گجت های مختلف. با وجود این که لارا حالا راه های بیشتری برای از سر راه برداشتن دشمنانش دارد، اما همان طور که پیش تر گفتیم، به این دلیل که پایه و اساس بخش مخفی کاری بر مبنانی دو نسخه قبلی است، ایرادات مخفی کاری از نسخه های قبلی به این نسخه هم راه یافته اند.
مشکلات هوش مصنوعی بیش از پیش در این نسخه خودنمایی می کنند. به دفعات دیده می شود که دشمنان به شکل تصادفی و رندوم عمل می کنند. گاهی آن ها نسبت به این که دوست شان در چند قدمی شان در حال جان دادن است کاملا بی تفاوت اند، اما کافی است یک بار بازی را مجددا لود کنید و در شرایط مشابه، حرکات مشابهی انجام دهید. خواهید دید که این بار دشمنان به شکل کاملا متفاوتی رفتار خواهند کرد.
این عدم قطعیت در رفتار دشمنان باعث شده که بخش مخفی کاری تا حد زیادی عذاب آور باشید. اگر اصرار داشته باشید که به شکل بی نقص بخش های مخفی کاری را پشت سر بگذارید، بار ها مجبور خواهید شد که این بخش ها را تکرار کنید. البته این بار بر خلاف نسخه قبلی، لارا می تواند پس از لو رفتن از دست دشمنان خود فرار کند، گوشه ای قایم شود و مجددا مخفی کاری را از سر بگیرد، اما این مکانیزم جدید هم بی ایراد نیست.
بازیکنان به خوبی نمی توانند متوجه شوند که کی دشمنان از موقعیت لارا با خبرند و کی به دنبال او می گردند.رفتار کاملا رندوم و تصادفی دشمنان هم به مشکلات متعددی دامن زده و در شرایطی که به نظر می رسد کاملا از دید دشمنان خود مخفی شده اید، یکی شان با علم به محل مخفی شدن شما به سمت تان می آید و با شما مبارزه می کند.
مهارت های جدید لارا همگی راه های جدیدی برای از سر راه برداشتن دشمنان به بازی اضافه کرده اند، اما در واقع همگی این ها صرفا یک سری انیمیشن جذاب و جالب هستند که تغییر قابل ملاحظه ای در بازی ایجاد نکرده اند، پایه و اساس مخفی کاری همان چیزی است که در نسخه قبلی دیدیم و این زیرساخت به قدری جذاب نیست که مشکلات متعدد هوش مصنوعی، مشکلاتی که باعث شده اند که مخفی کاری در مواقعی نه لذت بخش، بلکه عذاب آور باشد را حل کنند.
در اندک مواقعی که لارا محبور است مستقیم به دل دشمنان بزند و مستقیما با آن ها درگیر شود، باز هم می بینید که چقدر مکانیزم های توم ریدر تکراری شده اند. مبارزات مستقیم کوچک ترین تغییری نسبت به قبل نداشته اند. هرچند مبارزات این سری بازی ها همیشه قابل قبول بوده اند، اما واقعا اصرار ورزیدن بر تغییر ندادن مکانیزم هایی که نزدیک به نیم دهه قدمت دارند و بهبود ندادن شان، تصمیمی عجیب به نظر می رسد.
از مبارزات که بگذریم، به نقطه اوج شدو می رسیدم: بخش های پازل محور و پلتفورمینگ. در این بازی، بازیکنان بیشتر مشغول به باز کردن راه ها، عبور از موانع و حل کردن پازل ها هستند. این بخش ها بهترین و لذت بخش ترین لحظات شدو آو د توم ریدر به شمار می روند، اما باز هم باید بگوییم که این بخش ها هم تقریبا بدون تغییر از نسخه های قبلی پای خود را به این بازی باز کرده اند.
متاسفانه عدم قطعیت حتی در حرکات لارا هم دیده می شود. پرش هایی که گاهی واضحا باید وی را به جلو پیش ببرند گاهی باعث مرگ وی به احمقانه ترین شکل ممکن می شوند. اما این مشکل در پلتفرمینگ زیاد پیش نمی آید و کمتر آزار دهنده است. پلتفرمینگ در شدو جذاب و مفرح است و تصمیم ایداس مونریتل برای پر رنگ تر کردن این بخش ها در بازی تصمیم درست و به جا بوده.
مکزیک و پرو این بار پذیرای لارا هستند. محیط شدو آو د توم ریدر متنوع است و بزرگ، بزرگ تر از تمامی نسخه های قبلی. هر کدام از محیط ها و دخمه ها بافت و ظاهر منحصر به فرد خود را دارند. شدو آو د توم ریدر به شکل خوبی پلتفورمینگ را با پازل ترکیب کرده و لحظات لذت بخشی را پدید آورده. گشت و گذار در محیط های بازی، یافتن راه ها برای رسیدن به مقصد و حل کردن پازل ها هیچ وقت این قدر لذت بخش نبوده.
هر کدام از پازل های بازی منحصر به فرد اند و المان تکراری و بازیافتی تقریبا در هیچ کدام شان نمی بینید. پازل ها ابتدا شما را با کلیات ماجرا و متد و شیوه کلی برای پشت سر گذاشتن شان و آشنا می کنند، اما در ادامه، شما را رها می کنند تا با هوش و ذکاوت تان چالش های سخت تر را پشت سر بگذارید.
