دزدان فروشگاه Shoplifters – درامی قوی و تأثیرگذار در مورد عشق و دزدی
داستان فیلم «دزدان فروشگاه» Shoplifters درباره خانواده عجیبی به نام خانواده شیباتاها است. اوسامو و همسرش نوبویو زوج میانسالی هستند که در آپارتمان مخروبهای در حاشیه توکیو زندگی میکنند. خانواده شیباتاها شامل پسر نوجوانی به نام شوتا (با بازی جیو کایری Jyo Kairi)، آکی خواهر جوان نوبویو (با بازی ماتسوکا مایو Matsuoka Mayu) و مادربزرگ پیر و ضعیف آنهاست که مقرری ماهیانهاش این خانواده را از گرسنگی نجات میدهد.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Shoplifters: خانواده دزدها، قلب تماشاچیها را نیز ربودند
این خانه کوچک و مخروبه قابلیت گنجایش این همه زندگی در خود را ندارد، جعبههای مختلف و اسباببازیهای قدیمی در هر نقطه از خانه به چشم میخورد و به نظر میرسد ساکنان خانه ترجیح میدهند در بین این شلوغیها زندگی کنند تا اینکه با دیدن دوباره این وسایل به یاد چیزهایی که ازدستدادهاند بیفتند.
بااینحال اوسامو و نوبویو یکدیگر را دوست دارند، «قلبهای ما به هم نزدیک است»، اوسامو با لبخند تلخی این جمله را در مورد رابطهاش با همسرش میگوید.
اعضای خانواده شیباتا از جهات مختلفی به هم وابستهاند: عشق، پول، تنهایی، زخمها و پول (اهمیت پول آنقدر زیاد است که باید دوباره گفته میشد.) و همچنین دزدیهای جزئی. اوسامو و شوتا با همکاری هم از فروشگاهها دزدی میکنند و به آنها خوش میگذرد. قبل از هر دزدی به نشانه موفقیت مشتهای خود را به هم میزنند. تمام ویژگیهای این خانواده که آنها را در کنار هم قرار داده است، در طول این اثر فوقالعاده هیروکازو کورئیدا Kore-eda Hirokazu، «دزدان فروشگاه»، در طی ماجرایی زیبا، تأثیرگذار و فریبنده این کارگردان و نویسنده، به آزمایش گذاشته میشود.کورئیدا با این داستان درام قوی در مورد روابط انسانها دوباره به حیطهای که در آن بسیار ماهر است و به خاطر آن بهعنوان یکی از قویترین فیلمسازان ۲۵ سال اخیر و ادامهدهنده راه فیلمساز معروف ژاپنی، اوزو Ozu، شناخته میشود، بازگشته است. بهعلاوه، هوش غریزی این نویسنده و کارگردان فوقالعاده در «دزدان فروشگاه» بیشتر از آثار قبلیاش نمایان است.
نیمه اول فیلم، روند نرم و آرام «خواهر کوچک ما» Our Little Sister و ماجرای ملودرام غمانگیز نیمه دوم آن، حسی که بیننده در پایان فیلم «پسر کو ندارد نشان از پدر» Like Father, Like Son داشت را به یاد میآورد.
باید به فیلم واقعگرایانه کورئیدا در سال ۲۰۰۴، «هیچکس نمیداند» Nobody Knows برگردید تا بتوانید فیلمی به این تأثیرگذاری پیدا کنید که حس تلخ تنها بودن و مشکلات در کنار هم ماندن را بهصورت ملموسی به تصویر کشیده باشد.
ما با شخصیت اوسامو (با بازی فرانکی لیلی Franky Lily) و شوتا در حین یکی از سرقتهای کوچکشان از فروشگاه آشنا میشویم، اما داستان وقتی واقعاً به جریان میافتد که در مسیر برگشت دختر پنجسالهای به نام جوری (با بازی ساسکی میو Sasaki Miyu) را نزدیک خانهشان پیدا میکنند. جوری بچه پرحرفی نیست، اما زخمهای روی بدنش بهاندازه کافی گویای اتفاقات گذشته او است. اوسامو نمیتوانست او را نادیده بگیرد و برای شام به خانهاش نیاورد و نوبویو (با بازی آندو ساکورا Ando Sakura) نیز پیشنهاد میکند که جوری برای مدتی پیش آنها بماند. وقتی درخواست پول از کسی نداشته باشی که اسمش بچهدزدی نمیشود، نه؟ بهعلاوه منطق احساسی نیز وجود دارد که اشیا (و انسانها) باید به کسانی که بیشتر آنها را دوست دارند تعلق داشته باشند.شیباتاها واقعاً عاشق جوری هستند و این حقیقت که او در دزدی استعداد ذاتی دارد باعث محکمتر شدن رابطهشان میشود.
