آنیس واردا – مادر موج نوی فرانسه
آنیس واردا agnes varda متولد ۳۰ می ۱۹۲۸ در ایکسل در کشور بلژیک است. او یکی از ۵ فرزند پدری یونانی و مادری فرانسوی است که در جنگ جهانی دوم به فرانسه مهاجرت کردند. واردا با وجود اصالت بلژیکی که دارد، یکی از کارگردانان بزرگ سینمای فرانسه بهحساب میآید. او نهتنها یکی از اندک زنان کارگردان در موج نو فرانسه است، بلکه با آثاری که در ابتدای دوران کاریاش ساخته، یکی از افراد تأثیرگذار در این زمینه محسوب میشود. او بهطور فعال دغدغه ساخت فیلمهایی درباره مسائل اجتماعی زمان خودش، ازجمله انقلاب جنسی در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی و همچنین بیان عقاید فمینیستیاش را داشته است. آثار او ترکیبی از مستند و تصاویر ساختگی است که اغلب چنان بهخوبی باهم ادغامشدهاند که سبک خاصی متعلق به واردا را شکل دادهاند. آنیس واردا نهتنها یک فیلمساز الهامبخش است، بلکه یک عکاس ماهر نیز بهحساب میآید. نگاه زنانه او و تواناییاش در ساختن تصاویری مؤثر، واردا و فیلمهایش را از همتایانش در موج نو فرانسه متمایز کرده است.
نام اصلی او آرلت Arlette بود که در ۱۸ سالگی آن را به آنیس تغییر داد. او در مدرسه هنرهای زیبای پاریس مشغول به تحصیل عکاسی و تاریخ هنر شد و کمی بعد بهعنوان عکاس در TNP شغلی پیدا کرد.
همچنین بخوانید:
بررسی Faces Places – اثری فوقالعاده از آنیس واردا
در اینجا بود که فیلیپ نوآره Philippe Noiret و سلویا مونفور Silvia Monfort را ملاقات کرد و با آنها برای بازی در نقشهای اصلی اولین فیلمش به توافق رسید.تقریباً میتوان گفت که «La Pointe courte» یکی از مهمترین فیلمهایی است که او کارگردانی کرده است. نوآره و مونفور نقش زوجی را بازی میکنند که قصد جدایی از یکدیگر را دارند و داستان تخیلی آنها شبیه یک مستند خام از زندگی روزانه که در یک روستای ماهیگیری میگذرد، ساخته شده است. بودجه این فیلم بسیار پایین بود اما در اکران ۱۹۵۴ توجه کارگردانهای بسیاری در موج نو فرانسه ازجمله آلن رنه Alain Resnais که تدوین این فیلم را بر عهده داشت، به خود جلب کرد.
زمانی که در سال ۱۹۶۱ واردا فیلم بعدیاش «کلئو از ۵ تا ۷» Cléo from 5 to 7 را ساخت، موج نو فرانسه نیز به اثرش راه پیدا کرد. او دوباره سبک فیلم قبلی خودش یعنی نیمی ساختگی و نیمی مستند را در فیلم جدید استفاده کرد و یک بررسی صادقانه درباره فناپذیری را با داستانی درباره یک خواننده جوان که منتظر نتیجه آزمایش درباره بیماری کشندهاش است ساخت.
واردا در فاصله ساخت دو فیلم اولش، ژاک دمی Jacques Demy را ملاقات کرد که «لولا» Lola اولین فیلم هیجانانگیز خودش را در سال ۱۹۶۱ ساخت.
این دو نفر به داشتن سبکی خارج از موج نو فرانسه معروف شدند که بهشدت تحت تأثیر رمان نو (Nouveau Roman) و نسبت به مسائل سیاسی بیاعتنا بود. آنها در سال ۱۹۶۲ با یکدیگر ازدواج کردند و متیو دمی Mathieu Demy که به بازیگر و کارگردان موفقی تبدیل شده حاصل این ازدواج است.
«شادی» Le Bonheur در سال ۱۹۶۵ اولین فیلم رنگی آنیس واردا بود و تصدیقی شادمان بر انقلاب جنسی در میانه دهه ۶۰ میلادی بهحساب میآمد. این فیلم موفق به دریافت جایزه لوئی دلوک Louis-Delluc و همچنین جایزه ویژه هیئتداوران در جشنواره بینالمللی فیلم برلین شد. پسازاین، واردا یکی از عجیبترین فیلمهایش را ساخت؛ «Les Créatures» در ۱۹۶۶. کاترین دنو Catherine Deneuve و میشل پیکولی Michel Piccoli بازیگران فیلم هستند و بهنوعی درباره تجربه رؤیای ناشی از مصرف مواد مخدر مذاکره میکنند. این فیلم با وجود سمبلی بودن و آمار غیرواقعی که ارائه میدهد غمانگیز و گیجکننده هست.
