۱۹ گزینهی جدی جایزه اسکار که برای نیمه اول ۲۰۲۰-۲۰۲۱ باید زیر نظر بگیرید
آکادمی علوم و هنرهای سینما گروهی است که ممکن است مورد غفلت واقع شود. در حالیکه تمایلات و معیارهای آنها بدون شک در طول سالیان، توسعه یافته و پخته شدهاند، اما همچنان باید فیلمها و اجراهای بینظیری که درست پیش از رایگیری اکران شدند را به آنها یادآور شد. تحت شرایط شیوع کرونا و سعی و خطای استودیوها در ورود به دنیای پخش ویدیوهای آنلاین و استفاده از پلتفرمهای مرتبط با آن برای اکران فیلمهایشان، اعضای آکادمی ممکن است بیش از همیشه در حال تماشای فیلمها باشند. از طرف دیگر، آنها مانند بسیاری از ما، تقلا میکنند تا از پس عوارض قرنطینه و تعامل آنلاین که گرفتار آن شدهاند، بر بیایند.
در یک بررسی استاندارد برای جوایز اسکار، از ماه ژانویه تا ماه ژوئن را بررسی میکردیم و به مقایسهی فروش گیشهی فیلمها، استقبال منتقدین، و زمزمههایی که پیرامون جوایز وجود داشت، میپرداختیم. با بیشتر شدن گسترهی زمانی اکران فیلمها تا ۲۸ ماه فوریه، عملا نقطهی میانی ۳۱ ماه آگوست را رد کردهایم. لیست زیر شامل فیلمها، اجراها، و ویژگیهای فنی برخی عناوین میانی است که در جوایز اسکار، مورد بررسی قرار گرفتهاند. با امید به اینکه اعضای آکادمی فیلمهای بیشتری را تماشا میکنند، هر فیلم تنها یک بار در این لیست آورده شده است.
بهترین فیلم: Palm Springs
رایدهندگان آکادمی بایاس ذهنی قدیمی در مقابل عناوین کمدی دارند و به نظر میآید تنها در برابر فیلمهای درام-کمدی ذهن بازی دارند. این عنوان جذاب از ساندنس، پرفروشترین فیلم تاریخ جشنواره با اختلاف ۰.۶۹ دلار است، توانست انتظارات را به خوبی برآورده کند. این فیلم چیزی فراتر از یک اکران مشابه روز گراندهاگ است، و با هوشمندی توانسته داستان عاشقانهای که تکاندهنده و در عین حال غیر معمول است را با نقشآفرینی درخشانی از کریستین میلیوتی، روایت کند. این فیلم نباید صرفا یکی از گزینههای گولدن گلوب باشد، بلکه باید به خاطر ماهیت اصیل و نوآورانهی آن، مورد توجه جدی قرار گیرد.
بهترین کارگردان: چنینگ گادفری پیپلز، Miss Juneteenth
جمعبندی آنچه که در گذشته بر شما گذشته و وعدهی آنچه که در آینده ممکن بود برای شما پیش بیاید، روایتی است که میلیونها نفر با آن ارتباط برقرار میکنند. این فیلم کمپانی ساندنس پای کارگردان نسبتا تازهکار، چنینگ گادفری پیپلز را به قلههای هالیوود باز میکند. او که فارغالتحصیل دانشگاه بیلور است، مضمونهای عشق، خانواده، و غیره را زیر نظر میگیرد که نشان میدهد پیپلز برای داستان و تخیل در آثار خود ارزش زیادی قائل است.
بهترین بازیگر مرد: دلروی لیندو در فیلم Da 5 Bloods
معمولا این فضا برای کسانی رزرو شده است که درگیر رقابت جدی اسکار نشدهاند. عموما به شدت تلاش میکنند تا به چشم تعداد کافی از رایدهندگان بیاید. اما به سختی میتوان دربارهی بازیگر دیگری در فیلمهای امسال سخن گفت و وانمود کرد که حضور درخشان و استثنایی دلروی لیندو در درام ویتنامی اسپایک لی، بهترین نقشآفرینی سال نیست. مونولوگ او در جنگل هم بهترین سکانس سال است مگر اینکه خلافش ثابت شود.