فروشندهها هیچوقت به او مشکوک نمیشوند و وقتی کسی مچ او را در حین دزدی میگیرد، با دادن شکلات مجانی به او از تنبیهش صرفنظر میکنند. شخصیت جوری مانند کاتالیزوری برای داستان کورئیدا است، بهواسطه ورود این شخصیت به خانواده است که با جنبههای دیگر اعضای خانواده آشنا میشویم.
همه آنها به نظر بقیه در موردشان اهمیت میدهند، برخی بیشتر از بقیه. آکی یک کارگر دونپایه است، چندین نفر در سرکار نوبویو نیز او را زیر نظر دارند و البته با نیتی نهچندان خوب. نقش مادربزرگ نیز پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدا فکر میکنیم. (وقتی دقیقتر میشویم میبینیم این مقرری ماهانه مشکوک است.)
اوسامو به شوتا علاقه زیادی دارد؛ اما چرا شوتا او را پدر خطاب نمیکند و یا چرا به مدرسه نمیرود؟ تمام این سؤالات و سؤالهای دیگر داستان، به زیبایی و آرامی جواب داده میشوند و باور آن سخت است که ناگهان چطور داستان از ماجرای زندگی روزمره خانوادهای به … ماجرای دیگری تبدیل میشود. ماجرایی دردناک و واقعی و بسیار زیبا و تأثیرگذار.
کورئیدا که استاد قرار دادن موضوعات مختلف در کنار هم است، توانسته این درام را بدون تغییر در ذات داستان، به ماجرایی دیگر تبدیل کند. اگر در ۹۰ دقیقه اول «دزدان فروشگاه»، غرق در زندگی روزمره شخصیتها، امیدها و نگرانیهای آن میشویم، در ۳۰ دقیقه بعدی زندگی این شخصیتها را درگیر ماجراهایی ناراحتکننده و پیچیده میبینیم که باعث از بین رفتن انسانیت در خانواده شیباتا میشود. احساساتی خاموش بهیکباره فوران میکند و تمام حس همدردی و مهربانی که نسبت به شخصیتها حس میکنید، با شنیدن مونولوگ کوتاهی که نوبویو رو به دوربین میگوید از بین میرود.
اتفاقی تکاندهنده در داستانی تأثیرگذار. پس از پایان فیلم و پاک کردن اشکهایتان است که میتوانید صحنهسازیهای زیبا و روش ظریف کورئیدا را برای رساندن شخصیتها به نقطه حساس زندگیشان، واقعاً درک کنید. میتوان وابستگی این بازیگرها و شناختشان از شخصیتها را حس کرد، مانند آشنا شدن با بو و حالوهوای خانهای جدید. همه این شخصیتها روح دارند و ما درون ذات آنها را دیدهایم.
ممکن است «دزدان فروشگاه» آن نگاه پیشتازانه فیلم Maborosi و یا تخیل پر از احساس اثر ارزشمند او، «زندگی پس از مرگ» After Life را نداشته باشد، اما نقضهایی که دارد را با نمایش روابط واقعی انسانها و انسانیت جبران کرده است. «دزدان فروشگاه» فیلمی تأثیرگذار در مورد انسانهای طردشده و چیزهای زیبای ازدسترفته و پیداشده بین آنهاست. فیلمی است که بیننده را در مورد اینکه به کجا تعلق دارد و چه چیزهایی به او تعلق دارد به فکر فرومیبرد. نمیتوانی خانوادهات را انتخاب کنی، اما داشتن خانواده و پایبند بودن به آن انتخابی است که هرروز باید انجام دهی.
این مطلب از نوشته دیوید ارلیچ David Ehrlich در سایت ایندیوایر Indiewire گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته دزدان فروشگاه Shoplifters – درامی قوی و تأثیرگذار در مورد عشق و دزدی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.