نقد فیلم Ride Like a Girl – روایتی واقعی از دختری سوارکار
برخلاف حال و هوای فیلم Ride Like a Girl که سعی دارد داستان کسی که با سعی و تلاش زیاد خود به موفقیت رسیده است را روایت کند، از نظر آماری خیلی عجیب به نظر نمیرسد که در خانوادهای با ده فرزند که همگی از بچگی با مسابقات اسبدوانی بزرگ شدهاند، بالاخره یکی از آنها در این رشته به قهرمانی برسد. بازیگر استرالیایی، ریچل گریفیتس اولین فیلم خود را براساس داستانی واقعی کارگردانی کرده است، فیلمی که با داستان گرم و صمیمی خود کاملا مناسب پخش از یکی از شبکههای فیلم خانوادگی است. علاقهمندان به اسب و اسبسواری مخاطبین اصلی فیلم Ride Like a Girl خواهند بود.
ترسا پالمر در نقش میشل پین، کوچکترین فرزند از ده فرزند پدی پین، مربی اسبدوانی (با بازی سم نیل) بازی میکند. مادر آنها وقتی میشل شش ساله بود از دنیا رفت و پدی از مسابقات اسبسواری به عنوان عنصری که خانواده را در کنار هم نگه دارد، استفاده کرد. یک تخته سیاه بزرگ در خانه آنها وجود دارد که ویژگیهای اسبهای مختلف را بر روی آن نوشتهاند و پدر خانواده همیشه، حتی موقع غذا خوردن، با یکی از گوشیهای هدفونش به گزارش مسابقات اسبدوانی گوش میدهد.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم The Postcard Killings – داستان نه چندان جذاب کارآگاهی
با اینکه ۷ خواهر و برادر دیگر میشل همگی اسبسواری میکنند، اما پدر میشل بسیار مراقب دختر کوچکش است و خودش او را آموزش میدهد. اما وقتی سری اول مسابقههای او ناامیدکننده از آب درمیآید، پدی پیشنهاد میکند که شاید وقت آن رسیده است که میشل را به مدرسه بفرستند: بلافاصله پس از این تصمیم، موسیقی فیلم Ride Like a Girl تغییر میکند و ترانهای با نام «مثل یک دختر مبارزه کن» پخش میشود و میشل در مسابقهای برنده میشود. اما این خوشحالی او طولانی نمیشود چرا که یکی از خواهرهایش بر اثر سانحهای در یکی از مسابقات اسبدوانی کشته میشود. مرگ یکی از دخترهایش باعث میشود که پدی بیشتر از همیشه مواظب کوچکترین فرزندش باشد.
اما طولی نمیکشد که میشل تصمیم میگیرد که برخلاف نگرانیهای پدرش، به سوارکاری ادامه دهد. در دنیای واقعی اسبسواری، قبل از اینکه برای اولینبار در مسابقهای جدی شرکت کند، میشل با آزار جنسی مقابله میکند. او برای شرکت در این مسابقه تمام تلاش خود را میکند، باید سه کیلوگرم وزن کم کند تا به وزن قابل قبول سوارکاران این مسابقه برسد.
در همین حین، برادر میشل که سندرم داون دارد، شغل جدیدی را آغاز میکند، استیو مهارت ویژهای در آرام کردن اسبهای سرکش دارد. استیو با مردی که اسبهای زیادی دارد آشنا میشوند و این دو به فکر باز کردن مزرعه اسب خود میافتند. استیو پین خودش در نقش خودش در Ride Like a Girl بازی کرده است.
میشل در حرفه سوارکاری آسیبهای زیادی میبیند، اما این آسیبها در مقایسه با سوارکاری با اسب محبوب خود چه اهمیتی دارند؟ دوستداران اسبها از صحنه آشنایی میشل با اسب محبوبش، پرنسس پنزانس، لذت خواهند برد. در نهایت این دو به مسابقات اسبدوانی جام ملبورن راه پیدا میکنند و همه کسانی که بر روی اسبها شرط بندی میکنند معتقدند که احتمال برنده شدن آنها خیلی کم است، اما طرفداران فیلم و سینما به راحتی میتوانند پایان داستان Ride Like a Girl را حدس بزنند.
این مطلب از نوشته جان دفور در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته نقد فیلم Ride Like a Girl – روایتی واقعی از دختری سوارکار اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.