فیلم‌های کمدی رمانتیک قدرت سینمایی خاصی دارند که آنها را به فیلم‌های بسیار ایده‌آلی تبدیل می‌کند. خاصیت جادویی این فیلم‌ها به ما این اجازه را می‌دهد که به ملاقات‌های عاشقانهٔ عجیب باور داشته باشیم و از روابط عاشقانه، انتظار پایانی خوش را بکشیم. این فیلم‌ها تنها داستان‌های عاشقانه‌ای نیستند که قصد خنداندن مخاطب‌شان را دارند، بلکه نوعی هنر مقدس به شمار می‌آیند. در ادامه ۵۰ شاهکار این ژانر را معرفی می‌کنیم که این موضوع را اثبات می‌کنند.

همچنین بخوانید:
۱۰ تا از بهترین فیلم‌ های رمانتیک قرن بیست ‌و یکم

۵۰. Love Actually
۲۰۰۳

شاید در واقع عشق جزو بهترین‌ فیلم‌های ژانر کمدی رمانتیک نباشد، اما با فیلم عجیبی روبرو هستیم که حسی از سرخوشی با خود دارد. از طرفی، این ساختهٔ ریچارد کرتیس این حس را ایجاد می‌کند که نویسنده پیش از نوشتن داستان، در تماشای دیگر فیلم‌های این ژانر زیاده‌روی کرده است. هر صحنه از فیلم، اساس تشریفات رفتار انسانی را به روش خاص خودش نقض می‌کند.
این فیلم ثابت می‌کند که عشق تنها فرم رنج به شکل جهانی است که همه ما می‌توانیم به آن بخندیم.

۴۹. Sleeping With Other People
۲۰۱۵

اولین فیلم بلند جنجالی لزلی هدلند به نام دختر مجرد Bachelorette مشخص کرد که این نمایشنامه‌نویس و فیلم‌ساز اصلا علاقه‌ای به فیلم‌های آبکی دربارهٔ آدم‌های خوب که کارهای خوب انجام می‌دهند ندارد. خوابیدن با دیگران ساختهٔ بعدی او هم لحنی صادقانه داشت و شخصیت‌های آن با تمام بدی‌هایی که داشتند، ترحم بیننده را به خود جلب می‌کردند. این فیلم یکی از وسوسه‌انگیزترین کمدی رمانتیک‌های سال‌های اخیر است. پیچش داستانی و تغییرات هوشمندانه‌ای که روی شخصیت‌های اصلی این فیلم رخ می‌دهد، این فیلم را خنده‌دارتر می‌کند.

۴۸. Ruby Sparks
۲۰۱۲

شش سال طول کشید تا جاناتان دیتون و ولری فاریس پس از میس سان‌شاین کوچولو Little Miss Sunshine، رابی اسپارکس را ساختند و چه حیف که این فیلم موفق نشد مثل فیلم اول به محبوبیت برسد. زویی کازان بازیگر نقش اصلی، فیلم‌نامهٔ این کار را نوشته است و داستان دربارهٔ نویسندهٔ جوانی به نام کلوین (پال دانو) است که پس از ملاقات با شخصیت اصلی رمان جدیدش در زندگی واقعی، عاشق او می‌شود. کازان با استفاده از المان‌های فانتزی در فیلم‌نامه، سوالات هوشمندانه‌ای دربارهٔ عشق را مطرح می‌کند تا پیش‌فرض قبلی دربارهٔ دختر رویایی و نقش‌های متفاوت که هر یک از شریک‌های عاطفی در رابطه‌شان ایفا می‌کنند را موشکافی کند.
فیلم‌های محدودی در این لیست قرار دارند که صمیمانه ماهیت ماجرای عشقی را به تصویر بکشند و مثل رابی اسپارکس صادق و لطیف باشند.

۴۷. Don’t Go Breaking My Heart
۲۰۱۱

جانی تو تقریبا می‌تواند هر کاری انجام دهد. درام گانگستری خشن (انتخابات Election)؟ مشکلی نیست. فیلم اکشن اثیری (انتقام Vengeance)؟ چرا که نه. یک فیلم سرخوش دربارهٔ جیب‌برهای هنگ کنگ که با ظرافت همراه است (گنجشک Sparrow)؟ نیازی به پرسیدن نیست. با توجه به این سابقه، جای تعجب ندارد که تو و وای کافای کارگردان همراه او، استاد ساخت فیلم‌های رمانتیک کمدی باشند و قلبم را نشکن این موضوع را اثبات می‌کند.
در این فیلم با یک مثلث عشقی عجیب روبرو هستیم که به ثروت وابسته نیست و شخصیت اصلی باید بین جذابیت‌های زرق‌وبرق‌دار و سرسپردگی عاشق یکی را انتخاب کند.

۴۶. ۱۳ Going on 30
2004

رفتن از ۱۳ به ۳۰ جزو آخرین فیلم‌ها در اوایل قرن بیست‌ویکم است که ساختاری کلاسیک دارد و یک داستان افسانه‌ای را روایت می‌کند. فیلم گری وینیک داستان یک نوجوان ناشی است که به لطف آرزوی قوی‌اش، به یک خانم جذاب بزرگسال، که هرگز تصورش را هم نمی‌کرد، تبدیل می‌شود.
فیلم پر از موقعیت‌های خنده‌دار و رقص است که وقتی شخصیت اصلی به دنبال بهترین دوست دوران کودکی‌اش می‌رود، کیفیت بیشتری پیدا می‌کند.

