ده نکته جذاب و واقعی درباره پشت صحنه فیلم تلقین Inception به بهانه دهسالگی آن
آیا فکر میکنید همهی آنچه را که باید دربارهی سای فای پرخرج هالیوودی کریستوفر نولان، فیلم تلقین Inception میدانید؟ بار دیگر به این فیلم فکر کنید.
به نظر نمیرسد فیلمی با مضمون سرقت مسلحانه، که در آن شخصیتها به جای دستبرد به بانک و سرقت پول، به ذهنی رسوخ میکنند تا ایدهای را بدزدند، راحت بفروشد. اما وقتی شرکت فیلمسازی برادران وارنر در تابستان ۲۰۱۰ تصمیم گرفت فیلم را روانهی بازار کند، برگ برندهای در آستین داشت: فیلم تراوش ذهن کریستوفر نولان، کارگردان ژرفبین و خیالپرداز شوالیه تاریکی The Dark Knight بود.
بعد از فیلم تعقیب following که نولان حرفهاش را با ساخت آن آغاز کرد، تلقین Inception اولین فیلم کاملاً اورجینال نولان است. تلقین Inception تماماً ساختهی ذهن اوست. اگر حتی کوچکترین بذرِ یک ایده میتواند تا حد تشریح یا تخریب مخاطبش رشد کند، ایدهی فیلم تلقین Inception آنقدر رشد کرد که حالا معرف کل پروژهی نولان است. به همین خاطر، برای آشنایی بیشتر با آنچه هنگام ساخت تلقین Inception در ذهن نولان میگذشت، در ادامه دربارهی ده نکتهی خیره کننده پشت صحنه فیلم تلقین Inception صحبت خواهیم کرد.
همچنین بخوانید:
۱۱ فیلمی که برای درک آنها باید بیش از یک بار تماشایشان کنید
۱۰- اعضای تیم سرقت با الهام از عوامل یک گروه تولید فیلم خلق شدند
وقتی نولان داشت دربارهی تیم اصلیِ سرقت در فیلم تلقین Inception مینوشت، نقش افراد را براساس نقشِ اعضای یک گروه تولید فیلم نوشت. نولان در مصاحبه با نشریهی اینترتیمنت ویکلی، با جزئیات دربارهی تناظرها یا شباهتهای اعضای تیم سرقت و اعضای گروه تولید فیلم توضیح میدهد.
کاب کارگردان است، آرتور تهیهکننده است، ایمس بازیگر ستاره است، آریادنه طراح تولید است، سایتو مجری فضول استودیو است، و نهایتاً و همانقدر مهم: فیشر بیننده است. فیلمهای سرقت مسلحانه همگی دربارهی تیمی هستند که به لطف همکاری به هدفی مشترک دست مییابند، و به قول نولان، این درست مثل فرآیند تولید فیلم است: “وقتی داشتم تلاش میکردم تا دربارهی یک فرآیند گروهی و خلّاق بنویسم، راجعبه فرآیند گروهی خلاقی نوشتم که دربارهاش میدانم.”
۹- امیلی بلانت، ریچل مک آدامز، تیلور سوئیفت برای نقش آریادنه در نظر گرفته شده بودند
تیم انتخاب بازیگران تلقین Inception در تلاش بودند تا بازیگر مناسب هر نقش را انتخاب کنند و تعداد زیادی بازیگر جوان را برای نقش آریادنه در نظر داشتند. آنها سرانجام الن پیج را برای این نقش انتخاب کردند که برای نقش عالی بود و این نقش را فوق العاده بازی کرد.
اما پیش از آنکه این نقش به الن پیج پیشنهاد شود، تهیه کنندهها بازیگران بااستعداد بسیاری را در نظر داشتند، از جمله امیلی بلانت، اما رابرتس، ریچل مک آدامز، جسی شرم از فیلم روزی روزگاری Once Upon a time، ایوان ریچل وود و کری مولیگان. آنها حتی به تیلور سوئیفت هم برای این بازی در این نقش فکر کرده بودند. کریستوفر نولان بعدها برای فیلم حماسیاش درباره جنگجهانی دوم، یعنی دانکرک Dunkirk، از ستارهی پاپ متفاوتی به نام هری استایلز استفاده کرد.