بهترین بازیگر زن: جولیا گارنر در فیلم The Assistant
گارنر حضور جدی خود را در جشنوارهی فیلم تلوراید در ۲۰۱۹ پیش از آن که بلیکر استریت آنرا شروع کرده و در ماه ژانویه متوقفش کند، شروع کرد. او فیلمنامهی خام نویسنده و کارگردان کیتی گرین را چنان در نقشآفرینی خود پخته و پرورانده است که مخاطب نمیتواند چشمانش را از صفحهی تلویزیون بگیرد. این فیلم الهام گرفته از هاروی واینستاین دربارهی دستیاری است که رفته رفته متوجه سوء استفادهی رئیسش از او میشود.
بهترین بازیگر مکمل مرد: بیلی کریستال در فیلم Standing Up, Falling Down
در ادامهی ناکامی آکادمی در شناسایی برخی از فاخرترین آثار کمدی، جای تاثر دارد که یکی از مهمترین نمایندههای این ژانر نتوانسته جایگاه خود را در رادار آنها پیدا کند. پیش از آنکه به این بپردازیم که چرا نمیتوان به کسی برای میزبانی یک برنامه جایزه داد، به اجراهایی مانند وقتی هری با سلی ملاقات کرد و آقای شنبه شب فکر کنید و در نظر داشته باشید که میتوانست جایی برای آنها وجود داشته باشد. در این فیلم مستقل به کارگردانی مت رتنر، بازی بیلی در نقش یک دکتر پوست الکلی که دوستی عجیبی با یک استنداپ کمدین، با درخشش بن شوارتز، شروع میکند، نقطهی عطفی در زندگی حرفهای او به شمار میآید.
بهترین بازیگر مکمل زن: رنه الیزه گلدزبری در فیلم Hamilton
در هفتههای اولیهی تابستان، در شبکههای اجتماعی بحثی جنجالی در مورد فیلم همیلتون دیزنی پلاس در گرفت، که آیا در حد جوایز اسکار است یا نه، و گزارشها و ایدههای ضد و نقیضی دربارهی اینکه واقعا هست یا نیست مطرح شد. حالا که آکادمی و دیزنی این موضوع را حل کردهاند، باید ببینیم آیا واقعا جایزهی اسکار نصیبش میشود یا نه. دیزنی در نظر دارد یک کمپین جدی برای آن تدارک ببیند، و بازی رنه الیزه گلدزبری که برای نقشآفرینی فوقالعادهاش به عنوان آنجلیکا جایزهی تونی برنده شد، بسیار متناسب با چنین افتخاری است. او در کنار گروه استثنایی بازیگران، توانسته است عمق وجود چندلایه و منحصر به فرد یک زن را تصویر بکشد — که در سال عجیبی و مبهمی که پشت سر میگذاریم، انتخاب بهجایی خواهد بود.
بهترین فیلمنامهی اصیل: Never Rarely Sometimes Always
الیزا همیلتون باشکوه، روان و غیر کلیشهای با فیلمنامهی جسورانه و پر از احساس خود به میادین بازگشته است. این فیلم که بخش بزرگی از موفقیت خود را مدیون ستارههایش سیدنی فلنیگن و تالیا رایدر است، روایتی احساسی را شروع میکند و دقیقه به دقیقه بر قوت و شدت آن میافزاید. این یک سفر غمانگیز است که ما را از فکر به آنچه که در قدمهای بعدی بر سر راه هیتمن قرار میگیرد، به وجد میآورد. دیالوگ خام و انسانی آن نقطهی قوت اصلی آن به حساب میآید.
بهترین فیلمنامهی اقتباسی: First Cow
رایکارد در طول سالیان گذشته ارزش و جایگاه خود را با عناوین زیبایی مانند وندی و لوسی و زن مطمئن اثبات کرده است. این زن پا را بسیار فراتر از انتظارات گذاشته است. رایکارد در این فیلم اقتباسی از رمان جاناتان ریموند — که خودش هم در اقتباس این اثر با رایکارد همکاری داشته است — تعادلی میان فضا و دیالوگ را به کمک خروجی کار گروه بازیگران و عوامل تیم فنی خود ارائه میکند. او نقاط قوت خود را میداند و بودن چیزی که نیست را وانمود نمیکند، و با وجودیکه طبع احساسی او ممکن است خوشایند همه نباشد، اما رایدهندگان آکادمی باید دید خود را نسبت به نویسندگان بزرگ امروز باز تر کنند.