۴۵. Bend it Like Beckham
۲۰۰۲

ساختهٔ گاریندر چادا فیلمی است که موفق شد در سراسر دنیا توجه بسیاری را به خود جلب کند. مثل بکام کات‌دار بزن داستان دختری به نام جسمیندر عاشق فوتبال است که والدین مذهبی‌اش مانع بازی کردن او شده‌اند. جس پدر و مادرش را دوست دارد و به عقاید آنها احترام می‌گذارد، اما نمی‌تواند از علاقه قلبی‌اش چشم‌پوشی کند و بالاخره به‌صورت مخفیانه در یک تیم محلی شروع به بازی می‌کند.
از اینجا به بعد، در مسیر بازیابی شخصیت جس، با داستان عاشقانه‌ای روبرو می‌شویم که همان‌طور که سعی در راضی نگه داشتن والدین سنتی‌اش دارد، هویت خودش را هم جعل می‌کند.

۴۴. Obvious Child
۲۰۱۴

مثل هر ژانر ترکیبی دیگر، فیلم‌های کمدی رمانتیک با رضایت قلبی از فرمول خاص‌شان استقبال می‌کنند اما گاهی برخی از فیلم‌ها با نگاهی تازه و پیچش‌های داستانی هوشمند، بیننده را شگفت‌زده می‌کنند. به همین دلیل است که فیلم مهم گیلیان روبسپیر که در جشنواره ساندنس ۲۰۱۴ با استقبال مخاطبان همراه شد، بسیار موفق عمل کرد. در این فیلم با داستان مشخصی روبرو می‌شویم: جنی اسلیت در نقش دونا یک استندآپ کمدین درگیر است که متوجه می‌شود باردار شده است. کشمکش‌ها و مشکلاتی که بین او و مکس (جیک لیسی) شکل می‌گیرد اجازه نمی‌دهد رابطهٔ موفقی بین آنها شکل بگیرد، اما تفاهم و علاقهٔ آنها نسبت به یکدیگر، این زوج را به پیشروی در رابطه‌شان سوق می‌دهد. این فیلم بامزه، تازه، ناراحت‌کننده، روشن‌فکر و صادق است و ثابت می‌کند که این ژانر تا چه حد می‌تواند موضوعات متنوعی داشته باشد.

۴۳. Belle Epoque
۱۹۹۲

یک کمدی رمانتیک با چاشنی رندنامه (داستانی که قهرمان آن رذل است) که حس خوشایندی از سردرگمی میان ترکیب قضیه Teorema و پدرو آلمودوار دارد. دوران زیبا ساختهٔ فرناندو تروئبا و برندهٔ اسکار، عشق را در دوران پیش از جنگ داخلی اسپانیا می‌یابد. داستان دربارهٔ یک جوان فراری است که با یک هنرمند پیر در یک روستا زندگی می‌کند و سه دختر از چهار دختر این مرد را اغوا می‌کند.
فیلمی پرهیاهو که روی موقعیت‌های ناخوشایند زندگی در دوران جنگ شناور است و همان‌طور که تروئبا از اردوگاه به سمت ملودرام جستجوی عشق حقیقی می‌رود، وقاحت دکامرون The Decameron در آن آشکار می‌شود.

۴۲. High Fidelity
۲۰۰۰

جان کیوساک در اثر اقتباسی استیون فریزر از رمان نیک هورن‌بای با همین نام، یک شخصیت غمگین است که رابطه‌های عاشقانه ناموفقی را تجربه می‌کند. زن‌هایی که به زندگی او می‌آیند و می‌روند، بهترین و بدترین قسمت‌های شخصیتی او را روشن می‌سازند و مشخص می‌شود که چرا او به یک تجرد ابدی محکوم شده است. وفاداری بزرگ یکی از بهترین موسیقی‌های متن در این ژانر را دارد که ترکیبی از قطعات باشکوه خواننده‌ها و گروه‌های مختلف را در خود جای داده است.

۴۱. My Sassy Girl
۲۰۰۱

دختر پرروی من ساختهٔ کواک جائه-یونگ در زمان اکرانش جزو یکی از پنج فیلم پرفروش تاریخ بود. از جمله دلایل موفقیت این فیلم عاشقانهٔ سه قسمتی، به کار گرفتن همه جنبه‌های مختلف این ژانر و شکل‌گیری یک داستان منسجم از هزاران استعارهٔ متضاد است.

۴۰. Go Fish
۱۹۹۴

رز تروچ و گوینویر ترنر ساخت این فیلم را با اقتباس از سم Poison به کارگردانی تاد هینز برعهده داشتند. هزینه ساخت این فیلم سیاه و سفید که در شیکاگو فیلم‌برداری شده است، حدود ۱۵ هزار دلار بود و موفق شد ۲.۴ میلیون دلار فروش داشته باشد. در این فیلم که در زمان خودش یک فیلم نوظهور به حساب می‌آمد، هیچ یک از شخصیت‌ها فوت نکردند و یا تغییر رویه ندادند. این فیلم جذاب، پرشور و صادق تأثیر زیادی بر فیلم‌سازهای مستقل بعد از خودش گذاشت.

۳۹. The Big Sick
۲۰۱۷

بدون رابطه‌ای که با یک اختلاف فرهنگی و کمی چاشنی بیهوشی شروع شد، امکان ساخت چنین داستان واقعی هوشمند و جذاب درباره یک عشق دلخراش که بین کمیل نانجیانی و امیلی وی. گوردون به عنوان نویسنده شکل گرفت، وجود نداشت. این زوج، فیلم‌نامه را با همکاری یکدیگر به عنوان یک تمرین درمانی مهیج برای زوج درمانی نوشته بودند تا اینکه پتانسیل ساخت فیلم توسط جاد اپتاو تهیه‌کننده و مایکل شوالتر کارگردان کشف و به یکی از فیلم‌های مهم ساندنس تبدیل شد.
رابطهٔ عاشقانه، اختلاف فرهنگی و بیماری امیلی (زویی کازان)، داستانی است که در بیمار بزرگ روایت می‌شود. این فیلم نه تنها یکی از شوخ‌ترین و خوشایندترین زوج‌های این ژانر در تاریخ اخیر را دارد، بلکه تضاد خنده‌دار میان والدینی که بین سنت و کثرت‌گرایی گیر کرده‌اند را نیز به تصویر کشیده است.

