گفتگو با کراننبرگ درباره Crash، کرونا و آینده فیلمسازی در عصر پسا کرونایی
در حالیکه همهگیری ویروس کرونا تمدن مدرن بشری را کلهپا کرده، میتوان پرسید که دیوید کراننبرگ در چه حالی است؟ شاید اینطور به نظر برسد که این کارگردان ، شورمندانه در حال نوشتن پیشنویسِ نسخهای سینمایی و غیرمتعارف با الهام از این اضطراب جمعی جامعهی بشری باشد. اما نه، این کارگردان کانادایی هم مثل همهی ما گرفتار ملال و روزمرگی حبس خانگی شده است.
کراننبرگ میگوید که اغلب اوقات پاسخ به ایمیلها و خواندن متنها حواسش را آنقدر پرت میکنند که مجالی برای نوشتن باقی نمیگذارد؛ و او نیز مثل خیلی از ما بیش از آنکه بخواهد با رفتن به فروشگاهها دست به خطر بزند، وقتش را در کنار خانواده میگذراند. در میانهی همهگیری، دربانِ اسرارآمیزِ گنجینهی کلاسیک و فراموشنشدنیِ ژانر بادی هارور Body-horror ، و سازندهی آثاری چون شباهت کامل Dead Ringers و نسخهی 1986 از فیلم مگس The Fly در دوران کووید 19 مشغول پروراندن ایدههای تازهای برای یک اقتباس سینمایی از این رخداد نیست.
کراننبرگ پشت تلفن از منزلش در تورنتو چنین میگوید: “اصلا نکتهی الهامبخشی در این واقعه نمیبینم، اما واقعاً آن را رخدادی مسحورکننده میدانم. طی 77 سال زندگی هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده بودم.“
همچنین بخوانید:
مصاحبه ای با نیکولای کاستر-والدو – گفتگو درباره فیلم جدیدش اختفا The Silencing و پایان سریال Game of Thrones
پرسهزنیهای اغلب تکنفرهی کراننبرگ در محلهاش به او وقت و مجال بسیار برای تامل بر درام مهیج سال 1996 وی یعنی تصادف Crash را داد، که اخیرا نسخهی مبهوتکنند و احیاشدهی 4K آن نیز ارائه شده است. نسخهی بسیار بسیار باکیفیت این فیلم از روز جمعه در سینماهای تورنتو، ونکوور و مونترال به نمایش درمیآید و سپس در سایر شهرهای کانادا نیز پخش خواهد شد. این فیلم از رمان نامتعارف و بحثانگیز جی. جی. بالارد به همین نام (نوشتهی 1973) اقتباس شده است. این فیلم یک خردهفرهنگ را به نمایش میگذارد؛ آدمهایی که از تصادفهای اتومبیل لذت جنسی میبرند، و برای لذتبردن دائماً بر اساس هوس و تکانههایشان دست به تصادفهای مخاطرهآمیز میزنند.
وقتی فیلم تصادف اولین بار به نمایش درآمد، هیاتهای سانسور در سراسر دنیا را با صحنههای صراحتاًجنسیاش برآشفت؛ تد ترنر، غول رسانهای آمریکا، آنقدر از فیلم بدش آمد که جلوی نمایش همزمانِ فیلم در آمریکا را گرفت، و فیلم چند ماه بعد و به نحوی نه چندان پرشور بر پردهی سینماها رفت. این فیلم کراننبرگ مخاطبان را به دوستهی معارض تقسیم میکند. او در مصاحبه با Canadian Press دربارهی میراث این فیلم به تامل پرداخته و از جمله به مواجههی ناخوشایندش با فرانسیس فورد کاپولای کارگردان در جشنوارهی کن اشاره میکند. این مصاحبه اولین بار در 11 آگوست 2020 منتشر شد.
- مناقشه حول فیلم تصادف موقعی به راه افتاد که این فیلم شما جایزهی ویژهی هیات داوران جشنوارهی کن را برد. کاپولا رییس هیات داوران آن دوره فیلم شما را اصیل، متهورانه و چالشبرانگیز توصیف کرد، اما از طرف دیگر با همهی توانش سعی کرد بگوید کسانی در هیات داوران از فیلم شما حمایت نکردند. آیا پی بردید که چه کسی علیه فیلم شما بود؟
کراننبرگ: کاپولا شدیداً علیه فیلم من است.
