سی سال، سی فیلم
به مناسبت ۳۰ سالگی مجلهی امپایر فهرستی از ۳۰ فیلم برتر سینما که در مدت فعالیت این مجله بر روی پرده رفتهاند، تهیه شده است. کدام فیلمها در زمان اكران خود سروصدای زیادی به پا کردند؟ کدام یک هنوز هم از قویترین فیلمهای سینما به شمار میآیند؟ در کدام یک از آنها شاهد بازیهایی خیرهکننده بودیم؟ بهیادماندنیترین شخصیتها کدام بودند؟ بهترین دیالوگها کدام بودند؟
همچنین بخوانید:
۲۵ فیلم برجسته که در زمان اکران با شکست در گیشه روبرو شدند
۱- Batman
(تیم برتون، ۱۹۸۹)
برداشت خاص تیم برتون از شوالیهی تاریکی، فیلم کتابهای کمیکی بود که تبدیل به سرآغاز جریانی در سینما شد. این فیلم پتانسیل سینمایی که در بر روی پرده بردن کتابهای کمیک وجود داشت را به همه ثابت کرد. «بتمن» بازیهای بینظیری از مایکل کیتون در نقش بتمن و جک نیکلسون در نقش جوکر را در خود ثبت کرده است.
۲- Goodfellas
(مارتین اسکورسیزی، ۱۹۹۰)
تا جایی که یادمان میآید داستانهای جنایی کمی بودهاند که بازتاب و انرژی داستانهای مارتین اسکورسیزی را داشته باشند. این فیلم بازیهای فوقالعادهی ری لیوتا، رابرت دنیرو، جو پشی، لورین براکو و بسیاری دیگر را در خود دارد.
۳- Terminator 2: Judgment Day
(جیمز کامرون، ۱۹۹۱)
بازگشت ماشین کشتار بدون وقفهی آرنی، در بلاکباستری احساسی با جلوههای تصویر بینظیری که تا به امروز هم حرفی برای گفتن دارند، بود. «نابودگر ۲» به حدی قوی است که هیچ فیلم «نابودگر» دیگری به پای آن نرسیده است. مصداق دیگری از تواناییهای بینظیر جیمز کامرون.
۴- Reservoir Dogs
(کوئنتین تارانتینو، ۱۹۹۲)
فیلمی در مورد یک سرقت، بدون اینکه سرقتی در آن رخ دهد. فیلمی بسیار خشن، دارای سبک و مطابق با حال و هوای دههی ۹۰. این فیلم کوئنتین تارانتینو که هنوز هم یکی از بهترین آثار او برشمرده میشود، همانند صدای تازهای در دنیای سینما بود.
۵- Jurassic Park
(استیون اسپیلبرگ، ۱۹۹۳)
باورنکردنی است که اسپیلبرگ توانسته است این فیلم را جلوی دوربین ببرد. اسپیلبرگ دایناسورهای منقرض شده را به کمک انیمیشنهای بینظیر و جلوههای تصویری ابتدایی به زندگی برگرداند. اثباتی برای اینکه هر چیزی بر روی پردهی سینما میتواند به حقیقت بپیوندد. او با این فیلم، در ابتدا کاری کرد که شما آن را باور کنید و سپس احساس ترس را به شما منتقل کرد.
۶- The Shawshank Redemption
(فرانک دارابونت، ۱۹۹۴)
این فیلم در زمان خودش در گیشه فروش فوقالعادهای نداشت، اما اقتباس فرانک دارابونت از رمان استیون کینگ که در زندان روایت میشود، داستانی تاثیرگذار است که قدرت امید را به تصویر کشیده است. حتما دلیلی دارد که این فیلم در فهرست رتبهبندی کاربران IMDB در رتبهی نخست و بالاتر از «پدرخوانده» ایستاده است.
۷- Toy Story
(جان لستر، ۱۹۹۵)
به عنوان اولین فیلم بلند انیمیشنی سه بعدی، «داستان اسباببازی» خلاقیت را به اوج رسانده و روش جدیدی را برای روایت داستان، بنا کرد. دلیل موفقیت این فیلم پیکسار فراتر از جایگاه و تکنولوژی عجیبش بود، در حقیقت زوج عجیب داستان، باز و وودی و رفاقتی پایدار این دو این فیلم را به اثری خاص تبدیل کرده است.
۸- Scream
(وس کریون، ۱۹۹۶)
بعد از «کابوس جدید» وس کریون این فیلم را که بخشهایی از ژانرهای اسلشر، تخریبی را در خود داشت را بر روی پرده برد. «جیغ»، فیلم ترسناکی است که حالا هم درست به اندازهی زمان اکرانش هوشمندانه به نظر میرسد.