۳۸. Kissing Jessica Stein
۲۰۰۱

جنیفر وستفلت، شریک سابق جان هم، نویسندگی و بازی در نقش اصلی این کمدی رمانتیک مستقل را برعهده داشته است و داستان یک یهودی دچار اختلال عصبی را روایت می‌کند که نمی‌تواند به درستی تصمیم‌گیری کند.
از ابتدا تا انتهای این فیلم سرگرم‌کننده است و به نوعی با فیلم رمانتیک نیویورکی روبرو هستیم که دیگر کمتر مشابه آن ساخته می‌شود.

۳۷. Annie Hall
۱۹۷۷

مثل تمام کارهای وودی آلن، تماشای آنی هال بدون فکر کردن دربارهٔ بار ادبی پشت داستان که طی چند سال جمع‌آوری شده دشوار است. با این حال، این فیلم کمدی رمانتیک به اندازه کافی توانایی حمل این بار را دارد و زوج بینوای داستان لایق دیده شدن تلاش‌شان برای ایجاد رابطه هستند.

۳۶. She’s All That
۱۹۹۹

می‌توان گفت کمدی رمانتیک دبیرستانی ساختهٔ رابرت ایسکو در سال ۱۹۹۹، المان‌های از مد افتادهٔ بیشتری نسبت به دیگر فیلم‌های این لیست را در خود جای داده است. با این حال، عنصر کلاسیک موجود در فیلم، حسی از سرزندگی دارد. او همه‌چیزتمام است پایان خوشی دارد، اما پیچش‌های داستانی نیز در طول فیلم دیده می‌شود که پایان داستان را رضایت‌بخش‌تر می‌کند.

۳۵. Think Like a Man
۲۰۱۲

این فیلم که با اقتباس از کتاب مشاوره کمدی رمانتیک پرفروش استیو هاروی به نام «مانند یک زن رفتار کن، مانند یک مرد فکر کن» ساخته شده، چند داستان درهم‌تنیده از زوج‌های مختلف را به تصویر کشیده است که از نظریه‌های مختلف برگرفته از کتاب اصلی حمایت می‌کند. این فیلم به اندازه‌ای جذاب است تا بتواند به ریشه‌های تبلیغاتی طراحی شده در کتاب برتری ببخشد و با نگاهی چندوجهی به عشق مدرن، یک فیلم سرگرم‌کننده را به‌وجود آورد.

۳۴. Desk Set
۱۹۵۷

کمتر فیلمی از کاترین هپبورن و اسپنسر تریسی در یادها مانده است، اما یکی از معدود همکاری‌های آنها که کمتر شناخته‌شده، یک تساوی‌گری شیرین بین شخصیت‌های اصلی است. میز داستان را نمی‌چرخاند و شخصیت‌ها در پی تغییر یکدیگر نیستند. در عوض، هر دوی آنها مساوی و برابر هستند.
فیبی و هنری افران با اقتباس از نمایش‌نامهٔ ویلیام مارچنت داستان این فیلم را نوشته‌اند. این فیلم کمدی رمانتیک جلوتر از زمان خودش است و به موضوع تبعیض جنسی در یک سازمان و شخصیت هپبورن به عنوان زنی که در رسانه کار می‌کند، پرداخته است.

۳۳. Shall We Dance
۱۹۹۶

این فیلمْ موفق به جلب نظر مخاطبان در سراسر جهان شد و اینکه هالیوود به دنبال ساخت بازسازی این داستان رفت نیز تعجب‌آور نیست. مطالعه شخصیتی دقیقی که در اثر ماسایوکی سو روی شخصیت‌های آن صورت گرفته، بسیار مجذوب‌کننده است و مخاطب خارجی می‌تواند حتی از حالت بدن و حرکات چشم آنها، متوجه موضوع شود. با وجود لحظات خنده‌دار و حس و حال عاشقی که در فیلم وجود دارد، مایل هستید برقصیم؟ به موضوعات عمیق‌تری هم پرداخته و در طول فیلم به اوج خود می‌رسد. نسخه هالیوودی این فیلم به اندازه‌ٔ فیلم اصلی گیرا نیست، اما به سهم خودش دلپذیر است.

۳۲. Eagle vs Shark
۲۰۰۷

تایکا وایتیتی پیش از تغییر مسیر به سمت کارهایی مثل ثور: راگناروک Thor: Ragnarok، کمدی‌های خاص خودش را می‌ساخت. خوشبختانه با مهاجرت او به سمت ساخت پروژه‌های بزرگ‌تر، جرقه‌های خلاقیت‌اش از بین نرفته و حتی با نگاه به اولین فیلم بلند او، متوجه وجود طنز خاص وایتیتی از همان زمان می‌شویم.
عقاب در برابر کوسه به نوعی شبیه داستان دو عاشق ناسازگار است که تنها وایتیتی از عهدهٔ ساخت آن بر می‌آید.

۳۱. Something’s Gotta Give
۲۰۰۳

یکی باید کوتاه بیاید ساختهٔ نانسی مایرز به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های دایان کیتن تبدیل شد و یادآور استعداد طنز این بازیگر برای سینماروها بود که پیش از این در فیلم‌های وودی آلن به نمایش گذاشته بود و برای کیتن نامزدی اسکار را در پی داشت.
رابطه خوب میان کیتن و جک نیکلسون این سوال را ایجاد کرد که چرا این دو چهره پیش از این در کمدی رمانتیک‌های بیشتری در مقابل هم بازی نکرده بودند.