- فقط او؟
کراننبرگ: گمان کنم که مهمترین مخالف فیلم خود او بود. وقتی از من میپرسند پس چطور شد که این فیلم جایزهی ویژهی هیات داوران را به دست آورد، راستاش، فکر میکنم این تلاش هیات داوران بود تا نظر منفی کوپولا را دور بزند، زیرا هیات داوران این حق را دارد که به رغم مخالفت رییس هیات، به فیلم مورد نظرش جایزه بدهد. به این ترتیب بود که فیلمم موفق به کسب این جایزه شد، اما قطعاً کاپولا همان کسی است که مخالف اهدای این جایزه به من بود.
- آیا بعدها درباره این موضوع با کوپولا صحبت کردید؟
کراننبرگ: عجیب است که من چند بار طی برگزاری جشنوارههای مختلف فیلم، پیش او رفتم. همواره اولین چیزی که او به من میگفت این بود: “یادت هست فلان جایزه را بهت دادیم.” قسم میخورم که اگر دفعهی بعد که ببینمش و باز همین حرف را بزند، به او یادآوری خواهم کرد که در هیات داوران آن سال، او جزو هواداران جایزهدادن به فیلم نبود. در واقع، در شب پایانی جشنواره که به اهدای جوایز اختصاص یافته بود، این کاپولا (به عنوان رییس هیات داوران جایزه) نبود که جایزه را به دست من داد. او کس دیگری را برای این کار فرستاد. او این کار را نمیکند.
- کمی تنگنظرانه به نظر میرسد.
کراننبرگ: بله، من هم همینطور فکر میکنم. چون بعدتر خود من هم به ریاست هیات داوران جشنواره کن برگزیده شدم. همیشه در شب پایانی جشنواره ممکن است که نظر شما به عنوان ریاست هیات داوران تفاوتهایی با نظر سایر اعضا داشته باشد و ممکن است فیلمی که برگزیدهی جمع آنهاست مطلوب شما نباشد. اما شما باید در قبال این مسئله موقرانه و با مناعت طبع برخورد کنید. فکر نمیکنم آن شب کاپولا چندان موقرانه رفتار کرده باشد.
- بیایید به زمان پخش فیلم تصادف برگردیم و آن شرایط را از نو در نظر بگیریم، حالا بسیار راحت میتوان فراموش کرد که این فیلم در آن زمان دستخوش چه منفیت سنگینی شد، هم از طرف مطبوعات و رسانهها و هم از طرف برخی صاحبان سینما. یک سینمادار نروژی از پخش فیلم امتناع کرده بود. آن دسته از روزنامههای مصور و نیمقطع انگلیسی که مختص شایعات و مطالب اغراقآمیز هستند مدام به فیلم حمله میکردند و خواهان ممنوعیت نمایشش بودند، و نهایتا فیلم به صورت یک نسخهی بیمعنا مونتاژ شد و با درجهی R و بهمنزلهی یک فیلم ویدئویی پرجاذبه در آمریکا پخش شد. با دیدن این همه طرد و دفعی که فیلمتان رقم زده، چه احساسی به شما دست داد؟
کراننبرگ: در یک سطح، به طرزی عالی مهیج، و بسیار مفرح بود. و بعد در سطحی دیگر، فیلمی ساخته بودید که میخواستید مردم ببینند، و دوست داشتید که سانسورهای اعمالشده بر فیلم در هر کشوری که ممکن باشد از فیلم برداشته شوند. این وضعیت اساساً به یادتان میآورد که هیچ چیز ارزان به دست نمیآید و هر چیز هزینهای دارد. باید برای همه چیز بجنگید. و اصلا نمیتوانید انتظار داشته باشید که صرفاً به شما اختیار تام و نامحدود داده شود. گرچه یادآوری این نکته در آن زمان لازم بود اما من صرفاً بعدها آن را واقعاً درک کردم.