۸- جوزف گوردون لویت اکثر صحنههای بدلکاری را خودش بازی کرد
جوزف گوردون لویت همه صحنههای پیچیده و ظریف نبرد در راهروی چرخان را خودش اجرا کرد، به جز یک صحنه که بدل او به جایش بازی کرد. بعضی اوقات استودیو با این موضوع که بازیگر بخواهد صحنههای خطرناک را خودش بازی کند مشکل دارد. اگر آن صحنهها به اندازه صحنههایی که تام کروز در سری فیلمهای ماموریت غیرممکن Mission: Impossible بازی کرد خطرناک و چالش برانگیز باشند، آنوقت بیمهکردن بازیگران برای استودیو میتواند دردسرساز شود. ممکن بود پای تام کروز هنگام بازی در سری فیلمهای ماموریت غیرممکن بشکند، که البته موقع فیلمبرداری ششمین سری از فیلمهای ماموریت غیرممکن،یعنی فالاوت Fallout [به هر دوی معنای«ریزش هستهای» و «پیامد منفی»] این اتفاق رخ داد، و حتی اتفاقی بدتر از این هم میتوانست به سرش بیاید. پس این که به بازیگر اجازه دهند تا صحنههای خطرناک را خودش بازی کند یک قمار است. هر چند راهروی چرخان در فیلم تلقین Inception به طور خاص برای استفاده در این فیلم طراحی شده بود، و به این ترتیب امنیت جانی بازیگران از همان ابتدای پیشتولید در نظر گرفته شده بود.
۷- در فرآیند تولید تلقین Inception هیچ واحد کمکی یا تیم دومی استخدام نشد
در اکثر فیلمها ــ از جمله فیلمهای استودیویی پرهزینه ــ تیم دومی برای فیلمبرداری نماهای کماهمیتتر استخدام میشود، مثل تیمهایی که زیرساختهای لازم برای صحنههایی را آماده میکنند که در آنها از تکنیک پردهی سبز (CGI) استفاده میشود. گرچه کریستوفر نولان برای فیلم تلقین Inception هیچ واحد کمکی یا تیم دیگری را استخدام نکرد. او میخواست همهاش را با همان تیم اصلی فیلمبرداری کند.
تکتک صحنههایی که در فیلم نشان داده میشوند را خود نولان به همراه فیلمبردار همیشگیاش تا آن موقع، یعنی والی فیستر ، با مهارت تمام از کار درمیآورند. نولان پیش از این در فیلم شوالیه تاریکی The Dark Knight هم از تیم دوم استفاده نکرده بود. او بصیرتی بسیار خاص برای هر کدام از فیلمهایش به خرج میدهد، و به همین خاطر نمیتواند مسئولیت برخی نماها را به یک واحد کمکی یا یک تیم اساساً دیگر بسپارد، حتی اگر این نماها فرعی و اضافه باشند و پای صحنههای اصلی در میان نباشد.
۶- تام هاردی بر اساس بازیاش در فیلم راکانرولا RocknRolla انتخاب شد
کریستوفر نولان با دیدن اجرای گیرای تام هاردی در فیلم جناییـپلیسیِ دستکمگرفتهشدهی گای ریچی به نام راکانرولا RocknRolla، تصمیم گرفت که در تلقین Inception ــ و در فیلمهای بعدیاش شوالیه تاریکی برمیخیزد The Dark Knight Rises (در نقش جانیِ رذل، بِین، در مقابل بتمن) و البته دانکرک ــ به تام هاردی نقش بدهد. گرچه تام هاردی تصور کرده بود که نولان با دیدن بازی او در نقش یک زندانی پرآوازه، در فیلمی بیرحمانه و زندگینامهای به نام برانسون Bronson که هاردی را به یک ستاره بدل کرد، او را انتخاب کرده. به همین خاطر، وقتی تام هاردی به صحنه فیلمبرداری تلقین Inception رسید و با نولان مشغول صحبت شد، از این که کارگردان اصلاً فیلم برانسون را ندیده بسیار غافلگیر شد.
۵- سکانس برفی تلقین Inception با الهام از جیمز باند شکل گرفت
به رغم درخشش تمامعیار و یکباره باند ــ با بازی مدل استرالیایی، جورج لازنبای ــ در فیلم در خدمت سرویس مخفی ملکه On Her Majesty’s Secret service محصول ۱۹۶۹، این فیلم اغلب از سوی فیلمسازان از جمله استیون سودربرگ به عنوان بهترین فیلم از سری جیمز باند ستایش میشود. شاید این فیلم، سرگرم کنندهترین یا شمایل پردازانهترین فیلمها نباشد اما از حیث تکنیکی فیلمی به حساب میآید که به استادانهترین شکل و به زیبایی ساخته و پرداخته شده؛ تنها فیلمی که یک «فیلم» واقعی است، و نه یک فیلم اکشن صرفاً سرگرمکننده.
کریستوفر نولان هم از آن دسته فیلمسازهایی است که در خدمت سرویس مخفی ملکه را به عنوان یکی از بهترین فیلمهای باند ستایش میکند ــ تا آنجا که سکانس اکشن برفی در تلقین Inceptionکه سومین سطح رویا بود را از این فیلم الهام گرفت.
