ده چیز درباره ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans که قطعاً نمیدانستید
ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans یکی از فیلمهای تیم برتون است. داستان این فیلم به سبک رئالیسم جادویی و دربارهی یک جان زیباست که دستانش بسیار عجیبوغریباند و جانی دپ نقشاش را بازی میکند.
تیم برتون قبل از ادوارد دستقیچی آثاری را کارگردانی کرده بود، از جمله ماجراجویی بزرگ پی وی Pee-wee’s Big Adventure، بیتلجوس Beetlejuice و یک فیلم مستقل جمعوجور دربارهی کسی که لباس مبدل یک خفاش را میپوشد و غروبها مشغول لهولوردهکردن تبهکاران میشود، اما حالا وقت آن بود که برتون در فیلم بعدیاش به کنکاش درونیاتش بپردازد. او کرولین تامپسون را به کار گرفت تا برای یک کاراکتر و برای جهانی که بسیار خوب میشناخت فیلمنامهای بنویسد و سرانجام ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans متولد شد. این فیلم برداشت آزاد کارگردان از حسوحال بزرگشدنش در بربَنک کالیفرنیا و تجربیاتش در آن دوران است.
همکاری تیم برتون کارگردان و جانی دپ بازیگر با ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans شروع شد، این فیلم از نقطهنظر ادوارد روایت میشود و به زندگی کسی میپردازد که در حومهشهر روزگار میگذراند اما احساس میکند که به آنجا تعلق ندارد. داستان این فیلم یک قصهی پریان از نوع گوتیک مدرن است که از آن زمان تا به امروز تماشاگران هر بار تحت تاثیر تماشایش قرار میگیرند. این شما و این ده نکتهی جالب دربارهی ادوارد دستقیچی که عمراً از آنها خبر نداشتید.
۱۰ـ و البته تام کروز
در اواخر دههی هشتاد که فرآیند انتخاب بازیگران فیلمادوارد دست قیچی Edward Scissorhans شروع شد، تام کروز، جوان اول محبوب و هاتترین بازیگر آمریکا بود. او پلههای ترقی را بدون اینکه حتی سهوا یک پله عقبگرد کند، یکی پس از دیگری طی میکرد، درست مثل همین حالا. با توجه به اینکه جانی دپ در آن زمان اعتبار چندانی نداشت و استودیوها آماده نبودند تا روی او سرمایهگذاری کنند، در این باره که آیا جانی دپ میتواند به خوبی از عهدهی این نقش بربیاید یا نه، کمی تردید وجود داشت. از برتون خواستند تا با تام کروز ملاقات کند. تیم برتون چنین به یاد میآورد “یقیناً تام بازیگر ایدئال من نبود، اما باهاش حرف زدم. آدم جالبی بود، و گمونم همین هم باعث شد به نتایج خیلی خوبی رسیدم. یک عالمه سوال پیش اومد [و رفتم سراغ دپ].”
۹ـ جانی دپ نقش را با جان و دل میخواست
جانی دپ را عمدتاً بهعنوان بازیگر مجموعهی تلویزیونیِ خیابان جامپ شمارهی ۲۱ ۲۱ jump street میشناختند که یک عالمه نوجوان تازهبالغ کشتهمردهاش بودند. دپ نه تنها دلش میخواست فیلمهای بیشتری بازی کند تا کمی بیشتر جدیاش بگیرند، بلکه برایش مهم بود که نقشهایی را بازی کند که دوست دارد. ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans نه تنها دپ را مجذوب خودش کرد، بلکه او با خواندن فیلمنامهی آن که قرار بود به زودی او را پرآوازه کند، مثل بچهها اشک ریخت. به این ترتیب، دپ فهمید که این ارتباط او با فیلمنامه به معنای آن است که به خوبی میتواند از پس نقش برآید.
۸ـ شهری که در فیلم میبینیم واقعی است
جعبههای کوچولو Little Boxesی مالوینا رینولد بهعنوان مضمون شوی تلویزیونی ویدز Weeds در دل مخاطبان خود راه یافت، و این مضمون به راحتی در ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans هم مورد استفاده قرار گرفت. فیلم نیمنگاهی به جنبههای ابزورد و پوچ بزرگشدن یک غریبه در حومهی شهر میاندازد. این فیلم براساس تجربیات خود تیم برتون در بربنک کالیفرنیا ساخته شد. هرچند شهری که در فیلم میبینیم به نظر ساختگی و نمایشی میآید، اما باید بدانید که این شهر واقعاً وجود دارد، اسمش هست: تینسمیت سیرکل Tinsmith Circle، کارپنترز ران در لوتز، در ایالت فلوریدا.
۷ـ جانی دپ میخواست واقعی باشد
این روزها تقریباً همهی طرفداران پروپا قرصِ جانی دپ میدانند که متد او برای نزدیکشدن به کاراکتر و ایفای نقش چیست. او برای فیلم ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans از همین متد استفاده کرد. دپ، فارغ از اینکه موقعیت چه باشد، میخواست همان چیزی را حس کند که ادوارد احساس میکرد. او برای این نقش ۲۵ پوند (معادل با ۱۱.۳۳۹۸ گیلوگرم) وزن کم کرد تا متناسب با جامهآرایی و اندازهی پوششی شود که برای نقش طراحی شده بود. او حتی از اینکه او را در آن لباس تنگ خنک کنند پرهیز داشت. اصلاً برایش مهم نبود که چقدر گرمش میشود یا چه بلایی ممکن است به سرش بیاید، حتی با اینکه ممکن بود از فرط گرما بیهوش بشود اما دپ همه چیز را تحمل میکرد.