۳۰. Harold and Maude
۱۹۷۱

فیلم کلاسیک هارولد و ماد ساختهٔ هال اشبی زیاد با تعریف کنونی که از ژانر کمدی رمانتیک وجود دارد هماهنگ نیست، اما در مسیر فیلم‌های کمدی رمانتیک قدم برداشته است. موسیقی متن اثر کت استیونز اثر زیادی روی بخش عاشقانهٔ داستان دارد. این در حالی است که وسواس شدید شخصیت هارولد نسبت به مرگ و واکنش‌های گستاخانهٔ شخصیت ماد نسبت به محرک‌های او، همه چیز را لطیف و دوست‌داشتنی کرده است.

۲۹. Knocked Up
۲۰۰۷

جاد اپتاو با ساخت باکره چهل‌ساله The 40 Year Old Virgin در سال ۲۰۰۵ با فرمول ساخت فیلم‌های کمدی رمانتیک کمی شوخی کرد، اما دو سال بعد در باردار، تمرکز اصلی داستان را روی فرهنگ جدید آن دوران گذاشت. فیلم‌نامهٔ اپتاو بر نبرد قدیمی میان زن و مرد از دو فرهنگ مختلف می‌چرخد. نتیجهٔ کار یک کمدی رمانتیک خوب است که حسی از سنت و مدرنیته را به یک اندازه با خود دارد و الگوی صادقانه‌ای از تجربهٔ دو نفر که در طول بارداری تجربه می‌کنند را به بیننده نشان می‌دهد.

۲۸. But I’m a Cheerleader
۲۰۰۰

به سختی می‌توان تعداد شغل‌هایی که پس از این کلاسیک عجیب به‌وجود آمدند را شمرد و به اصطلاحاتی که پس از این فیلم شکل گرفتند فکر نکرد. اما من یک تشویق‌کننده هستم باعث شد فیلم‌های بودجه پایین جذاب شوند و در لایه‌های زیرین ناامیدی، یک داستان عاشقانه و شیرین درخور تماشاگران به‌وجود بیاید. جیمی بابیت به بهترین شکل و با هوشمندی زیاد، به روایت دو دنیای متفاوت شخصیت اصلی داستان پرداخته و فیلمی سرگرم‌کننده تولید کرده است. این فیلم مثل عنوانش خنده‌دار و سرخوش است و برای نوجوان‌هایی که به دنبال دوست داشتن خود واقعی‌شان هستند، این تجربه را با حوصله در اختیارشان قرار می‌دهد.

۲۷. Boomerang
۱۹۹۲

تقریبا هیچ‌وقت ادی مورفی را در نقش یک عاشق‌پیشهٔ سنتی در فیلم‌های رمانتیک هالیوودی ندیده‌ایم. بی‌شک، مورفی در رفتن به آمریکا Coming to America شخصیت دوست‌داشتنی و جذابی را بازی کرد، اما این نقش بیشتر شبیه یک داستان افسانه‌ای شهری بود. بومرنگ یک فیلم کمدی رمانتیک دوست‌داشتنی است که به مورفی این شانس را داد که نه تنها نقش یک مرد خوشتیپ و پرجذبه را داشته باشد، بلکه وقتی نمی‌تواند با زن موردعلاقه‌اش ارتباط بگیرد، جنبه‌های شکنندهٔ شخصیتش نیز دیده می‌شود.

۲۶. Sabrina
۱۹۵۴

هیچ‌کس نمی‌توانست مثل بیلی وایلدر بزرگ، سیاهی انسانیت را به واسطهٔ یک کمدی استودیویی سرگرم‌کننده کشف و بررسی کند. دنیای باشکوه خانوادهٔ لارابی پر از زرق‌وبرق است و بیننده به سابرینا (آدری هپبورن) دختر رانندهٔ خانواده حق می‌دهد که رویای ازدواج با پسر خانوادهٔ پولدار را داشته باشد تا وارد دنیای مجلل آنها شود. اما شخصیت‌های فیلم مشکلات زیادی دارند و یک مثلث عشقی میان دو برادر و سابرینا شکل می‌گیرد و در طی داستان این شخصیت‌های شکننده باید به ثبات احساسی و فکری برسند.

۲۵. Muriel’s Wedding
۱۹۹۴

پیش از تبدیل شدن تونی کولت به «یک انسان نیمه-خدایی که لایق او نیستیم»، او یک بازیگر طنز در فیلم عروسی موریل بود. طرفداران دوآتشهٔ کولت، ابتدا در ساختهٔ پی.جی هوگان عاشق او شدند.
این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقات پیچیده‌ای در آن رخ می‌دهد. عروسی موریل می‌تواند با تمام مخاطبانی که خودشان را جای شخصیت‌های عجیب فیلم می‌بینند و احتمالا نمی‌توانند به فرد موردعلاقه‌شان برسند، ارتباط برقرار کند.

۲۴. Shakespeare in Love
۱۹۹۸

شکسپیر عاشق ساختهٔ جان مدن، به عنوان یک فیلم مبتکر و بسیار جذاب که به نوعی ژانر فرعی منحصر به خودش را اختراع کرده و فروش جهانی نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار را تجربه کرد، با مشکلات زیادی مواجه شد. اول از همه این واقعیت که این فیلم، اسکار بهترین فیلم را از نجات سرباز رایان Saving Private Ryan «دزدید»، باعث شد خیلی‌ها شوکه شوند و این کمدی رمانتیک دلپذیر را محکوم کنند. به تازگی، به دلیل اتهاماتی که به هاروی واینستین تهیه‌کنندهٔ فیلم وارد شده، بار دیگر این فیلم مورد بی‌مهری قرار گرفت. با این حال، رابطه میان جوزف فینز و گوئینت پالترو می‌تواند برای طرفداران این ژانر بسیار دلچسب باشد.

