ده فیلم برتر گاس ون سنت
24 جولای 2020 گاس ون سنت 68مین زادروزش را جشن گرفت. ون سنت به عنوان فیلمساز، یک صدای واقعاً یکتاست که یک پا در دنیای سینمای مستقل دارد و یک پا هم در نظام استودیویی؛ فیلمشناسیِ ون سنت تنوع گستردهای دارد؛ از آثار سرگرمکنندهی جریان غالب تا آثار تجربهگرای عجیب و خاص؛ از آثار رفیع و والا تا فیلمهایی با کیفیت بسیار پایین. بیایید به افتخار زادروز او نگاهی به بهترین ده فیلم او بیندازیم.
ون سنت، متولد 1952 در لوییویل کنتاکی حرفهی فیلمسازیاش را با فیلم شب بد Mala-Noche 1985 شروع کرد که سیاهوسفید و شدیداً کمبودجه بود؛ این فیلم پیشدرآمدی مهم برای سینمای نوینِ کوییر محسوب میشود. فیلم بلند بعدی او ولگرد دراگاستورها Drugstore Cowboy 1989، جای پایش به عنوان یک فیلمساز تکرو و مستقل را قویاً محکم کرد، شهرتی که او با فیلم بعدیاش آنرا تکمیل میکند، یعنی آیداهوی اختصاصی خودم My Own Private Idaho 1995، فیلمی جادهای با بازی ریور فینیکس و کیانو ریوز. ون سنت با فیلم ساتیر، و به طرزی سرخوشانه تاریکِ به خاطرش مردن To Die For 1995 قدم به دنیای فیلمسازیِ استودیویی گذاشت، فیلمی که نیکول کیدمن با آن توانست به جایزهی بهترین بازیگر زن کمدی موزیکال از جوایز گلدن گلوب دست یابد
ون سنت با درام خوشذوق و الهامبخشاش، ویل هانتینگ خوب Good Will Hunting 1997 برای اولین بار به موفقیت کلان در اسکار دست یافت؛ مت دیمون و بن افلک به خاطر فیلمنامهی این فیلم جایزهی اسکار را بردند و رابین ویلیامز هم به خاطر ایفای بهترین نقش مکمل جایزه اسکار را کسب کرد. موفقیت چشمگیر این فیلم در گیشه نیز موجب شد که ون سنت برای اولین بار نامزد دریافت جایزهی بهترین کارگردان شود و در شش رشتهی دیگر از جمله بهترین فیلم نیز با سایر فیلمهای برای کسب اسکار رقابت کند.
ون سنت با کسب موفقیت در سینمای بدنه، به دنیای سینمای مستقل برگشت و چند اثر مینیمالیستی و جمعوجورتر را کارگردانی کرد که رویهمرفته به عنوان «سهگانهی مرگ» در کارنامهی او شناخته میشوند: فیلم جری Gerry 2003، فیلم فیل Elephant 2003 که برندهی جایزهی اسکار شد و فیلم آخرین روزها Last Days 2005. او سپس بار دیگر، با فیلم میلک Milk 2008 به سینمای تجاریتر برگشت تا برای کسب اسکار رقابت کند؛ فیلمی که به خاطر آن برای بار دوم نامزد دریافت جایزهی بهترین کارگردان شد. وانگهی، این فیلم برای شان پن جایزهی بهترین بازیگر را به ارمغان آورد، و داستین لنس بلک نیز جایزهی بهترین فیلمنامه را به خاطر سناریوی همین فیلم از آن خود کرد؛ فیلم در پنج رشتهی دیگر از جمله بهترین فیلم نامزد دریافت جایزهی اسکار شد.
ون سنت علاوه بر موفقیتهای اسکاریاش، حضوری مداوم در جوایز سینماییِ مربوط به فیلمهای مستقل از جمله Spirit Awards داشته است، و جوایزِ بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را به خاطر ولگرد دراگاستورها و آیداهوی اختصاصی خودم کسب کرده است. بهعلاوه او بابت فیلمهایی چون جری، فیل، و پارانوئید پارک هم نامزد کسب جایزهی سینمایی مستقل بوده است. حالا ده فیلم برتر او را مرور میکنیم.