بهترین عنوان انیمیشنی: Trolls: World Tour
باید به احترام فیلمی که برای اولین بار اکران خود را به صورت کاملا اینترنتی انجام داد کلاه خود را برداریم، قسمت دوم مجموعه فیلم که در سال ۲۰۱۶ آغاز شد و نامزدی جایزهی بهترین موسیقی فیلم را دریافت کرد. این فیلم در هفتههای اول که در قرنطینه گرفتار شده بودیم و نمیدانستیم چه کار کنیم به داد ما و بچههایمان رسید. در حالیکه بسیاری معتقدند این فیلم نسبت به قسمت قبلی خود تغییرات شگرفی ندارد، اما شور و شعفی که در انیمیشن موج میزند بسیار فراتر از یک اثر معمولی است.
بهترین طراحی تولید: Emma
کاملا مشهود است که جین آستن خسته و خالی از هر شور و هیجانی بوده است، مخصوصا وقتی صحبت از داستان اما در میان باشد، اما این به آن معنی نیست که در اقتباس آتمن دویلد صحنههایی جادویی و شادیآور نداشته باشیم. طراح تولید کیو کویین بر خلاف سوابق درخشانی که در دور از جمعیت دیوانهکننده و جودی دارد، همچنان آنطور که باید و شاید مورد توجه رایدهندگان آکادمی قرار نگرفته است، در حالیکه استلا فاکس، دکوراتور صحنهی او که سالیان سال است باهم کار میکنند، به همه چیز رنگ و رو و زندگی میبخشد.
بهترین فیلمبرداری: The Old Guard
فیلمهایی با تکنیک دوال دیپی معمولا توجه چندانی به خود جلب نمیکنند و این موضوع را میتوان از تنها دو نمونهی نامزدی آنها در جوایز اسکار سی سال گذشته فهمید. در عین حال فیلم اکشن شارلیز ترون هم ممکن است در محوریت تمرکز نتفلیکس امسال نباشد. اما به هر حال، شما با تماشای شاهکار جینا پرینس که این سبک را به لایههای بالاتری از هیجان میبرد شگفتزده خواهید شد.این فیلم پر است از قاببندیهای معروف بری آکروید که پر از اضطراب است، و بر روی پلتهای نرم تمی ریکر مینشیند. ریکر بدون شک توجهات بیشتری را در ماههای آینده به خود جلب خواهد کرد، چرا که یک شب در میامی رجینا کینگ، سال بزرگی را تجربه میکند.
بهترین طراحی لباس: Radioactive
تار و پودهای کانسولاتا بویل امضای درامهای تاریخی است که در آنها حضور دارد، و او این بار هم با انرژی فراوانی بهترین کار خود را در رادیواکتیو مرجانه ساتراپی به نمایش میگذارد. بویل با استفاده از بوم گستری روانی بازی رزاموند اسپایک، تقریبا توانسته از کار خود در فیلم ملکه در سال ۲۰۰۶ هم جلوتر بزند. او به احتمالا بالا در ماههای آیندهی امسال با انولا هولمز درخشش خود را ادامه خواهد داد.
بهترین تدوین فیلم: The King of Staten Island
جود آپاتو بالاخره توانست رگ خواب منتقدین و مخاطبان را با درام-کمدی تاثیرگذار و بسیار خصوصی خود با حضور پیت دیویدسون، پیدا کند.شاید به خاطر همکاری با جی کسیدی بود که برای دیوید او غوغا کرد. دفترچهی امیدبخش راسل به خاطر همکاری با همکار قدیمیاش ویلیام کر و برایان اسکات اولدز نسبتا تازه وارد بود که توانست به درجات بالایی از موفقیت برسد. جکها سر جای خود مینشینند، میزان درگیر شدن احساسی مخاطب بالاست، و نتیجهی نهایی شما را غرق در احساسات گرم میکند.