۲۳. Rangeela
۱۹۹۵

فیلم بسیار موفق رام گوپال وارما داستان بازیگر جوانی به نام میلی (اورمیلا ماتوندکار) را روایت می‌کند که مرد مشهوری به نام راج کمال (جکی شروف) او را می‌بیند و به میلی وعدهٔ تبدیل شدن به ستارهٔ سینما در صنعت فیلم بمبئی را می‌دهد. داستان فیلم بسیار قدیمی است، اما با همین خط داستان ساده، یکی از بهترین کمدی رمانتیک‌های بالیوود ساخته شده است. در رنگارنگ هم با یک مثلث عشقی دیگر روبرو می‌شویم که با انرژی و البته رنگ‌های زیادی به تصویر کشیده شده و خیلی راحت جلب توجه می‌کند.

۲۲. The Shop Around the Corner
۱۹۴۰

اقتباس سینمایی ارنست لوبیچ از نمایش‌نامهٔ میکلوس لاسلو به نام Parfumerie، یک داستان عاشقانه با رویکردی انتزاعی دارد: دو نامه‌نویس در بوداپست از طریق نامه‌هایشان عاشق یکدیگر می‌شوند. آنها شناخت کمی از یکدیگر دارند؛ در واقع آنها (مارگارت سولاوان و جیمز استوارت) با هم همکار هستند و در محیط کار روابط دوستانه‌ای با هم ندارند و از یکدیگر متنفرند. اما ناشناس بودن آنها در نامه‌هایشان باعث شده در بهتر نشان دادن خودشان قدرتمندتر شوند. اگر آنها متوجه شوند که یار نوشتاری‌شان در واقع همان کسی است که محیط کار را برای آنها زجرآور کرده، این عشق دوام پیدا می‌کند؟

۲۱. Notting Hill
۱۹۹۹

انتخاب تنها یکی از فیلم‌های کمدی رمانتیک هیو گرانت برای قرار گرفتن در این لیست کار بسیار سختی است (موسیقی و شعر Music & Lyrics، مهلت دو هفته‌ای Two Weeks Notice و البته چهار عروسی و یک تشییع جنازه Four Weddings and a Funeral به طور جدی برای قرارگیری در این لیست بررسی شدند)، اما ناتینگ هیل به‌خاطر سادگی‌اش، انتخاب نهایی ما بود. ترحم-به-خود علاج‌ناپذیر شخصیت گرانت و سرسختی مقاومت‌ناپذیر جولیا رابرتز، این دو را تبدیل به زوج بی‌نظیری کرده است.

۲۰. Punch-Drunk Love
۲۰۰۲

چهارمین ساختهٔ پل توماس اندرسن یک شبه-موزیکال بی‌تاب دربارهٔ آدم‌های تنهاست که یاد می‌گیرند اجباری در ماندن در غم‌شان وجود ندارد. عشق پریشان فیلم بزرگی نیست، اما دوربین رابرت السویت با نوعی کنجکاوی جنون‌آمیز به شیوهٔ چاپلین-گونه، اطراف کارخانهٔ بری (آدام سندلر) در حرکت است و باعث شده این فیلم اولین فیلم اندرسن باشد که حسی متفاوت دارد. این نوع خلاقیت، به شخصیت‌‌های فیلم که متوجه موقعیت‌های فراوان در این دنیا می‌شوند نیز رسوخ کرده است. عشق همین جا پشت در است، تنها کافی است در را برایش باز کنی.

۱۹. Amélie
۲۰۰۱

املی یکی از شیرین‌ترین و هنرمندانه‌ترین فیلم‌هایی است که ژان پیر ژونه تابه‌حال ساخته است. این فیلم فراتر از داستان جالب و شگفت‌انگیز یک پیشخدمت بازیگوش است. املی یک پرتره انسانی و ماندگار از کسی است که عاشق مردم است اما برای پیوستن به آنها نمی‌تواند خودش باشد. بازی در نقش اصلی این فیلم به یکی از برجسته‌ترین نقش‌های اودره توتو در کارنامه هنری‌اش تبدیل شد. املی قهرمان مناسبی برای عصر اینترنت است که انتظارش را می‌کشید؛ او پیش‌بینی دورانی را می‌کرد که آدم‌ها با حفظ فاصلهٔ امن با دیگران، می‌توانند به زندگی مردم سرک بکشند. سفر او از فانتزی به واقعیت بسیار پرطنین، دلگرم‌کننده و شجاعانه است. صدای آکاردئون روح‌نواز یان تیرسن باعث می‌شود کمی بیشتر عاشق خود زندگی شوید.

۱۸. The Lady Eve
۱۹۴۱

بانو ایو ساختهٔ پرستون استرجس، یک فیلم کمدی رمانتیک کلاسیک محصول دهه ۴۰ میلادی است. باربارا استانویک یک جاعل حرفه‌ای است که روی کشتی، قصد دزدی از یک مرد ثروتمند ساده‌لوح (هنری فوندا) را دارد، اما در عوض عاشق او می‌شود. عجب شانسی!
سنت‌های ابلهانه کمدی در اینجا مورد احترام هستند؛ از دیالوگ‌های تندوتیز گرفته تا تغییرات سریعی که در سیر داستان رخ می‌دهد. اما رابطهٔ خوبی میان شخصیت‌های اصلی داستان برقرار است که بخش عاشقانهٔ داستان را متمایز می‌کند.