همچنین بخوانید:
10 فیلم طی 30 سال – مرور فیلمهای وونگ کارـوای از خوب تا بهترین
10ـ پارانوئید پارک Paranoid Park 2007
این فیلم که به صورت غیررسمی، از آن به عنوان چهارمین اثر از سهگانهی مرگ در کارنامهی گاس ونسنت یاد میشود (پس از جری، فیل و آخرین روزها) به روح و روان یک نوجوان اسکیتباز به نام الکس (گیب نوینز) نقب میزند. پس از آنکه این نوجوان در ماجرای مرگ اتفاقیِ یک نگهبان امنیتی دخیل میشود زندگیاش دستخوش گرهگشایی تازهای میگردد. وقتی تحقیقات پلیس متوجه او میشود الکس سعی میکند به بهای به خطر انداختن موقعیتاش در مدرسه، دوستدخترش و نیز خانوادهاش رازش را در دل نگه دارد. این فیلم با بازیگرانی غیرحرفهای ساخته شد که از خلال فراخوانی آزاد برای بازی در فیلم از طریق فضای مجازی شبکهی MySpace دستچین شدند. به همین خاطر فیلم حس و حالی طبیعی از بیقراریها و تنشهای دردناکِ یک جوان از خود بیگانهشده ارائه میدهد. ون سنت در اقتباسش از رمان بلیک نلسون شاکلهای غیرخطی و بریدهگویانه را به شیوهای مسحورکننده و دلفریب به کار میگیرد.
9 ـ جری 2002 GERRY
ون سنت پس از کسب موفقیت تجاری و انتقادی با فیلم ویل هانتینگ خوب، با فیلم جدیدش جری سعی کرد تا حد ممکن از فضاهای سینمای تجاری فاصله بگیرد، فیلمی که اولین اثر از سه گانهی او دربارهی مرگ به شمار میآید که با فیلمهای فیل و آخرین روزها پی گرفته شد. همچون عناوین آن دو فیلم دیگر، این فیلم هم اثری است ضدروایی که عمداً به آهستگی جلو میرود و به طرزی منحرفانه نمیخواهد قصهی خاصی برای مخاطب تعریف کند. فیلم با این حال بازیگرانی دارد که بیننده را طلسم میکنند: مت دیمون و کیسی افلک (که خود در کنار ون سنت یکی از نویسندگان سناریوی فیلم به شمار میآید.) این دو بازیگر نقش دو مرد به نام جری را بازی میکنند که شروع به پرسهزدن در برهوت صحرا میکنند و طولی نمیکشد که راه گم میکنند. آنها بدون آب و غذا روزها ولگردی میکنند و خیلی زود پی میبرند که به این ترتیب خواهند مرد. و کل داستان فیلم همین است. گرچه برخی بینندگان فیلم را برآشوبنده و دیوانهوار انگاشتهاند، اما سایر مخاطبان آنرا تصویری از میل لجامگسیختهی بشر برای چیرگی بر طبیعت و نفس خویش و نیز تصویری از یک فروشد مهلک دانستهاند.
8ـ شب بد Mala Noche 1985
گرچه اولین اثر رسمی ون سنت در مقام کارگردان فیلم هرگز پخشنشدهی آلیس در هالیوود Alice in Hollywood به شمار میرود اما او کارش را با یک فیلم کمبودجه، سیاهوسفید و اکتشافی شروع میکند که از عشقی دیوانهوار خبر میدهد. شب بد براساس رمان شبهاتوبیوگرافیک والت کرتیس ساخته شده و دربارهی یک انباردار همجنس خواه است (با بازی تیم استریتر) که دلباختهی یک پسر جوانتر مکزیکی (داگ کایوتی) میشود، گرچه با دوستِ پسر او (با بازی ری مونگ) همبستر میشود زیرا محبوباش علاقهی او را پس میزند. این فیلم در خیابانهای نخراشیدهی زادگاه کارگردان در پورتلند اوریگن فیلمبرداری شده است. این فیلم در زمانهی خودش پیشگامِ مهمی در سینمای نوپای کوئیر در نظر گرفته شده بود و به تثبیت موقعیت ون سنت به عنوان کارگردانی مستقل و تکرو کمک شایانی کرد.