بهترین گریم و آرایش مو: Birds of Prey
جوخهی انتحار اولین تلاش دیسی برای جلب توجه اعضای آکادمی بود، حتی پیش از آنکه بلک پنتر مارول پا به عرصه بگذارد. تیم مو و گریم با موهای خرگوشی مارگو رابی، پوست بینظیر جورنی اسمولت و لبهای سرخ مری الیزابت وینستد، قدرت زنانگی را بر روی پردهی سینما به رخ میکشیدند. به تمام اینها تغییری را اضافه کنید که کریس مسینا طی آن تبدیل به ویکتور زز میشود، و ایدهی خوبی از میزان بارز بودن کار آنها خواهید داشت.
بهترین صدا: The Outpost
فیلمهای جنگی گزینههای مطمئن و خوششانسی در دستهبندی صدا هستند، و آنچه راد لوری در مورد عملیات بلندمدت آزادی ساخته است در طول ۱۲۳ دقیقهای که پخش میشود منسجم و عالی از آب در آمده است. با کمپینی که در انتظار اجرایی شدن است، این میتواند یکی از فیلمهایی باشد که تا به حال توجه شایستهای به آن نشده اما از طریق شبکهی آکادمی و تحسین سینه به سینه توجه بیشتری به خود جلب کند.
بهترین جلوههای بصری: Greyhound
این یک فیلم حماسی جنگی دیگر از نیمهی اول است، اما این بار برداشت آرون اشنایدر از حملهی نازیها به ناوگان دریایی آمریکا در وسط اقیانوس است. این فیلم که جلوههای بصری بسیار جذابی دارد، در سالی که همگی ما فیلمها را بر روی صفحههای کوچکتری تماشا کردهایم کاملا از پس جلب رضایت مخاطب بر آمده و همهی رقبا را کنار زده است. تام هنکس هم به عنوان فیلمساز و هم به عنوان فیلمنامهنویس در این فیلم حضور دارد و در کنار برخی بازیگران که تلقین را به جایزهی اسکارش رساندند، میدرخشد.
بهترین موسیقی اصیل: The Invisible Man
نکات تحسینبرانگیز زیادی در مورد برداشت آزاد لی وانل از رمان اچ. جی. ولز وجود دارد اما هیچ چیز بیشتر از آکوردهای دلهرهآور و وحشتناک بنجامین والفیش که در تک تک صحنه حساب شده و بهجا وارد میشود، مجذوبکننده نیست. این موسیقیدان که بسیار دستکم گرفته شده است، در سال ۲۰۱۶ برای ارقام پنهان غوغا کرد و پس از آن در بلید رانر ۲۰۴۹ حضور داشت که جایگاه خود را به عنوان یکی از تنظیمکنندههای موسیقی مطرح در صنعت، تثبیت کرد.
بهترین آهنگ اصیل: Carried Me With You از Onward
برندی کارلیل، برندهی جایزهی گرمی و ستارهی موسیقی کانتری، صدای نرم و لطیف خود را به آهنگ اصیل پر نشاط و بزرگ به پیش قرض داده است، و با همکاری دوستان قدیمیاش، برادران دوقلوی فیل هنسروث و تیم هنسروث آهنگی را خلق کردهاند که جذبه و روان بودن داستان پر مغزی که فیلم روایت میکند را به خوبی منعکس کرده است.
بهترین عنوان مستند: John Lewis: Good Trouble
تعداد زیادی فیلمهای سیاسی در سبد فیلم امسال وجود خواهند داشت، مخصوصا با توجه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در پیش است. با این وجود بسیاری از آنها به اندازهی فیلمی که به بررسی زندگی نمایندهی کاخ سفید، جان لوییس، که در ماه جولای در سن ۸۰ سالگی از دنیا رفت، غمانگیز و دهشتناک نخواهند بود. این فیلم از کارگردان داون پورتر که سازندهی آنطور که میبینمش هم هست، تقلا و جنگی را به تصویر میکشد که همچنان در جریان است، و در نقطهی بسیار مناسبی در تاریخ معاصرمان تولید و اکران شده است.
این مطلب برگرفته از نوشتهی کلیتون دیویس در وبسایت ورایتی است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته ۱۹ گزینهی جدی جایزه اسکار که برای نیمه اول ۲۰۲۰-۲۰۲۱ باید زیر نظر بگیرید اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.