۱۷. Jerry Maguire
۱۹۹۶

ظاهرا جری مگوایر با پارامترهای نمونه‌های اولیهٔ این ژانر هماهنگ نیست، اما دلیل آن غنی بودن داستان است که بخش عاشقانهٔ آن در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. با این حال، اگر یک نقطه مشترک میان فیلم کامرون کرو و فیلم‌های جیمز ال. بروکس (که از آن الهام گرفته) وجود داشته باشد، همان نگرانی نامفهوم دربارهٔ حضور عشق در زندگی‌های ما خواهد بود.

۱۶. The American President
۱۹۹۵

احتمالا رئیس‌جمهور آمریکا یکی از خارق‌العاده‌ترین فیلم‌های این لیست است. اثر هوشمند، جذاب و کمدی رمانتیک بزرگسالانهٔ راب راینر این موضوع را متصور شده که اگر رئیس‌جمهور آمریکا یک مرد خوشتیپ و جذاب بود که باید بین مسائل سیاسی و شخصی بهترین تصمیم را بگیرد، چه وضعی پیش می‌آمد. فیلم راینر آن‌طور که لایق آن بود مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت. این فیلم بیشتر روی آرمان‌های شخصی و واقعیت‌های سیاسی متمرکز است و نشان می‌دهد که عشق به معنی حمایت از لایحه‌های قانونی نیست. سخنرانی بی‌نظیر مایکل داگلاس دربارهٔ کنترل اسلحه هنوز هم یکی از هیجانی‌ترین صحنه‌ها در سینمای مدرن آمریکا به حساب می‌آید.

۱۵. Clueless
۱۹۹۵

داستان‌های کمدی جین آستن همیشه قدرت الهام‌بخش بودن برای موقعیت و زمان مدرن را اثبات کرده‌اند، اما تقریبا هیچ فیلم دیگری به پای جذابیت معاصر بی‌سرنخ به کارگردانی ایمی هکرلینگ نمی‌رسد. این فیلم یک طنز دبیرستانی با لحنی عالی و پیچش‌های داستانی لذت‌بخش از اما Emma اثر آستن است. بی‌سرنخ یک فیلم کلاسیک دهه ۹۰ و مملو از داستان‌های عاشقانه‌ برگرفته از منبع الهام اصلی‌اش است.
بهترین قسمت فیلم این است که در پایان با یک جشن عروسی روبرو نمی‌شویم؛ چرا که داستان در کالیفرنیا می‌گذرد و این خاصیت آنجاست.

۱۴. Groundhog Day
۱۹۹۳

مواردی بوده که گاهی از این فیلم تقلید کرده‌اند (از جمله جدیدترین فیلم مهم ساندنس به نام پام اسپرینگز Palm Springs) اما هرگز از آن پیشی نگرفته‌اند. روز گراندهاگ جزو آن دسته فیلم‌های این لیست است که می‌توان بارها به تماشای آن نشست. چند بار که فیلم کلاسیک هارولد رامیس را تماشا کنید، حداقل متوجه سه موضوع قابل‌توجه خواهید شد: اول از همه متوجه پتانسیل واقعی بیل موری به عنوان یک ستارهٔ طنز خواهید شد. دوم، یک درس زندگی پرشور و عمیق که ترکیبی از فلسفهٔ بودا و چه زندگی شگفت‌انگیزی It’s a Wonderful Life است. سوم، فیلم‌نامه‌ای که به قدرت سینمایی داستان‌گویی تکرارشونده رسیده و روشی دارد که در هیچ یک از فیلم‌های کمدی مهم دیگر دیده نشده است. اما راز اصلی جذابیت روز گراندهاگ این است که فرقی نمی‌کند برای بار اول یا چهلم آن را تماشا می‌کنید، این فیلم همیشه روی لب‌هایتان لبخند می‌آورد.

۱۳. Monsoon Wedding
۲۰۰۱

بهترین فیلم‌های میرا نایر در واقع چالش‌برانگیزترین، مستقل‌ترین و شخصی‌ترین فیلم‌های او هستند. این موضوع از زمان ساخت اولین فیلم او در سال ۱۹۸۸ به نام سلام بمبئی Salaam Bombay که به سبک سینما-حقیقت ساخته شده بود و نامزد اسکار شد، به اثبات رسیده است. در فیلم شاد و زیبای عروسی مانسون، نایر چندین داستان عاشقانه را در یک درام خانوادگی که نقطه اوج آن ازدواج سنتی میان آدیتی (واسوندارا داس) و یک مهاجر تگزاسی است، گنجانده است. آشنایی آنها تنها چند هفته پیش از ازدواج ناگهانی‌شان رخ می‌دهد. نایر با مهارت خاصی که دارد چندین داستان فرعی و جالب، دکور محلی و جزئیات چشم‌نواز را در کنار استفاده از دوربین روی دست به داستان اصلی اضافه کرده است. این زوج جوان غریبه هیچ لحظهٔ ناخوشایندی را تا انتهای فیلم که یک پایان رضایت‌بخش دارد تجربه نمی‌کنند.

۱۲. His Girl Friday
۱۹۴۰

یکی از ایرادهای که به هاوارد هاکس وارد است، بینش پایین او نسبت به زنانگی و معنی زن بودن است. اگر با دقت به دنیای سینمایی او نگاه کنیم، شخصیت‌های زن فیلم‌های او دقیقا مانند مردها هستند. به همین دلیل وقتی او تصمیم به تغییر جنسیت شخصیت‌های نمایش‌نامهٔ صفحه اول The Front Page گرفت، نیاز به ایجاد تغییرات اساسی نداشت. موضوعی که فیلم را پیش می‌برد، شور و هیجان تهیهٔ گزارش‌های روزنامه است. این انرژی به شکل محسوس در دیالوگ‌های آتشین میان دو شخصیت اصلی وجود دارد.