7ـ آخرین روزها 2005 Last Days
واپسین فیلم از سری سه گانهی مرگ در کارنامهی ون سنت (پس از جری و فیل) فیلم آخرین روزها است که نگاهی سرد و سخت به افول یک ستارهی موسیقی راک به نام بلیک میاندازد که بسیار به کورت کوبین شباهت دارد، و نقشش را مایکل پیت بسیار خوب بازی کرده است. فیلم دربارهی زندگی پریشانحال یک خوانندهی راک است که در کاخ مجلل و بزرگش در سیاتل نشسته و در عالم نشئگی گاهی دور و اطراف خانه میپلکد و دور و وریهایش را از خودش میراند. غریبههای مختلفی گذرشان به زندگی او میافتد، از جمله ریکی جو در نقش یک کاراگاه و فیلمساز معروف هارمونی کارین و فروشندهی واقعی صفحات زرد (تادئوش توماس در نقش خودش) ولی هیچ کدام از این افراد نمیتوانند این خواننده را از وضعیتی که در آن قرار دارد بیرون بکشند. اندک اندک ون سنت راز و رمزهای حول زندگی و مرگ کورت کوبین را کنار میزند و تصویری از او به عنوان خوانندهای معتاد به مخدر را به تصویر میکشد.
6 ـ به خاطرش مردن 1995 To Die For
پس از تجربهی نه چندان دلچسب حتی دخترهای گاوچران هم افسرده میشوند Even Cowgirls Get the Blues ون سنت با این کمدی سیاه دربارهی رسانه به اوج خودش برگشت، فیلمی که نخستین کوشش استودیویی او به شمار میرود. نیکول کیدمن در این فیلم یکی از بهترین بازیهای عمرش را ارائه کرده است، او نقش سوزان استون را ایفا کرده، یک گزارشگر هوا در شبکهای محلی که رویای شهرتی عظیم را در سر میپروراند و دوست دارد به چهرهای سرشناس در سراسر رسانهها بدل شود و به همین خاطر با لری دوستداشتنی و عجیب (با بازی مت دیلون) ازدواج میکند. سپس سوزان به سراغ تهیه یک فیلم مستند میرود و با سه نوجوان دبیرستانی (واکین فینیکس،کیسی افلک، و آلیسون فولاند) روی هم میریزد تا در کشتن همسرش به وی کمک کنند. ون سنت به شیوهای دقیق و حرفهای توازنی ظریف در لحن فیلمنامهی کاملاً سیاهِ باک هنری پدید میآورد، طوریکه در آن کیدمن (برندهی جایزهی بهترین بازیگر زن در گلدن گلاب آن سال) در نقش یک زن رسانهای جاهطلب و خودخواه خوش میدرخشد.
