آرزوی یک مرد Wish Man – داستان زندگی موسس خیریه Make-A-Wish
داستان زندگی فرانک شانکویتز، پلیس موتورسوار ایالت آریزونا و موسس خیریه “یک آرزو کن” Make-A-Wish، موضوع خوبی برای یک فیلم به نظر میآید. متاسفانه، از نظر نویسنده و کارگردان فیلم «آرزوی یک مرد» Wish Man تئو دیویس، این داستان به تنهایی نمیتوانسته باعث جذابیت فیلمش شود. به همین دلیل، داستانهای بیربط دیگری را نیز در مورد پلیسهای فاسد و ماجراهای عاشقانه، در کنار داستان اصلی فیلم پیش میبرد. حتی اگر این اتفاقها واقعی باشد، باز هم به نظر میرسد فقط چالشی غیرضروری را به داستانی اضافه کرده است که به تنهایی میتوانست فیلم الهامبخش قدرتمندی باشد.
همچنین بخوانید:
جکی چان و آرنولد شوارتزنگر در فیلم تخیلی چینی- روسی
اندرو استیل در نقش شخصیت اصلی در Wish Man حضور دارد. فیلم با مقدمهای در سال ۱۹۵۲ در ایلینوی، وقتی فرانک ۱۰ ساله است، آغاز میشود. والدین او به تازگی از هم جدا شدهاند و مادر کینهتوز او سعی دارد فرانک را از پدر مهربانش دور نگه دارد. او بدون اطلاع دادن به پدر فرانک، او را به آریزونا میبرد و در نهایت به او میگوید که پدرش مرده است.
پس از آن با پرشی یه ۲۸ سال بعد میرویم و فرانک بزرگسال را میبینیم که مامور پلیس موتورسوار آریزونا است و مشکلات کودکیش بر روی او تاثیر گذاشته است. مرد تنهایی که بیش از حد مینوشد، با اینحال در حرفهاش بسیار موفق است. وقتی فرانک و همکارش تام (با بازی فرانک والی) ماشین زن و مرد را برای بررسی در کنار جاده نگه میدارند، با آنها درگیر میشوند و تام با خشونت مرد را کتک میزند. اما تام تمام تقصیرها را گردن فرانک میاندازد و این موضوع باعث به خطر افتادن حرفه او میشود.
به نظر میرسد همین موضوع به تنهایی میتوانست موضوع اصلی یک فیلم باشد، اما این فقط یک داستان جانبی در «آرزوی یک مرد» Wish Man است. فرانک که پس از آن ماجرا با پلیس تازهکاری (با بازی جولیان کورتیس) همکاری میکند، در یک تصادف به شدت آسیب میبیند و حتی برای لحظهای قلبش از کار میافتد. با این حال او به طرز معجزهآسایی به زندگی برمیگردد و باید مدتی را در خانه به همراه دستیار جدید پلیس، کیتی (کیربی بلیس بلنتون) استراحت کند تا دوباره سلامتش را به دست بیاورد. ماموریت عجیبی برای یک خانم جوان به نظر میرسد، اما شاید قوانین پلیس آریزونا اینطور است.
داستان دوران طولانی نقاهت فرانک در کنار زن زیبایی که در نهایت عاشق او میشود نیز به تنهایی داستانی دراماتیک است، اما باز هم، این فقط داستانی جانبی در فیلمنامه «آرزوی یک مرد» Wish Man است. پس از اینکه فرانک به سرکار خود برمیگردد، با پسر بچه ۷ سالهای به نام مایکل آشنا میشود که به بیماری کشندهای مبتلا است. او عاشق برنامه تلویزیونی CHiPs است و آرزو دارد یک پلیس موتورسوار را از نزدیک ملاقات کند.
فرانک بسیار تحت تاثیر آشنایی با این پسر کوچک، که کمی بعد نیز از دنیا میرود، قرار میگیرد. این اتفاق باعث تغییر زندگی او به طریق دیگری نیز میشود، چرا که با راه پیدا کردن داستان فرانک و مایکل به مطبوعات، پدر فرانک (با بازی بروس دیسون)، که سالها به دنبال او بوده است، بالاخره او را پیدا میکند. لحظه دیدار دوباره آنها پس از این همه سال، احساسیترین صحنه فیلم است، که مدیون بازی زیبای این دو بازیگر است. (از بازیهای کوتاه اما تاثیرگذار دیگر فیلم میتوان به دیل دیکی، دنی ترجو و فی مترسون اشاره کرد.)
کمی قبل از پایان فیلم است که بالاخره داستان به جایی میرسد که فرانک، که از ماجرای مایکل الهام گرفته است، ایده تاسیس این موسسه خیریه را مطرح میکند.
با اینحال به موضوع اصلی فیلمنامه، بسیار سریع و عجلهای پرداخته شده است: فرانک ایده خود را برای تاسیس این موسسه خیریه مطرح میکند و سپس تصاویری از صدها کار خیری که پس از آن به کمک این موسسه انجام شده است را میبینیم.
در کل «آرزوی یک مرد» Wish Man فیلمی با داستانی الهامبخش است که نمیتوان به آن صفت خستهکننده را داد، اما مشکل اصلی آن شخصیت اصلی فیلم است، که به اندازهای که باید، متقاعدکننده نیست. و یا حداقل جنبههایی از این شخصیت که سعی شده به آن دراماتیکتر پرداخته شود، اینطور نیستند. دانستن اینکه در نهایت فرانک از اتهاماتی که به او وارد شده و شغل او را به خطر انداخته بود، تبرئه میشود اتفاق بدی نیست، اما بهتر بود بیشتر به ایده موسسه خیریه، که مسیر زندگی او را تغییر داد و موضوع اصلی فیلم بود، پرداخته میشد.
این مطلب از نوشته فرانک اشک در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته آرزوی یک مرد Wish Man – داستان زندگی موسس خیریه Make-A-Wish اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.