۱۱. Moonstruck
1987

نورمن جویسون کارگردان دست‌کم گرفته‌شدهٔ هالیوود این فیلم را این‌طور توصیف می‌کند: «یک کمدی رمانتیک چندنسلی اپرایی». شر خواننده به‌خاطر بازی در ماه‌زده تبدیل به ستاره سینمایی برنده اسکار شد.
او نقش یک بیوهٔ ۳۸ ساله به نام لورتا را دارد که به همراه خانواده ایتالیایی آمریکایی‌اش در بروکلین زندگی می‌کند. او با جانی (دنی آیلو) نامزد کرده و در حین تدارک برای مراسم ازدواج‌شان، خبر می‌رسد که مادر جانی در سیسیل بیمار شده و در بستر مرگ است. رانی (نیکولاس کیج) برادر کوچک‌تر جانی، رابطه خوبی با برادرش ندارد و لورتا قصد آشتی دادن آنها را دارد.

۱۰. Pretty Woman
۱۹۹۰

مثل بسیاری دیگر از فیلم‌های این لیست، ساختهٔ گری مارشال هم یک داستان کلاسیک دارد؛ دختر روسپی با قلبی از طلا. قرار بود از ابتدا با یک فیلم مستقل سیاه دربارهٔ داستان‌های پشت‌پرده هالیوود روبرو شویم. جولیا رابرتز برای بازی در نقش ویوین، شهرت زیادی پیدا کرد. با وجود قابل پیش‌بینی بودن خط داستان، مارشال سورپرایزهای زیادی در داستان گنجانده است: هماهنگ بودن دور از انتظار رابرتز و ریچارد گی‌یر، وجود چندین ستارهٔ مکمل و یک داستان عاشقانهٔ درجه اول. با این وجود، هیچ کدام از این موارد از صحنه‌ای که ادوارد (گی‌یر) یک جعبه جواهر جلوی ویوین می‌گیرد بهتر نیست؛ این صحنه در فیلم‌نامه وجود نداشت و خندهٔ رابرتز کاملا واقعی است.

۹. Forgetting Sarah Marshall
۲۰۰۸

شاهکار شکست عشقی نیکلاس استلر نه تنها خنده‌دارترین فیلم در این لیست است، بلکه یک فیلم صادق و عاقلانه است که نشان می‌دهد چطور یک شکست عشقی کمک می‌کند تا از یک شادی اشتباه دوری کنید. جیسون سیگل که در آن زمان تنها ۲۵ سال داشت، فیلم‌نامه این کار را نوشت و خودش در نقش پیتر برتر بازی کرد. پیتر آهنگ‌ساز با سارا مارشال (کریستن بل) در یک رابطه ۵ ساله به سر می‌برد. یک روز سارا به او اعلام می‌کند که قصد جدایی دارد. پیتر که بسیار پریشان شده، تصمیم می‌گیرد به هاوایی برود و آنجا با سارا و دوست پسر جدیدش مواجه می‌شود. دیالوگ‌ها و صحنه‌های فراموش کردن سارا مارشال عالی و به یاد ماندنی است.

۸. Roman Holiday
۱۹۵۳

یکی از نقش‌هایی که آدری هپبورن را به یک ستاره تبدیل کرد؛ بازی بی‌نظیر او در تعطیلات رمی به نوعی تاریخ‌ساز هم شد. گریگوری پک بازیگر مرد مقابل او، اصرار کرد که بازیگر ناشناس مقابلش (هپبورن) به اندازهٔ او دستمزد بگیرد.
هپبورن نقش پرنسس آنا را دارد که به یک تور اروپاگردی رفته است. او که حسابی خسته شده، داروی آرام‌بخش مصرف می‌کند و روی نیمکت عمومی خوابش می‌برد. یک خبرنگار آمریکایی به نام جو (پک) او را می‌بیند و قصد کمک به آنا را دارد. جو به هویت اصلی آنا پی می‌برد اما چیزی به او نمی‌گوید. در ادامه با یک داستان عاشقانه هالیوودی خوب روبرو می‌شویم که لحظات طلایی با خود دارد. پک و هپبورن در کنار هم جاودانی به‌نظر می‌رسند و پایان داستان یکی از شیرین‌ترین انتظارهایی است که در فیلم‌ها دیده‌ایم.

۷. Bringing Up Baby
۱۹۳۸

ملاقات عجیب دو عاشق احتمالی که برای اولین بار به هم معرفی می‌شوند به یکی از صحنه‌های اختصاری این ژانر تبدیل شده است. پرورش بیبی اثر درخشان هاوارد هاکس به عنوان مجموعه‌ای از ملاقات‌های عجیب زوجین شناخته می‌شود که ۱۰۲ دقیقه خنده و شادی با خود دارد. این زوج ناهماهنگ در این داستان نسخهٔ افراطی از طرح‌های اولیه ژانرهای متداول هستند. کری گرانت نقش دیوید باستان‌شناس را بازی می‌کند که کمی حواس‌پرت است و درگیر عشق کاترین هپبورن یک دختر دمدمی‌مزاج می‌شود. بیبی که در عنوان این فیلم آمده، پلنگ خانگی متعلق به دختر داستان است. در واقع همین پلنگ باعث شکل‌گیری اتفاقات و احساسات دور از انتظار برای شخصیت‌های فیلم می‌شود. این کمدی رمانتیک محصول ۱۹۳۸ برای مخاطبان و منتقدان آن زمان لحن بسیار تندی داشت، اما با دید امروز پرورش بیبی یکی از خنده‌دارترین فیلم‌هایی است که تا به حال ساخته شده است.