5 ـ فیل 2003 Elephant
ون سنت به خاطر این فیلم مسحورکننده موفق شد جایزهی نخل طلای بهترین کارگردانیِ جشنوارهی کن سال 2003 را به خانه ببرد، فیلمی که دربارهی حادثهی دلخراش دبیرستان کلمباین و بازسازی آن واقعهی تلخ بود و چنان عکسالعملبرانگیز از کار درآمد که طیفهای مختلف مخاطبان و منتقدان را به دو دستهی شدیداً مخالف هم تبدیل کرد. این فیلم دومین فیلم در سه گانهی مرگ در کارنامهی ون سنت است. فیل ماجراهای روزمرهی گروهی از نوجوان که نامی ندارند را پی میگیرد، نوجوانی که خواسته یا ناخواسته درگیر کشتار مسلحانهای در دبیرستانشان میشوند، و فیلم هیچ راه حل ساده و هیچ توضیح و علتیابی راحتی در اختیار ما نمیگذارد. فیل در قالب نماهای بلند و تراکینگهای حسابشده فیلمبرداری شد و فیلمبردارش هریس ساویدس مرحوم در آن یکی از بهترین دستاوردهایش را رو میکند، موسیقی متن فیلم هم سونات بتهوون است؛ فیلم تاثیری شوکهکننده و افسونگر بر مخاطب میگذارد که فوران ناگهانی خشونت بر شدتاش میافزاید. ون سنت با کنارگذاشتن هرگونه حس و حال احساساتی و سانتیمانتال در قبال این قتل عام دهشتناک تصویری چنان بیمانگیز از کشتاری سبعانه ارائه میدهد که حتی از بسیاری از فیلمهای ژانر هارور نیز هولآورتر جلوه میکند.
4 ـ آیداهوی اختصاصی خودم 1991 My Own Private Idaho
ون سنت پس از فضای زمخت و ناتورالیستیِ فیلم ولگرد دراگاستورها به سراغ ساخت یک فیلم شدیداً شخصی و جادهای رفت. ریور فینیکس و کیانو ریوز در این فیلم در نقش دو خیابانگردِ جوان و لگوری و پر شور و شر ظاهر میشوند؛ فینیکس نقش یک صرعیِ بینوا و حساس را بازی میکند و ریوز هم نقش پسر سربه هوا و گردنکشِ شهردار پورتلند را. آنها با هم به سفری دور دنیا میروند و طی این دوره با انبوهی آدم عجیب و مشنگ، از دغلبازها تا معتادان و دیگرها مواجه میشوند. در این گیرودار اسکاتی در ایتالیا شیفتهی دختری زیبا میشود و فینیکس را در این راه مشترک تنها میگذارد. ون سنت در این فیلم دست به همه کار میزند و حتی به سراغ تصویرسازیهای سوررئال و صحنههای رویایی رابطهی جنسی هم میرود؛ در این فیلم حتی دقایق و مضامین و فرازهایی ملهم از قطعاتی از نمایشنامهی «هنری چهارم» شکسپیر نیز وجود دارد. اما مهمتر از همه بازیهای نفسگیر دو بازیگر جوان فیلم است که بستر وقایع و ماجراها به واقعیت پیوند میدهد.
3ـ ولگرد دراگاستورها 1989 Drugstore Cowboy
ون سنت با دومین فیلم بلندش جایگاه خود به عنوان یک صدای بیمانند در جنبش سینمای نوپای مستقل را قاطعانه تثبیت کرد و کاروبارش به عنوان فیلمسازی موفق با این فیلم شروع شد. این فیلم از رمان خودشرححالنگارانهی جیمز فوگل اقتباس شده است که در آن زمان هنوز رسماً منتشر نشده بود و داستانش بر گروهی از مخدریها متمرکز میشود که از داروخانههای پاسیفیک نورثوست دارو و دوا کش میروند. در این فیلم نویسندهای حضور دارد که نامش با مفهومِ «جامعهی کنترلی» تداعی میشود: ویلیام باروز. کاراکترهای اصلی فیلم شامل باب (با بازی مت دیلون) همسرش ریک (جیمز لگروس) بهترین دوستش، و دوستدختر نوجوانش نادین (هیتر گراهام) هستند. تراژدی تدریجاً روزگار خوش این جماعت را نقش بر آب میکند و باب تمام تلاشش را به خرج میدهد که اوضاع را به سامان برساند. فیلم در مکانهایی در ایالت اورگن در شهر پورتلند فیلمبرداری شده است و حس و حال بصریِ زمخت و طبیعیگرایانهای را به تصویر میکشد؛ دیگر بار، در این فیلم هم زندگیهای تکافتاده و تنهای آدمهای سرگردان و وازده و فرودست را مرور میکنیم، همراه با مسائلی که در بهترین فیلمهای ون سنت همواره سروکلهشان پیدا میشود.
