نقد و بررسی انیمه شهر اشباح 2001 Spirited Away
انیمیشن ژاپنی خارقالعاده و بیهمتای شهر اشباح Spirited Away با تحرک روایتی یک فیلم بلند لایو اکشن و جهشهای خیالپردازانهی مانگای آسیای شرقی، افسونی تماموکمال به شمار میآید. هایائو میازاکییکی از موسسان استودیوی جیبلی، پس از تولید شاهزاده مونونوکه، Princess Mononoke محصول 1997، بار دیگر با شهر اشباح Spirited Away به سراغ داستانی رفت که میتواند هم بزرگسالان و هم کودکان را کاملاً مجذوب خود کند، یک آلیس در سرزمین عجایب از نوع ژاپنی با دنیایی کاملاً قانعکننده مملو از انسانها، اشباح، حیوانات و سایر موجوداتی که یک دختر ده ساله مدتی کوتاه را در آن سپری میکند. این فیلم بهعنوان یکجور بدیل عجیب و غریب برای کارتونهای هالیوودی، قطعاً تواناییاش را دارد که در کشورهای غرب دنیا هم بهصورت دوبلهشده و هم در نسخهی اصلیاش نیز موفق باشد، و پیروزی غافلگیرکنندهی این فیلم (همراه با فیلم یکشنبهی خونین Bloody Sunday) در کسب جایزهی خرس طلایی فستیوال برلین خبر از توفیق عمومی این فیلم خاصه در اروپا میدهد.
وقتی این فیلم 19 میلیون دلاری در تابستان گذشته در سرزمین مادریاش به نمایش در آمد، با درآمد گیشهای 230 میلیون دلاری به خوشفروشترین فیلم ژاپنی تا آن زمان بدل شد. این سود شش برابر میزان فروش فیلم پارک ژوراسیک 3 Jurassic Park III ، و بیش از چهار برابر بازگشت سرمایهی فیلم پرل هاربر Pearl Harbor در ژاپن بود. نمایش این فیلم در فستیوال برلیناله فرصت مناسبی برای تماشاگران غیر ژاپنی که به تماشای این فیلم علاقمند بودند فراهم آورد.
این فیلم هم از لحاظ لحن و هم از لحاظ حال و هوا بسیار متفاوت از مونونوکه است. در این فیلم با پیامی محیطزیستی و خشونتی سیاه و تاریک مواجه نمیشویم، و در عوض حس و حال کلی فیلم سبکبارانهتر و روشنتر و فانتزیاییتر است. این فیلم بیشتر با فیلمهای موفق اولیهتر میازاکی قرابت دارد، از جمله با مضمون جستجوگرانهی فیلم نائوشیکا از درهی باد، 1984، Nausicaa of the Valley of the wind، و با دنیای بدیل جادویی که دو بچه در فیلم همسایه من توتورو، 1988 My Neighbor Totoro کشف کردند.
و همانطور که میازاکی در فیلم پورکو روسو، 1992، Porco Rosso به این ایده که یک خوک هواپیمای جنگی پرسروصدایی را میراند به نحوی بسیار طبیعی تجسم بخشید، در شهر اشباح هم او موفق میشود یک دنیای اشباح بیافریند که براساس قوانین طبیعی خاص خودش کار میکند.
اگر فیلم پیامی داشته باشد، به سادگی این است که شما باید خودتان را بشناسید و به رغم همهی مشکلات به هویت خودتان ایمان داشته باشید. صحنهی آغازین فیلم شهر اشباح Spirited Away همچون فیلم توتورو، با اسبابکشی یک خانواده شروع میشود، در شهر اشباح Spirited Away چیهیروی لوس به همراه خانوادهاش آکیو و یوکو با ماشین در حال اسبابکشی به شهری دیگر هستند. توی راه، به خاطر نارضایتی و ناخشنودی چیهیرو، ماشین آنها در یک جنگل گم میشود و در نهایت سر از تونلی در میآورند که در دامنهی تپه قرار دارد.
انتهای دیگر تونل به دشتی وسیع منتهی میشود که باد در آن افتاده و شبیه به یک پارک تفریحی متروکه به سبک دهکدهی سنتی ژاپنی است.
در راستهی خیابان اصلی، رستورانهای خیابانی قرار دارند که پر از غذاهای تازه و گرم و خوشمزهاند، و پدر و مادر چیهیرو بلافاصله شروع به زیادهروی در خوردن و نوشیدن میکنند، آنها طی این فرآیند به خوک تبدیل میشوند و در همین گیرودار دخترشان پرسهزنان به یک کاخ بزرگ میرسد. پسر نوجوانی به نام هاکو به دخترک هشدار میدهد که تا شب نشده برگردد، اما چیهیروی لجوج و یکدنده، سرانجام با غروب خورشید به دام میافتاد؛ چیهیرو دختری است شگفتانگیز که صفاتی چون بامزگی، کنجکاوی، خشم و سرزندگی همگی در شخصیت او یکجا گرد آمدند.
تدریجاً ارواح و اشباح و سایر موجودات عجیب و غریب در مقابل دخترک پدیدار میشوند، و تنها به لطف کمک هاکو است که چیهیرو موفق میشود خودش را غیب کند و از چشم آنها مصون بماند و نگذارد که به یک حیوان تبدیل شود چون در این صورت طعمه و غذای سور اشباح میشد. هاکو موفق میشود چیهیرو را به زیرزمین این کاخ عظیم راهنمایی کند و او در آنجا موجودی نیمه انسان، نیمه عنکبوت به نام کاماجی را میبیند، موجودی پیر و عبوس که با لشکری از حشرات کوچک زغالکش برای جوشیدن دیگ بخار، زغال فراهم میکند.