لذت نهفته در حل کردن این پازل ها، همواره نقطه اوج بازی های سری توم ریدر به شمار می رفته و حالا به دلیل بالاتر رفتن کیفیت پازل ها و چالش ها در این نسخه از قبل هم بهتر شده. شاید تنها ایراد این بهش این باشد که گه گاهی در حین پیش روی در این توم ها مجبور به مبارزه با دشمنان می شوید که این موضوع کمی روند بازی را در این بخش خدشه دار می کند، زیرا که تمرکز بازیکن را از حل پازل معطوف به نبرد می کند.
بخش های زیر آب در این نسخه بیشتر شده اند، اتفاقا ایدوس تصمیم گرفته زیاد رو این بخش مانور بدهد و با معرفی مکانیزم جدیدی به لارا اجازه داده که مدت زمان بشتری زیر آب بماند. از نظر بصری حقیقتا این محیط ها جذاب هستند و حس ترسی که محیط های بسته در زیر آب و خطراتش به بازیکنان القا می کنند حداقل برای چند بار اول ناب و دوست داشتنی اند. اما این بخش متاسفانه تنوع کمی دارد و پس از مدتی می بینید که در تمام بخش های زیر آب، فقط و فقط یک سری کار های تکراری انجام می دهید.
علاوه بر پازل های موجود در خط داستانی که سر راست تر، ساده تر اما باز هم جذاب هستند، به مشابه سنت این سری ریبوت، توم های اختیاری و غیر اجباری آمیزه های تزیینی روی بازی اصلی بازی می شوند، اما نکته بسیار خوب این است که این آمیزه ها پر محتوا، جذاب و با ارزش هستند و ارزش وقت بازیکنان را دارند.
البته جدا از توم ها، شدو آو د توم ریدر پر است از محتویات فرعی دیگر. حرفی که در مورد توم ها زدیم را با قطعیت نمی توانیم در مورد همه این محتویات فرعی دیگر تکرار کنیم. بسیاری از ماموریت های فرعی مراحلی صرفا وقت پر کن و بی اهمیت هستند، نه هدف جذابی دارند و نه انگیزه لازم و کافی را به بازیکن می دهند.
برای مثال، محیط بازی پر است از آیتم های جمع کردنی که البته اگر بخواهیم صادق باشیم، خیلی از این ها اطلاعات داستانی جالبی را بر ملا می کنند. اما به هر حال از لحاظ گیم پلی و وقتی که باید برای جمع آوری شان اختصاص داد، آن قدر ارزشمند نیستند و احتمالا بسیاری از بازیکنان از آن ها صرف نظر می کنند.
یار و یاور لارا در تمامی بخش های ماجراجویی هایش مهارت ها هستند، مهارت هایی که بازیکن می تواند با جمع آوری امتیازات تجربه و به دست آوردن امتیازات Skill آزاد شان کند. مهارت ها به سه بخش کلی تقسیم می شوند و اعضای هر کدام از این سه بخش، بر بخش خاصی از گیم پلی تاثیر گذارند.
امتیازات تجربه به وفور در بازی یافت می شوند و بازیکنان می توانند در طول یک دور بازی، مقدار قابل توجهی مهارت آزاد کنند. اما مشکل وقتی ظاهر می شود که به منوی مهارت ها می روید و می بینید که حداقل در ظاهر، هیچ کدام از این مهارت ها آن قدر ها هم به درد بخور و تاثیر گذار نیستند.
البته این مشکل فقط به ظاهر محدود نمی شود و مهارت ها در باطن هم کارایی خاصی ندارد. شاید در ده ها مهارت موجود در بازی، فقط چند مورد خاص در روند گیم پلی موثر باشند. بقیه شان صرفا تزییات بی فایده هستند و به جرات می توان گفت که بازیکنان می توانند حتی با آزاد سازی یکی از این مهارت ها، بازی را به راحتی به پایان برسانند.
از نظر کیفیت گرافیکی شدو آو د توم ریدر واقعا فوق العاده است. مدل لارا کرافت تقریبا بی نقص از آب درآمده و بی نظیر است. بافت های محیط بازی هم کیفیت بسیار خوبی دارند و نور پردازی بازی مثال زدنی است. این گرافیک فنی خوب با گرافیک هنری جذاب در هم امیخته و باعث شده که هر صحنه ای توانایی میخکوب کردن بازیکن را داشته باشد. احتمالا شما هم لحظات بسیاری را به عکس انداختن از لارا و محیط بازی با فوتومود جذاب و کارآمد این بازی اختصاص می دهید.
جمع بندی
شدو آو د توم ریدر دقیقا همان راه دو نسخه قبلی را می رود و این هم می تواند یک نقطه قوت باشد و هم نقطه ضعف. علاقه مندان به این سری حتما از این نسخه هم لذت خواهد برد و چه بسا که شدو آو د توم ریدر به عنوان مورد علاقه شان در این سه گانه تبدیل شود. اما در این حال، نمی توان کتمان کرد که بسیاری از مشکلات نسخه های قبل هنوز هم در این بازی وجود دارند که بسیاری از بازیکنان را از خود خواهد راند. شدو آو د توم ریدر برای آن دسته از بازیکنانی است که به گشت و گذار، پلتفرمینگ و حل پازل علاقه دارند. اما شاید انتخاب چندان معقولی برای دیگر بازیکنان نباشد.
- پازل های جذاب
- مکانیزم های جذابگشت و گذار و پلتفرمینگ
- گرافیک فنی و بصری بسیار خوب
- مکانیزم های قدیمی و دمده
- داستان و شخصیت های بسیار ضعیف
- هوش مصنوعی آزار دهنده
The post بررسی بازی Shadow of the Tomb Raider؛ درجا زدن مهاجم مقبره appeared first on دیجیاتو.