۹- Titanic
(جیمز کامرون، ۱۹۹۷)
خیلیها تصور میکردند «تایتانیک» فیلم خوبی از آب درنیاید. اما جیمز کامرون کاری کرد که این فیلم عاشقانه به یکی از بزرگترین فیلمهای سینما (در آن زمان) تبدیل شد. داستانی حماسی که با هزینههای تولید بالا به موفقیت زیادی دست پیدا کرد.
۱۰- Blade
(استیون نورینگتون، ۱۹۹۸)
قبل از دنیای سینمایی مارول، قبل از «اسپایدرمن» ریمی، قبل از موفقیت «ایکسمن»، شروع کار مارول با «تیغه» بود. در این فیلم ترسناک کمیک استیون نورینگتون، وسلی اسنایپس در نقش قهرمانی نیمه انسان-نیمه خونآشام بازی میکند، فیلمی که راه را برای فیلمهای بعدی باز کرد.
۱۱- The Matrix
(واچوفسکیها، ۱۹۹۹)
درست قبل از شروع هزارهی جدید، واچوفسکی به مخاطبانش یک انتخاب داد: انتظار یک بلاکباستر همیشگی داشته باشید و هر چیزی که میخواهید را باور کنید، یا وارد «ماتریکس» شده و خودتان را غرق آن کنید. کسانی که مورد دوم را انتخاب کردند شاهد کلاسیک اکشنی بودند که ذهنشان را برای همیشه تغییر داد.
۱۲- American Psycho
(Mary Harron، ۲۰۰۰)
ماری هرون رمان اسلشر برت ایستون الیس را تبدیل به یک تجربهی سینمایی واقعی کرد. او دیالوگهای تند و تاثیرگذار و تصاویر سرد فیلم را با بازی بینظیر کریستین بیل در نقش پاتریک بیتمن قاتل ترکیب کرد.
۱۳- Lord Of The Rings: The Fellowship Of The Ring
(پیتر جکسون، ۲۰۰۱)
قبل از «ارباب حلقهها: یاران حلقه» حتی در مورد موفقیت پیتر جکسون در ارائهی اقتباسی سینمایی از داستان تخیلی جی آر.آر تالکیت تردیدهایی وجود داشت، چه برسد به اینکه کسی بخواهد تصور کند فیلم او به یکی از پرفروشترینهای هالیوود تبدیل شود. اولین فیلم این سهگانه به جرئت بهترین آنهاست، فیلمی که دنیای جدیدی از هابیتها، اورک-هایها و جادوگردان سیاه را به مخاطب ارائه کرد. این فیلم شروعی برای یکی از مهمترین ماجراهای سینمایی بود.
۱۴- Spirited Away
(هایائو میازاکی، ۲۰۰۲)
این فیلم استودیو جیبوری (جیبیلی) را وارد رسانههای غربی کرد، این در حالی است که تصاویری که این فیلم از اخلاقیات و طمع ارائه میکند با تصور غربی از این مفاهیم تفاوت زیادی دارد. این انیمیشن فوقالعاده و با خلاقیتهای تصویری بینظیرش، در حقیقت به کمک قهرمان اصلیاش چیهیرو راهش را به دل مخاطبین باز کرد.
۱۵- Lost In Translation
(سوفیا کوپولا، ۲۰۰۳)
کمدی درام سوفیا کوپولا در مورد ارتباطات احساسی منزوی و در حال رشد، طنز غیرمنتظرهای را به مخاطب ارائه کرد. این فیلم مثال خوبی برای تغییرات حال و هوای دههی ۹۰ و ورود آن به اوایل قرن بیست و یکم است. بازیهای فوقالعادهی بیل موری و اسکارلت جوهانسون شما را عاشق هردوی آنها میکند، حتی اگر که قلب شما را بشکنند.
۱۶- Shaun Of The Dead
(ادگار رایت، ۲۰۰۴)
درست بعد از موفقیت ریچارد کرتیس در عرصهی فیلمهای کمدی رمانتیک بریتانیایی با فیلم «در واقع عشق»، ادگار رایت این ژانر را با ژانر وحشت درآمیخت. این فیلم کمدی رمانتیک زامبی، حرفهی کاری رایت، سایمون پگ و نیک فراست را متحول کرد.