۴- هنگامی که کریستوفر نولان مشغل نوشتن فیلمنامه بود هیچ پژوهشی درباره رویاها انجام نداد
گرچه تلقین Inception درباره ماهیت رویاها توضیحات زیادی میدهد، اما این فیلم محصول پژوهش سرسختانه و دقیق نولان درباره ماهیت رویاها نیست. در واقع کریستوفر نولان هنگامی که مشغول نوشتن فیلمنامه بود به علم رویاها چندان توجهی نکرد. او در این باره به نشریهی کولیدر چنین توضیح میدهد: “فکر میکنم بخش زیادی از آنچه میدانم که میخواهید با پژوهش به آن برسید فقط تائید همان چیزهایی است که میخواهید انجام دهید. اگر پژوهش شما در تعارض با آنچه میخواهید انجام دهید باشد، آنوقت تمایل دارید که پیش بروید و به هر صورت کار خودتان را کنید. به این ترتیب، در یک لحظهی مشخص، متوجه شدم که اگر در تلاش برای جلب توجه مخاطب هستید، راهش این است که تا حد ممکن به ذهنیتتان بها بدهید و هنگام نوشتن واقعا سعی کنید که از چیزهایی اصیل و موثق مایه بگیرید. راستش، این فیلم بیش از همه، از فرآیندهایی که پشت سر گذاشتم و از تجربههای خاص خودم سربرآورده است.”
۳- اکثر جلوه های ویژه واقعی هستند
بنا به سبک راستین کریستوفر نولان، اکثر جلوههای ویژه با استفاده از روشهای عملی و به طور واقعی خلق شدند. برای نمونه گروه واقعاً تشکیلات بسیار عظیمی برای راهرو درست کرد تا راهرو بچرخد و همانطور که حرکت میکند بازیگران واقعاً درون راهرو با هم بجنگند. در آفرینش صحنههای بیوزنی هم اصلاً از CGI استفاده نشد، این صحنهها واقعاً در شرایط بیوزنی فیلمبرداری شدند. پلکان پنسور (پلههایی که مدام به سمت بالا میروند، به رغم اینکه در یک مربع میچرخند) عملاً ساخته شد. رویهمرفته فیلم تلقین Inception برخلاف فیلمهای پرهزینه متعارف که بیشتر از ۲۰۰۰ صحنه VFX دارند، شامل ۵۰۰ صحنه جلوههای ویژه است.
۲- کریستوفر نولان اولین بار در ۲۰۰۲ طرح ایده تلقین Inception را زد
کریستوفر نولان اولین بار ضمن ساخت فیلم بیخوابی insomnia به ایده صحنهپردازی فیلمی در یک فضای رویاگون رسید. در سال ۲۰۰۲، وقتی نولان ساخت بیخوابی را به انجام رساند، به سراغ چند استودیوی هالیوودی رفت و ایده تلقین Inception را با آنها در میان گذاشت. در ابتدا تلقین Inception بهعنوان یک فیلم ژانر وحشت تصور شده بود. در مرحلهی نوشتن، این زاویه تغییر کرد و ژانر سرقت ارجحیت یافت.
برخی استودیوها در سال ۲۰۰۲ برای ساخت تلقین Inception ابراز علاقه کردند، اما نولان احساس کرد فقط به شرطی حق فیلمنامه را ادا میکند که آن را بنا بر طبق مشخصاتی که میخواهد بنویسد (یعنی، وقت و فرصت کافی برایش بگذارد، نه اینکه خود را ملزم به نهاییکردن فیلمنامه در یک موعد فرضاً مقرر کند)، و به این ترتیب، تصمیم گرفت چند ماه روی فیلمنامه کار کند. البته فیلم نهایی تا سال ۲۰۱۰ بر پردهی سالنهای سینما نرفت.
۱ـ لئوناردو دیکاپریو تنها انتخاب نولان برای بازی در نقش کاب بود
معمولاً وقتی بعضی تهیهکنندههای فیلم برای انتخاب بازیگران یک پروژه گردهم میآیند، چند بازیگر برای هر نقش در ذهن دارند. به این ترتیب، اگر انتخاب اولشان در دسترس نباشد هنوز چند گزینهی دیگر وجود دارد. هرچند، برای نقش اصلی فیلم تلقین Inception، یعنی کاب، کریستوفر نولان نویسنده و کارگردان و همسرش اما توماس بهعنوان یکی از تهیهکنندههای این فیلم فقط و فقط به یک بازیگر فکر میکردند: لئوناردو دیکاپریو.
حضور دیکاپریو در این فیلم، و همکاری منسجم و خوبی که با نولان داشت آنقدر قابل توجه بود که به گمانهزنیهای رسانهای دربارهی بازی دیکاپریو در نقشِ ریدلر در فیلم بعدی نولان دامن زد؛ همکاری آنها چنان خوب و تنگاتنگ بود که رسانهها تصور کردند که نولان در سومین فیلمش از سری بتمن، نقش ریدلر را بر عهدهی ستارهی فیلم اگه میتونی منو بگیر Catch Me If You Can (دیکاپریو) خواهد گذاشت.
منبع: سایت screenrant.com نویسنده BEN SHERLOCK
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته ده نکته جذاب و واقعی درباره پشت صحنه فیلم تلقین Inception به بهانه دهسالگی آن اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.