- در یک مقدمه و معارفهی ویدئویی در نسخهی جدیداً ویرایششده و 4K این فیلم، شما اشاره میکنید که شاید حالا این فیلم به اندازهی سال 1996 شوکهکننده نباشد. اما آیا در این دوره و زمانه، فیلمی چنین مناقشهانگیز و تعارضآفرین اصلا مورد حمایت مالی سرمایهگذاران قرار میگیرد؟
کراننبرگ: شک دارم. قدری به این خاطر که امروزه همه چیز بسیار سیاسی شده است، خواه واقعا از لحاظ صحت سیاسی درست و به جا باشد خواه نه. این روزگار برای ساخت فیلمی که از هر لحاظ تا سرحدات افراط پیش برود، دوران سختی است. اوضاع متزلزل و بیثباتی شده است. در نظر بگیرید که شیوهی ناکارآمد مدیریت ترامپ موفق شده تا تقریباً هر آنچه روی این سیاره وجود دارد را مطلقاً به سیاست بیالاید، از جمله چمنها و درختان را، و از اینرو امروزه ساختن اثری که واقعا اصیل یا واقعاً شدتمند باشد، خیلی سخت است.
- مدام از شما میپرسند که آیا بازنشسته شدهاید. عمدتاً به این خاطر چنین سوالی میپرسند که الان بیشتر از پنج سال از پخش آخرین فیلم شما میگذرد، که نقشههای ستارگان سینما Map to the Stars نام داشت. اما با در نظر گرفتن وضعیت همهگیری کرونا، آیا در صدد طرحریزی پروژهای برای آینده نیستید؟
کراننبرگ: من هرگز رسماً اعلام بازنشستگی نکردهام. مواقعی بوده که واقعا هیچ رغبتی به فیلمسازی نداشتهام اما باز به سینما برگشتهام و فیلم ساختهام. بخشی از آن به خاطر پدیدهی نتفلیکس Netflix است. به نظرم مجموعههای پخش زندهی نتفلیکس واقعا جذاب و کنجکاویبرانگیز هستند زیرا ناگهان رویکرد بدیعتری به قصهگویی پدیدار میشود. چنین چیزهایی باعث احیای علاقهام به سینما میشوند و ترغیبم میکنند که فیلمسازی را از سر بگیریم، حال ساخت چه مجموعههای تلویزیونی باشد و چه یک فیلم سینمایی دیگر، نمیدانم. البته که پروژههای جدیدی در دست دارم. اما چه کسی از فرجامشان خبر دارد، هم بابت گرفتاریهای بیماری کویید و هم به خاطر مشکل همیشگی جذب سرمایهی مالی برای ساخت فیلمهایی دشوار.
- به نظر میرسد که تهیهی پول برای ساخت فیلمهای نامتعارفی که به ابرقهرمانهای دوزاری نمیپردازند حتی قبل از کرونا هم سخت بوده، اما حالا با این وضعیت همهگیری کرونا انگار موانع سد راه ساخت آثار مستقلتر یا خلاف جریان غالب حتی دشوارتر هم شده است.
کراننبرگ: شرکتهایی مثل نتفلیکس پول کلانی در اختیار دارند و از اینرو احتمالا بتوانند از پس هزینههای اینجور آثار بربیایند. مثلا هزینهی سنگینی برای آنها به حساب نمیآید که کل یک دهکده در ایرلند را منفک و ایزوله کنند و همهی آدمها روزی دو بار تست کرونا بدهند. اغلب تولیدکنندههای فیلم از پساش برنمیآیند. چون با حساب اضافهشدن 30 درصد هزینه برای مراقبتهای کرونایی، از همان ابتدا کار میخوابد و اصلا شروع نمیشود. فکر میکنم اولین نتیجهی این وضع برای سینما، کنار رفتنِ تدریجیِ فیلمهای مستقل و دشوار به نفع فیلمهای کلانبودجهتر و جریانغالبتر باشد، و تازه با این فرض که حتی همین فیلمهای سینمای جریان غالب و بدنه اصلا بتوانند ساخته و تولید شوند. هیچ کس در برابر کرونا شما را بیمه نمیکند. کدام شرکت فیلمسازی حاضر به پذیرش چنین قماری است؟ فکرش را بکنید که بازیگر اصلی فیلم یکهو به کرونا مبتلا شود، کارتان ساخته است، فیلم میخوابد و خلاص.
منبع سایت piquenewsmagazine
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته گفتگو با کراننبرگ درباره Crash، کرونا و آینده فیلمسازی در عصر پسا کرونایی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.