۱۷- Brokeback Mountain
(انگ لی، ۲۰۰۵)
با این که زمان زیادی از پخش فیلم «کوهستان بروکبک» نمیگذرد، اما این فیلم یکی از فیلمهای پیشگام سینما بود، فیلمی با مخاطبین گسترده که ثابت کرد داستانهای دگرباشانه جهانی هستند. فیلم بازیهای بینظیر جیک جیلنهال و هیث لجر را به تصویر کشید. این فیلم در بفتا و مراسم کن غوغایی به پا کرد، با این حال در یکی از عجیبترین تصمیمهای هیئت داوران اسکار، اسکار بهترین فیلم را به «تصادف» باخت. با گذشت ۱۵ سال، میراث این فیلم را میتوانیم در فیلمهایی مثل «مهتاب»، «کارول» و «مرا با نامت صدا کن» ببینیم.
۱۸- Pan’s Labyrinth
(گیرمو دل تورو، ۲۰۰۶)
با تصاویر تخیلی تاثیرگذار و برداشتهای نفسگیر و خشناش از جنگ و فاشیسم، «هزارتوی پن» تمام المانهای فیلمهای دل تورو را در خود دارد. این فیلم احساسی و بی نظیر، داستان اوفلیا و تلاشش برای انجام سه ماموریت، دل تورو را به عنوان یک فیلمساز بینظیر به همه اثبات کرد. این فیلم به راحتی داستانهای تخیلی را با ماجراهای جذاب شخصیتهایش ترکیب کرده است.
۱۹- No Country For Old Men
(برادران کوئن، ۲۰۰۷)
فیلم نئو وسترن خشن و خوشساخت برادران کوئن در اصل یک فیلم مهیج نفسگیر با طراحی صدایی بینظیر است. این فیلم در هر صحنه، هنرش را در روایتگویی به رخ میکشد.
۲۰- The Dark Knight
(کریستوفر نولان، ۲۰۰۸)
اگر «بتمن آغاز میکند» یک ادیسهی روانشناسانه باشد که بروس وین را در دل مخاطب جا کرده است، «شوالیهی تاریکی» یک داستان جنایی عظیم است که در ابعادی گسترده روایت میشود. داستان مهیج و روایتگویی آن خارقالعاده است و پیچشهای شخصیتهای آن موهای تنتان را سیخ میکند. علاوه بر آن هیث لجر در نقش جوکر ، شخصیت منفی که سایهاش را بر روی شهر گاتهام انداخته است، جلوی دوربین رفته است. یک فیلم کتابهای کمیک برجسته که حرف زیادی برای گفتن دارد.
۲۱- Avatar
(جیمز کامرون، ۲۰۰۹)
با اینکه داستان علمی تخیلی جیمز کامرون مخالفانی هم دارد، اما «آواتار» از همان ابتدا خیلیها را جذب خودش کرد. این فیلمساز موفق شد سیارهاش را آنچنان زیبا و هیجانانگیز خلق کند (به همراه یکی از بهترین جلوههای ویژهی سهبعدی سالهای اخیر) که مخاطب را به شدت درگیر آن کرد. به این ترکیب مقابلهی همیشگی خوب و بد را هم اضافه کنید و ترکیب نهایی یکی از بزرگترین و هیجانانگیزترین ماجراهای سالهای اخیر سینما را شکل خواهد داد.
۲۲- Inception
(کریستوفر نولان، ۲۰۱۰)
کریستوفر نولان بعد از «شوالیهی تاریکی» با بلاکباستری بدیع که در آن اشارههایی از اکشن باند و «ماتریکس» به چشم میخورد، بازگشت. «تلقین» که ترکیبی بیپایان رویاهایی درون یکدیگر بود، هنوز هم مخاطب را با پیچشهای داستانیاش شوکه میکند.
۲۳- Bridesmaids
(پال فیگ، ۲۰۱۱)
تا سال ۲۰۱۱ دوران اینچنین کمدیهایی برای مردان هالیوود تمام شده بود، تا این که «ساقدوشها» نفس تازهای به این ژانر بخشید. کمدی پال فیگ با ستارههایش کریستین ویگ، مایا رودولف و ملیسا مککارتی لبخند را بر لب مخاطب آورد. اما علاوه بر اینها، این فیلم موفق شد شخصیتهایش را همراه با مشکلاتشان به دقت به تصویر بکشید. این فیلم با فروش باورنکردنیاش در گیشه ثابت کرد کمدیهای با شخصیتهای اصلی زن، فراتر از چیزی بودند که تهیهکنندگان مرد سالها سعی داشتند به همه بقبولانند.