2 ـ ویل هانتینگ خوب 1997 Good Will Hunting
با این درام الهامبخش و دلانگیز بود که ون سنت به مهمترین موفقیت تجاریاش دست یافت. این فیلم بر زندگی یک مستخدم اهل جنوب بوستون متمرکز میشود (با بازی مت دیمون) که در دانشگاه ماساچوست MIT مشغول کارهای خدماتی دونپایه است اما کمکم کاشف به عمل میآید که او در واقع یک نابغهی ریاضی است. برای اینکه مهیای زندگی بهتری شود او را به دست یک روانشناس دانشگاه (با بازی رابین ویلیامز) میسپارند تا جراحات عمیق روانی او را کشف و مداوا کند، جراحات و آلامی که ریشه در کودکی و گذشتهی وی دارند. در این فیلم شاهد درخشش شگرف و غنای بازیگران نقشهای مکمل هستیم، شخصیتهایی شامل مینی درایور در نقش دوستدختر ویل، بن افلک به عنوان بهترین دوستش، و استلان اسکارسگارد به عنوان پروفسوری که نبوغ او را کشف میکند. این فیلم برندهی دو اسکار و نامزد هفت اسکار دیگر شد. از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردان برای گاس ون سنت، و به خاطر فیلمنامهی مشترک دیمون و افلک و بازی رابین ویلیامز به عنوان نقش مکمل دو جایزه اسکار را به چنگ آورد.
1 ـ میلک 2008 Milk
شور و شوق ون سنت به ماجرای زندگی هاروی میلک در نما به نمای این درام شرححالنگارانه مشهود است؛ فیلمی که احتمالا میتوان آنرا بهترین نمونه از تلفیق علائق و حساسیتهای ون سنت در قبال دو سنخ از سیمای هنری و جریان غالب به شمار آورد. شان پن در این فیلم یکی از بهترین نقشهای زندگیاش را به عنوان یک شخصیت اکتیویست فعال در زمینهی حقوق دگرجنسگراها و حقوق LGBT بازی میکند. او شخصیتی است تاریخساز که برای اولین بار با اعلام هویت جنسیاش به عنوان یک همجنسگرا موفق شد در انتخابات به عنوان عضوی از هیات حاکمهی کالیفرنیا برگزیده شود اما در ادامه ماجرای تراژیک قتل او پیش میآید که سیاستمدار همکارش در شهرداری، دن براون (جاش برولین) نیز در آن درگیر بوده است. تلاش سنجیده و کارگردانی نوآور و حسابشده و دقیق ون سنت در این فیلم به یک نقطهی اوج حسی و هیجانی نایل میشود. این فیلم هم نامزد دریافت هشت جایزه اسکار میشود از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردان، و نهایتاً شان پن موفق به کسب جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد میشود و داستین لنس بلک هم جایزهی بهترین فیلمنامهی اصلی را از آن خود میکند.
سایر فیلمهای گاس ون سنت را نیز میتوانیم از ضعیفتر به بهتر به این صورت فهرست کنیم:
- 17ـ حتی دخترهای گاوچران هم افسرده میشوند، Even Cowgirls Get the Blues ،1994
- 16 ـ دریای درختان، The Sea of Trees ،2016
- 15ـ بیقرار، Restless، 2011
- 14ـ نگران نباشید او با پای پیاده زیاد دور نخواهد شد، Don’t Worry, He Won’t Get Far on Foot ،2018
- 13ـ سرزمین موعود، Promised Land ،2012
- 12ـ یافتن فارستر، Finding Forrester ،2000
- 11ـ روانی، Psycho ،1998
نویسنده و منبع: زاخ لاوز و کریس بیچام، نشریهی Golddebry
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته ده فیلم برتر گاس ون سنت اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.