۶ـ آخرین نقشآفرینی وینسنت پرایس در ادوارد دستقیچی
با دیدن استعداد و مهارت تیم برتون در ساخت فیلمهایی با مضامین گوتیک و هولآور، غافلگیرکننده نیست که او در دوران رشدوبلوغش یکی از طرفداران پروپا قرص ژانر وحشت بود. برتون برای نقش خالق ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans به سراغ استاد وحشت، وینسنت پرایس رفت اما به شکلی تراژیک، در فیلم پیش از آنکه خالق ادوارد دستهای ادوارد را وصل کند، پرایس میمیرد. درست مثل داستان فیلم، نقش پرایس در این فیلم آخرین نقشی بود که او بازی میکرد. پرایس در ۱۹۹۳ مرد.
۵ـ استودیو نگران لباس و جامهآرایی ادوارد بود
به غیر از شخصیت کلهمیخی در سری فیلمهای جهنمی Hellraiser، آدمهای زیادی شبیه ادوارد نبودند. اما قرار نبود که اد صومعهنشینی باشد که نگهبانِ جهنم است. او موجود درماندهای بود که خانوادهی بوگز داشت تمام تلاشش را میکرد تا او را اهلی کند و به زندگی معمولی عادت دهد. تعجبی ندارد که استودیو با دیدن ظاهرِ ادوارد گیج و برآشفته شد؛ استودیو نگران بود که تماشاگران با دیدن چهرهی او جا میخورند و از تماشای فیلم پا پس میکشند. البته این هم تعجبی ندارد که استودیو در آن زمان چندان درک و ذائقهای نداشت! زیرا حالا به لطف درخشش فیلم، استودیو حتی حق امتیاز همهی خرتوپرتهایی که در فیلم به کار رفتند را برای خودش محفوظ میداند.
۴ـ وینونا رایدر نتوانست به نقشاش نزدیک شود
وینونا رایدر پیش از این هم در فیلم بیتلجوس تیم برتون در نقش لیدیا ظاهر شده بود، و قرار شد در این فیلم دوباره با هم همکاری کنند. به گفتهی برتون انتخاب رایدر برای این نقش کمی مضحک بود. به باور برتون، دیدنِ رایدر “که با لباس رقصندههای مشوقِ تیمهای ورزشی و با کلاهگیس بلوند هیلی میلز و شبیه بامبی وارد صحنه میشد” واقعاً خندهدار بود. ظاهرِ شخصیت کیم (نقشی که وینونا بازی میکرد) نه تنها با خودِ وینونا بلکه حتی با نقشهایی که او به واسطهشان سریعاً مشهور شد هم شدیداً در تضاد بود.
۳ـ حمایت دایان ویست از این فیلم
دایان ویست بهعنوان یک بازیگر احساس مادری را به نمایش میگذارد که بیچونوچرا دوستاش دارید و البته قدری هم بلاهتبار و مشنگ به نظر میرسد. او در فیلم پدر و مادری Parenthood و نیز در ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans در چنین نقشی ظاهر میشود. ویست بهرغم اینکه دوست نداشت دوباره در نقشی شبیه نقشهای قبلش ظاهر شود، اما بیشک خود فیلم را دوست داشت و شیفتهی کار با برتون بود. ویست درست بعد از ملاقاتی با برتون دوستداشتنی، برای بازی در فیلم موافقت کرد. او میگوید “مبهوت شده بودم، تیم چیزای زیادی از بازیگری میدونه. اون حواسش به همهی ظرافتها بود و باریکبینانه به جزئیات دقت میکرد.”
۲ـ شخصیت ادوارد بر اساس ویژگیهای سگ فیلمنامهنویس ساخته شد
کرولاین تامپسون بهعنوان یک فیلمنامهنویس، مثل برتون کارگردان کارنامهی درخشانی داشت. مدیر برنامهی هر دوی برتون و کرولاین یک نفر بود و این دو تن طوری با هم جفت و جور شدند که باعث شد تامپسون فیلمنامهی ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans را بنویسد. در حالیکه داستان بر اساس زندگی برتون است، اما برخی وجوه از زندگی تامسون نیز به فیلم راه پیدا کرد. به قول تامسون، “شخصیت ادوارد ملهم از زندگی تیم بود. این فیلمنامه یکجور نامهی عاشقانه به تیم بود، اما اکثر خصوصیات ادوارد را از روی ویژگیهای سگم برداشتم. در دورهی دانشجویی، سگی دورگه از نژاد زیبای بردر کالی داشتم… همه جا پیشام بود، کنارم مینشست و با همهی چیزهایی که لذت میبردم کیف میکرد، البته همیشه این اتفاق نمیافتاد، خب به خاطر اینکه یه سگ بود و بس. ادوارد هم دقیقاً همینجوریه. این جمله یکجورهایی میتونه توصیفی از اون باشه “اووه، آره میخوام اینجا باشم، اما چه جوری؟””
۱ـ امروزه مهمانخانهی گرین صاحب مجسمههای فیلم است
بهرغم اینکه ماجرای ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans در فلوریدای آفتابی اتفاق میافتد، اما بعد از ساخته شدن، حالا پیوندی با نیویورک دارد. آن مجسمههای بوتهایِ زیبا که در سرتاسر فیلم ادوارد مشغول درستکردنشان بود واقعی نبودند، آنها از سیم و مفتول ساخته شده بودند. خوشبختانه، مهمانخانهای که در گرین در سنترال پارک قرار دارد، برخی از این مجسمهها را برای رستورانشان خریداری کردند.
منبع: سایت screenrant نویسنده ERIC RHODES
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته ده چیز درباره ادوارد دست قیچی Edward Scissorhans که قطعاً نمیدانستید اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.