۲۴- Avengers Assemble
(جاس ویدون، ۲۰۱۲)
چهار سال بعد از اولین فیلم «آیرونمن»، استودیوی مارول آیرونمن، کاپیتان آمریکا، ثور، هالک، عنکبوت سیاه و شاهینچشم را در کنار یکدیگر جمع کرد. قاعدتا فیلمی با شش شخصیت اصلی که پیش از آن پنج فیلم دیگر از آنها بر روی پرده رفته بود، بر روی کاغذ شانسی برای موفقیت نداشت. اما کارگردان-فیلمنامه نویس آن جاس ویدون روایتگویی کمیک فیلم را تبدیل به ساختاری سینمایی کرده و به همراه فیلمنامهای بینظیر و پر از صحنههای از اتحاد شخصیتهای اصلی آن را ارائه کرد. این فیلم به معنای واقعی کلمه، یک معجزه بود.
۲۵- Gravity
(آلفونسو کوآرون، ۲۰۱۳)
شاخصههای بلندپروازانهای که سبک سینمایی آلفونسو کوآرون را تعریف میکنند، این بار در فضای بیرون از کرهی زمین و در یک فیلم علمی-تخیلی مهیج دیده شدند. فیلمبرداری سیال و در فضای بدون جاذبهی زمین امانوئل لوبزکی تلاش دکتر رایان استون (ساندرا بولاک) را برای زنده ماندن در برابر کیهان بیانتها و رهایی او از انزوای درونی و تولد دوبارهاش را در یک داستان ۹۱ دقیقهای نفسگیر به مخاطب ارائه کرده است.
۲۶- Birdman
(الخاندرو گونسالس اینیاریتو)
انتخاب مایکل کیتون برای بازی در نقش بازیگری که هنوز درگیر روح ابرقهرمانی که نقش او را سالها قبل بازی کرده بود، فقط بخشی از المانهایی است که «بردمن» را به فیلمی بینظیر تبدیل میکند. این فیلم که مهر تائید دیگری بر توانایی فیلمبردار امانوئل لوبزکی است، داستان اینیاریتو از بازیگری گیرافتاده در بحران را در قالب یک فیلم برداشت بلند به تصویر کشیده است.
۲۷- Mad Max: Fury Road
(جرج میلر، ۲۰۱۵)
این فیلم که ۳۰ سال بعد از «مکس دیوانه: آنسوی تاندردوم» بیرون آمد، تمام المانهای تصویر سینمایی که کارگردان این اثر سی سال پیش در ذهن خود داشت را به شکلی تکامل یافته بر روی پرده برد. تعقیب و گریزهای ماشینی این فیلم در صحرا کاملا استثنایی بوده و فیلم شخصیت جدید و فراموشنشدنی را با بازی شارلیز ترون به همه معرفی میکند.
۲۸- Moonlight
(بری جنکینز، ۲۰۱۶)
«مهتاب» در طی سه خط داستانیاش به لحظههای کوتاهی میپردازد که تاثیر زیادی بر روی زندگی یک فرد دارند. این فیلم بینهایت زیبا با گرفتن اسکار بهترین فیلم، جای پای خودش را در فیلمسازی دگرباشانه و آفریقایی-آمریکایی محکم کرد.
۲۹- Get Out
(برو بیرون، ۲۰۱۷)
اولین تلاش جوردن پیل برای کارگردانی، این کمدین را به عنوان خالق جدید آثار ترسناک معرفی کرد. «برو بیرون» داستانی به شدت سرگرمکننده با حال و هوای The Twilight Zone و The Stepford Wives داشته و مخاطبان را میخکوب خود میکند. این فیلم در دوران بعد از ریاست جمهوری اوباما، انتقاداتی به نژادپرستی پنهان در آمریکا را در قالب اثری بینظیر ارائه کرد.
۳۰- Black Panther
(رایان کوگلر، ۲۰۱۸)
این فیلم چیزی بیشتر از یک فیلم مارول با ابرقهرمانی سیاهپوست بود. «پلنگ سیاه» به مشخصههای ویژهی این فرهنگ پرداخته و مفاهیمی مثل مشکلات آفریقایی-آمریکاییها و نتایج فرهنگی استعمار را در ماجراجویی فوقالعاده به تصویر کشیده است. علاوه بر این، «پلنگ سیاه» واکاندا را به مخاطبین معرفی میکند، دنیایی که بعد پاندورای «آواتار» یکی از خیرهکنندهترین دنیاهای سینمایی است.
این مطلب برگرفته از نوشتهی بن تراویس از سایت www.empireonline.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته سی سال، سی فیلم اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.