کاماجی میگوید که کاری از دستش برای چیهیرو برنمیآید، در نتیجه یک دوشیزه به نام لین، چیهیرو را به بالای قلعه میبرد تا با ساحرهای به نام یوبابا، دیدار کند، که کل این مکان را مثل یک هتل بزرگ اداره میکند ــ به قول او «آسایشگاهی» برای هشتاد میلیون شبح که از حمامها، اتاقهای ضیافت و تالارهای ویژه و اختصاصی برخوردار است.
یوبابا سلیطهای پیر و عبوس که مستقیماً از دل داستانهای لوئیس کارول اقتباس شده با شرط عوضکردن نام چیهیرو قبول میکند که کاری به او بدهد. یوبابا نام چیهیرو را به سن تغییر میدهد و او را بهعنوان نظافتچی در گرمابه استخدام میکند.
و همینجا زندگی جدید این کودک آغاز میشود. در این زندگی چیهیرو باید میان دو چیز توازن برقرار کند: میل خودش به بزرگشدن در مقابل میل یوبابا که هویت قبلی او را تقبیح میکند و دوست دارد که او هرگز به جهان انسانها برنگردد. عنوان این فیلم ژاپنی در واقع به دو نام این دخترک اشاره دارد و به معنای دقیق کلمه یعنی «سن و چیهیرو» یا «مخفیشده توسط خدایان.»
چهل دقیقهی اول شهر اشباح Spirited Away روایتی بسیار قدرتمند دارد و تماشاگر را با خود از یک ماجراجویی و کشف به ماجراجویی تازه و کشفی دیگر میکشاند، تا آنکه پای چیهیرو به قلعه باز میشود. پس از اینکه چیهیرو زمانی را صرف استراحت میکند، در صبح روز بعد با بیدار شدن دخترک در محیط جدید ــ جو هیسایشی آهنگساز همیشگی میازاکی برای معرفی این محیط جدید از یک موسیقی رمانتیک گرم استفاده میکند ــ فیلم مسیر دیگری را پی میگیرد و صحنهی مرکزی فیلم را میبینیم که در آن حمام یک خدای بوگندوی بسیار بزرگ به تصویر کشیده میشود که علاوه بر لایههای چرک و کثافت، هر چیزی که فکرش را بکنید توی آن لایههای چرک وجود دارد. در پی این میانپردهی کمیک از ریتم و شتاب فیلم کاسته میشود اما جنبوجوش فیلم در پردهی سوم با ایدههایی واقعاً جادویی از نو احیا میشود، خصوصاً وقتی چیهیرو در یک قطار اشباح در اقیانوسی بیپایان سفر میکند تا دوقلوی شرور یوبابا به نام زنیبا را ببیند.
به راستی نمیتوان با کلمات غنای بصری شهر اشباح Spirited Away را توصیف کرد، غنایی بصری که معماری و جامهآرایی سنتی ژاپنی را با سازههای مدرن و مصنوعات عصر ویکتوریایی در هم میآمیزد و پیرنگ داستانی آکنده از شخصیت این فیلم که مملو است از فیگورهای انسانی، اشباح، موجودات عجیبوغریب و شرور. جلوهی بصری این فیلم به راستی ستایشبرانگیز و حیرتآور است. در این فیلم حسی از انیمیشن سنتی وجود دارد که فیلم را طوری انسانی میکند که انیمیشن دیجیتالی خالص هرگز نمیتواند. همانطور که در فیلم قبلی استودیو جیبلی دیدیم، یعنی در همسایه من یامادا، 1999، My Neighbors Yamadas، ساختهی ایسائو تاکاهاتا، همهی طراحیها، شخصیتها و طراحی صحنهها، ابتدا به صورت دستی نقاشی شدند و بعداً برای انیمیشن و رنگآمیزی، تکنیکهای دیجیتالی بر آنها اعمال شد.
گرچه به نظر میرسد شخصیتهایی چون خدای بوگندوی گندهبک کاملاً بچگانه باشند، اما این شخصیت، همچون کل فیلم شهر اشباح Spirited Away همچنان امضای میازاکی را دارد و نوجوانان و بزرگسالان نیز همچون کودکان از تماشای این فیلم لذت خواهند برد. یک فیلم فانتزی قدرتمند با شخصیتهایی بسطیافته و منسجم و یک جادوگر که به نوبهی خودش صرفاً بامزه نیست. هیسایشی آهنگساز فیلم نیز در اینجا باید به اندازهی میازاکی مورد تقدیر قرار گیرد، خصوصاً به خاطر موسیقی پر جزئیات و جامهای که برای این فیلم ساخته که به ویژه در صحنههای کوتاهتر نیز بسیار خوب خودش را نشان میدهد. همچنین جزئیاتی کوچک چون تمام ظرایف چهرهای چیهیرو و ایدهی جالب دو همسفر کوچک او (یک پشه و یک بچه خوک چاقوچله) طی پردهی سوم بسیار گیرا و جذاب هستند.
منبع سایت ورایتی
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته نقد و بررسی انیمه شهر اشباح 2001 Spirited Away اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.