۶. When Harry Met Sally
۱۹۸۹

دیالوگ‌ها و صحنه‌های زیادی از وقتی هری سالی را دید در یادها مانده است. راب رینر کارگردان و نورا افرون فیلم‌نامه‌نویس فیلمی ساخته‌اند که همیشه می‌توان چیزی از آن نقل کرد و به نوعی قصیده‌ای دوست‌داشتنی از آنی هال به حساب می‌آید. این فیلم استانداردهای طلایی برای تمام فیلم‌های کمدی رمانتیک بعد از خود را مشخص کرد. رابطهٔ آنها مثل یک اعصاب‌خردی همیشگی است که تا پیش از این در کمتر فیلم آمریکایی دیده شده است. آیا زن‌ها و مردها می‌توانند مثل دو دوست با هم رابطه داشته باشند یا جذابیت‌های دو طرف برایشان دردسرساز خواهد بود؟ هنوز برای این سوال پاسخی وجود ندارد اما دیدن دو نفر که ذهن‌شان درگیر این پرسش است بسیار سرگرم‌کننده خواهد بود.

۵. It Happened One Night
۱۹۳۴

این فیلم عاشقانهٔ رضایت‌بخش که برندهٔ اسکار هم شده و زوج کلارک گیبل و کلودت کولبرت در آن بازی می‌کنند آنقدر خوب است که پس از حدود ۸۰ سال هنوز می‌تواند تماشاچیانی را به تماشای فیلم بنشاند. این کمدی رمانتیک داستان یک دختر ثروتمند بیچاره است که می‌خواهد از دست پدر کنترل‌گرش که قصد ممانعت از ازدواج او با یک خلبان دنبال ثروت را دارد، فرار کند. پیتر خبرنگار که به تازگی اخراج شده، الی دختر داستان را حین فرار می‌بیند و قصد دارد از این ماجرا برای اثبات توانایی‌های شغلی‌اش استفاده کند. فیلم‌سازها در آن زمان باید به روشی هوشمندانه دست می‌زدند تا رابطهٔ میان زوج عاشق داستان را به تصویر بکشند؛ اشاره به دیوار اریحا که در کتاب مقدس آمده راه حل آنها بود.

۴. Something Wild
۱۹۸۶

این فیلم دقیقا برای هالیوود سردرگم که به دنبال ساخت فیلمی خنده‌دار با موضوع بزرگسالان بود، مثل تزریق آدرنالین عمل کرد. جاناتان دمی یک کمدی عجیب را وارد دهه ۸۰ میلادی کرد. داستان دربارهٔ یک کارمند مقرراتی است که تحت‌تأثیر عشق وحشی و پر ماجرای یک دختر یاغی قرار می‌گیرد. نیمه اول فیلم بسیار هیجان‌انگیز است و پیچشی که در نیمه دوم اتفاق می‌افتد زیاد عاشقانه نیست و تمام انتظاراتی که از یک کمدی رمانتیک دارید را به چالش می‌کشد. حس عمیقی از انسانیت در فیلم دمی وجود دارد که هیجان قدم گذاشتن به بیرون از دایرهٔ امن و استقبال از اتفاقات غیرمنتظره را به تصویر کشیده است.

۳. Modern Times
۱۹۳۶

عصر جدید نقطهٔ آرام فاصله گرفتن استاد سینمای صامت از ولگرد کوچولو Little Tramp است. چارلی چاپلین نقش یک کارگر کارخانه در قالب «ولگرد» را دارد که در میانهٔ داستان، با الن ملاقات می‌کند. الن در حال گدایی برای به دست آوردن لقمه نانی برای خواهر و برادرهایش دستگیر می‌شود. تقلای «ولگرد» برای زندگی در دنیای مدرن در این فیلم دیده می‌شود. نبوغ عصر جدید، مثل اکثر فیلم‌های بی‌نظیر چاپلین، در توانایی او در آمیختن احساسات مختلف با هم در یک حس ناب عجیب و غریب است.

۲. Broadcast News
۱۹۸۷

در اخبار تلویزیون اثر جیمز ال. بروکس با داستان زنی روبرو هستیم که در انتخاب میان دو مرد بسیار متفاوت و جنگی که بین اخبار جدی و سرگرم‌کننده وجود دارد، گیر افتاده است. با وجود بازی‌های عالی از بازیگران اصلی، ممکن است پایان عجیب این فیلم طبق انتظاری که از آن داشتید پیش نرود، اما نیش حقیقت‌های تلخ‌وشیرین داستان کمک می‌کند تا اخبار تلویزیون به یکی از بهترین‌های این ژانر تبدیل شود.

۱. The Philadelphia Story
۱۹۴۰

زمانی که کاترین هپبورن از هوارد هیوز کمک خواست تا حقوق فیلم را برای اجرای تئاتر جنجالی‌اش در برادوی به دست آورد، برای گیشه مثل سم بود. جرج کیوکر یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های هپبورن را کارگردانی کرده بود و از شش نامزدی اسکار، دو جایزه به این فیلم و عوامل آن رسید. یکی از برجسته‌ترین صحنه‌های داستان فیلادلفیا، شب مهتابی کنار استخر است که جیمز استوارت در نقش مایک خبرنگار، مست و مبهوت به تریسی (هپبورن) می‌گوید که چقدر باشکوه است.
این مقاله برگرفته از سایت indiewire.com است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

نوشته ۵۰ تا از بهترین فیلم‌ های کمدی رمانتیک تمام دوران اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.