در سال ۱۹۶۸، برای چند سال به لسآنجلس رفت و در اینجا بود که فیلم هیپی و عجیبوغریب «Lions Love» را در سال ۱۹۶۹ و چندین مستند کوتاه دیگر را ساخت. او دوباره به فرانسه برگشت و مجدداً به تفکر فمینیستیاش بازگشت؛ اول اسمش را به لیست «مانیفست ۳۴۳» Manifesto of the 343 که اعلامیهای از طرف ۳۴۳ زن با تجربه سقطجنین بودند (که در آن زمان در فرانسه کاری ناپسند بود) اضافه کرد و بعد فیلم بسیار فمینیستی «یکی آواز میخواند، یکی نه» L’Une chante, l’autre pas را در سال ۱۹۷۷ ساخت.
او همچنین موفق تشکیل کمپانی تولید فیلم خودش به نام Cine-Tamaris شد. آنیس واردا در سال ۱۹۷۹ برای ساخت فیلمهای «Murs, murs» و «Documenteur» با بازی پسرش متیو به لسآنجلس بازگشت.فیلم مهم بعدی واردا، «خانهبهدوش» بود که ساندرین بونر Sandrine Bonnaire (که با بازی در این نقش به شهرت رسید) نقش یک خانهبهدوش را بازی میکند که در یک مسیر مارپیچی گیر افتاده است. داستان از دید شخصیتهای مختلفی روایت میشود و دیدن فیلم حسی مثل یک پازل پیچیده که قطعاتش باهم منطبق نمیشوند را در بیننده به وجود میآورد. این فیلم متفاوت اما جذاب موفق به کسب شیر طلائی در جشنواره فیلم ونیز ۱۹۸۵ شد.
مرگ ژاک دمی در سال ۱۹۹۰ همه ازجمله آنیس واردا را شوکه کرد، اما او بهجای ماتم گرفتن، تصمیم به ساخت فیلمی شخصی برای ادای احترام به همسرش گرفت که درنتیجه این کار، سه فیلم مهم را کارگردانی کرد. واردا در سال ۱۹۹۱ «ژاکوی نانتی» Jacquot de Nantes را ساخت که یکی از گرمترین فیلمهای او است. فیلم درباره کودکی دمی است که هم اطلاعات زیادی به مخاطب میدهد و هم بسیار مسحورکننده است. سپس، «Les Demoiselles ont eu 25 ans» را در سال ۱۹۹۳ ساخت که به شهر راشفورد بازگشت و با اقتباس از یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه دمی («The Young Girls of Rochefort») آن را کارگردانی کرد.
سومین فیلم نیز در سال ۱۹۹۵ ساخته شد؛ «دنیای ژاک دمی» L’Univers de Jacques Demy به زیبایی زندگی و آثار دمی را به تصویر کشیده است.
با تجربه ساخت سه کار خاطرهانگیز، واردا کاری برای تولد صدسالگی سینما کارگردانی کرد و «صد و یک شب» les cent et une nuits de simon cinéma را در سال ۱۹۹۶ ارائه کرد. با وجود حضور ستارگان بیشمار در این فیلم کمدی عجیب، «صد و یک شب» موفق به جذب تماشاچی نشد و منتقدان نیز آن را به استهزا کشیدند.
۵ سال بعد، واردا موفق به جذب دوباره طرفدارانش شد و با ساخت «خوشهچینان و من» Les Glaneurs et la Glaneuse معترضان را خاموش کرد. علاقه او به مردم و دلبستگی به کارش بیش از هر اثر دیگری در این فیلم به چشم میآید. این فیلم زمینهساز ساخت فیلم بعدیاش به نام «سواحل آنیس» شد که یک شرححال مستند درباره زندگی خودش است و برای او جایزه سزار بهترین فیلم مستند را در سال ۲۰۰۹ به ارمغان آورد.سهم بزرگ آنیس واردا در سینما طی چندین دهه قابل شناسایی است. او در سال ۲۰۰۱ جایزه افتخاری سزار و در سال ۲۰۰۹ جایزه Henri-Langlois Prize را به افتخار یکعمر دستاورد هنری دریافت کرد. در جشنواره کن سال ۲۰۱۵ نیز طی برگزاری مراسم تجلیل، نخل طلای افتخاری به واردا تعلق گرفت.
این مقاله برگرفته از نوشته جیمز تراورز James Travers در سایت filmsdefrance.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته آنیس واردا – مادر موج نوی فرانسه اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.