سالینجر Salinger – مستندی تماشایی از زندگی شخصی و حرفهای این نویسنده معروف
داستان زندگی و موفقیتهای نویسنده کتاب معروف ناطور دشت Catcher in the Rye، جی. دی. سالینجر به اندازه داستان کتابش سرگرمکننده و هیجانانگیز است و موضوعی مناسب ساخت یک فیلم تماشایی است. کارگردان فیلم سالینجر Salinger شین سالرنو نیز سعی کرده است به داستان چالشها، علایق و فعالیتهای هنری او و همچنین روابط او با اطرافیانش در این ساخته خود بپردازد.
سالینجر Salinger علاوه بر جذابیتی که برای طرفداران این نویسنده دارد، مقدمهای برای معرفی آثار دیگر او نیز است. آثاری که او در ۴۰ سالی که هیچ داستانی از خود منتشر نکرد، نوشته بود.
حتی با اینکه این مستند جنبه تبلیغاتی برای کتابهای این نویسنده دارد، اما نحوه روایت سالرنو بسیار ترغیبکننده است. سالینجر Salinger داستان زندگی حرفهای این نویسنده را از شهرت او پس از کتاب ناطور دشت و سپس کمرنگ شدن او در اجتماع و زندگی منزوی او در کورنیس نیو همشایر، جایی که او تا آخر عمرش در آنجا به سر برد، روایت میکند. سالرنو در این مستند بارها به نحوههای مختلف بر این حقیقت تایید میکند که سالینجر علاقه داشت زندگیش را از عموم مخفی نگه دارد.
با نگاهی دقیقتر به این مستند میتوان به این نکته اشاره کرد که این داستان به اطلاعات مهمتر و اساسیتر زندگی این نویسنده توجه زیادی نکرده است.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی آموزش بد Bad Education – فیلمی با بازی زیبای هیو جکمن
با این وجود، سالینجر Salinger حرف زیادی برای گفتن دارد. چرا که این فیلمساز بیش از یک دهه را صرف گفتگو با دوستان و نزدیکان این نویسنده کرده است و در نهایت این مستند مجموعهای از خاطرات و نظرات این افراد در مورد سالینجر است. همانطور که در این مستند شاهد هستیم، در ابتدای روزهای شهرت او، سالینجر روندی تخریبی و نه چندان دوستانه با دوستان و خانواده خود داشت.
با این حال این مستند تلاش کرده است با روایت کردن داستانهای شخصی و واقعی از او، این نویسنده را فراتر از کتابهایش و به عنوان یک انسان به طرفدارانش معرفی کند. در قسمتی از این مستند ای. ای هاچنر را میبینیم که به کافهای برمیگردد که سالینجر همیشه برای پوکر بازی کردن به آنجا میرفت و در مورد روزهایی صحبت میکند که سالینجر نامههای قبول نشدن داستانهایش را از انتشارات مختلف دریافت میکرد. میلر که شیفته رابطه عاشقانهاش با سالینجر بود در مورد داستان کوتاه او به نام “For Esmé—With Love and Squalor” و همچنین تعهدی که سالینجر به نویسندگی داشت، توضیح میدهد.
آثار سالینجر بیش از همه چیز از تجربیات شخصی او در زندگی الهام گرفته شده است و این مستند سعی در نشان دادن نقطههای مهم زندگی او دارد. سالرنو تجربه سالینجر از جنگ جهانی دوم را با مونتاژهایی از عکسهای آرشیوی روایت کرده است.
این صحنهها پیشزمینه خوبی برای معرفی داستان کوتاه بعدی او به نام “روز خوبی برای موزماهی” که در سال ۱۹۴۸ منتشر کرد، است. این داستان به خوبی نشاندهنده ترامای او از اتفاقات جنگ است. بنابراین این نتیجهگیری که موفقیت سالینجر به دلیل غلبه او بر مشکلات زندگی شخصیش است، تا حد زیادی درست است.
به عبارت دیگر صحنههای حضور او در جنگ بیانگر قسمت ناگفتهای از زندگی این نویسنده است و نشان میدهد که سالرنو برای ساخت این اثر خود و پیدا کردن اطلاعات معتبر تا چه حد تلاش کرده است. از این قسمت مستند، سالرنو وارد بخش خصوصیتر زندگی سالینجر میشود و داستان ازدواج پرمشکل او و رابطه او با زنهای دیگر، از جمله میلر و نویسنده دیگری به نام جویس مینارد، را تعریف میکند. با اینکه رابطه سالینجر و مینارد رابطهای پنهانی نبود، با اینحال این اولینبار است که مینارد خودش در مورد این رابطه شخصا صحبت میکند. در نهایت صحبتهای او تاکید بر این حقیقت دارد که سالینجر نوشتن را همیشه به روابطش ارجحیت میداد.
سالینجر Salinger سعی در از بین بردن نگاه غلط جامعه به سالینجر دارد، نگاهی که اعمال و رفتار خود این نویسنده دلیل آن بوده است. گور ویدال نیز در مورد این شخصیت میگوید: “سالینجر آدم منزویای نبود، فقط وقتهایی که دوست داشت با کسی معاشرت کند از خلوت خودش بیرون میآمد.”
روایت کسانی که شخصا سالینجر را میشناختند نسبت به سلبریتیهایی که نظر خود را در مورد این نویسنده بیان میکنند، اعتبار بیشتری به این مستند داده است.
سالرنو نیز با هوشمندی فقط از تعداد کمی از این صحبتها استفاده کرده است. با این وجود میتوان صحبتهای ادوارد نورتون، فیلیپ سیمور هافمن، جان کیوزک و مارتین شین را در مورد علاقه آنها به کتاب ناطور دشت شنید. سالرنو برای نشان دادن محبوبیت این رمان از تصاویر طرفداران مختلف او در نقاط مختلف دنیا در حالیکه که کتاب را در دست دارند نیز استفاده کرده است. حتی این مستند اشارهای به یکی از طرفداران پروپاقرص سالینجر به نام مایکل کلارکسون میکند که در سال ۱۹۷۸ تنها برای صحبت کردن با این نویسنده صدها کیلومتر را رانندگی کرد تا او را ببیند.
سالینجر Salinger به ما ثابت میکند که حقیقت زندگی سالینجر پیچیدهتر از آنچه میدانستیم است، با اینحال در صحنههایی این مستند اطلاعات بیش از حد زیادی را در مدتی کوتاه به مخاطب منتقل میکند. هنگامی که داستان به اوایل دهه ۸۰ و زمان نوشتن رمان ناطور دشت میرسد، سالینجر Salinger اطلاعات زیادی در حد یک مجموعه تلویزیونی کوتاه در اختیار مخاطب قرار داده است و هنوز ۳۰ سال دیگر از داستان زندگی این نویسنده باقی مانده است.
با همه اینها و با وجود این حجم از اطلاعات، سالینجر Salinger دقیقا در جایی که بخش مهم زندگی این نویسنده آغاز میشود،با اشارهای به موضوعات داستانهایی که از این نویسنده در بازه سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ منتشر شده است، به پایان میرسد. البته پایان این مستند خبر از احتمال ساخت فیلم دیگری در ادامه آن میدهد.
این مطلب از نوشته اریک کان در سایت ایندیوایر گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته سالینجر Salinger – مستندی تماشایی از زندگی شخصی و حرفهای این نویسنده معروف اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.