آشنایی کامل با اثر تاریخی تخت سلیمان
سلیمان که بهعنوان زادگاه زرتشت از آن نام برده شده، پنج دوره تاریخ و تمدن بشری را در خود جای داده است. این مجموعه منحصربهفرد و خارقالعاده که ۳۰۰۰ سال قدمت دارد و نامش در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، در شهر تکاب آذربایجان غربی قرار دارد. تخت سلیمان، بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی و نیایشگاه قبل از اسلام بوده است و از آن بهعنوان مهمترین پایگاه دین زرتشت یاد میکنند. میراث جهانی تخت سلیمان شامل بخشهای مختلفی مثل آتشکده آذرگشنسب، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاههای کوچک و… میشود که در این مقاله بیشتر به آنها میپردازیم.
تخت سلیمان تکاب
تخت سلیمان که در نوشتههای پهلوی بهعنوان «شهر گنجک» نامیده میشود، در درهای سرسبز قرار دارد و از جاهای دیدنی تکاب به شمار میرود که بنا بر برخی متون کهن، زادگاه زرتشت بوده است.
شهر باستانی تخت سلیمان محل سکونت اقوام ماد، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و مغول بوده است که در تمامی این دورانها در اوج شکوفایی و قدرت به سر میبرد. قدمت تخت سلیمان به سه هزار سال میرسد و آتش جاویدان آن برای هفت قرن، نشانهای از عظمت و اقتدار حکومت ساسانی و آیین زرتشت محسوب میشد. در واقع این منطقه بزرگترین مرکز آموزش دینی و پرورش موبدان زرتشتی در عصر ساسانی است. این مجموعه در ۲۹ آذر ۱۳۱۶ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت و در تیرماه ۱۳۸۲ به ثبت جهانی رسید تا پس از تخت جمشید، چغازنبیل و میدان نقش جهان، چهارمین اثر ایران در یونسکو باشد.
تخت سلیمان در کنار شگفتیهای باستانی و طبیعی، یکی از نقاط روی کره زمین محسوب میشود که جریان انرژی زمین در آن بهخوبی قابل درک است. گردشگران از سال ۱۳۸۴ در روز اوج فعالیتهای انرژی زمین به این محل میآیند و در جهت عقربههای ساعت دور دریاچه آن میچرخند تا حس روحی و روانی حیرتانگیزی را تجربه کنند.
تخت سلیمان کجاست؟
تخت سلیمان در ۴۵ کیلومتری شمال شرق تکاب در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی قرار دارد. برای رفتن به تخت سلیمان از تهران باید بهسمت قزوین و سپس زنجان حرکت کنید و از آنجا راهی بیجار، تکاب و تخت سلیمان شوید. مسیر تهران، اسلامشهر، ساوه، کبودر آهنگ، بیجار و تکاب نیز شما را به تخت سلیمان میرساند.
مسیرهای دیگری همچون میاندوآب، شاهین دژ، تکاب و همین طور راه آسفالت زنجان، دندی و تخت سلیمان هم از گزینههای دیگر پیش روی شما هستند.
- هزینه بازدید از تخت سلیمان: ۵۰۰۰ تومان برای گردشگران ایرانی
- آدرس تخت سلیمان: آذربایجان غربی، ۴۵ کیلومتری شمال شرقی تکاب، روستای نصرت آباد
تاریخچه تخت سلیمان
بناهایی که در مجموعه تخت سلیمان هستند، در دورههای مختلف تاریخی یعنی اشکانی، ساسانی و ایلخانی ساخته شدهاند که از مهمترین آنها میتوان به آتشکده و تالارهای دوره ساسانی اشاره کرد؛ هرچند که در کاوشهای باستانشناسی، آثاری از دورههای هخامنشی و مادی نیز در این محل پیدا شده است.
آثار بهدستآمده از تخت سلیمان، از سکونت ۳۰۰۰ ساله انسانها در این مکان حکایت دارند. این آثار علاوه بر اینکه به دوره پارینه سنگی، عصر آهن یک، دو و سه تعلق دارند، شامل نشانههایی از استقرار مردم در دوره سکاها، ماناها، مادها، هخامنشیان و اشکانیان در تخت سلیمان میشوند. بقایای دهکدهای مسکونی در شمال غربی دریاچه، یکی از این موارد است که طبق پژوهشها به دوره هخامنشی مربوط میشود.
گفته میشود فرمان ساخت تخت سلیمان و آتشکده آن توسط بهرام گور، از پادشاهان ساسانی داده شد؛ گرچه سایر شاهان ساسانی در رونق و توسعه آن دست داشتند. تا اینکه این محل در سال ۶۲۴ میلادی در اثر حمله امپراتوری روم ویران شد. بعد از نابودی حكومت ساسانی و پذیرش دین اسلام در ایران، مجموعه عظیم تخت سلیمان دیگر رمق تجدیدحیات نیافت.
پس از اسلام، موبد موبدان این محوطه باستانی با سردار فاتح آذربایجان به توافق رسید که در ازای پرداخت مالیات، آتشکده را ویران نکند و از همین رو این آتشکده تا ۴۰۰ سال بعد به حیات خود ادامه داد. در دوره سلجوقیان، زرتشتیان زیادی مجبور به مهاجرت شدند و آتش مقدس بهرام را به پارسیان هند بردند. در ادامه این ماجرا، مردم عادی برای اولین بار به این منطقه مقدس قدم گذاشتند و در آن به زندگی فصلی و شهرکنشینی پرداختند.
با روی کار آمدن ایلخانان مغول، از این محل برای پایتخت ییلاقی و تابستانه شاهان استفاده میشد که وجود بناهایی با قدمت ۷۰۰ سال خود گواه این موضوع هستند. در دوره حکمرانی مغول به نام آقاخان در قرن هفتم هجری، بناهای مختلفی نظیر ایوان شرقی، سالن شورا، ساختمانهای هشت و ۱۲ ضلعی به مجموعه تخت سلیمان اضافه شدند.
پس از سقوط حکومت ایلخانی، از تخت سلیمان بهعنوان دهکده و بازارچه فصلی استفاده میشد و در دوره صفوی به سکونتگاه ییلاقی عشایر تبدیل شد. در نهایت ۲۵۰ سال پیش بود که تخت سلیمان برای همیشه خالی از سکنه شد و بهتدریج داستانها و افسانههای زیادی درباره آن شکل گرفت که طبق یکی از این باورها، این محل منتسب به سلیمان نبی (ع) بود و از همین رو کمتر مورد دستبرد قرار گرفت و بعدها از آن محافظت شد.
محوطه باستانی تخت سلیمان در سال ۱۸۱۹ میلادی توسط «سرروبرت كرپورتر» كشف شد و «سر هنری راولینسون» در بازدیدی که سال ۱۸۳۸ میلادی از آن داشت، توصیف دقیقی از این محل ارائه کرد.
عکاسی آمریکایی به نام اشمیت در ۱۹۳۷ میلادی عکسهایی از تخت سلیمان گرفت و تصور میکرد که اینجا پادگانی نظامی باشد؛ منتها در ادامه متوجه ارزش تاریخی حصار آن میشود. سرانجام باستانشناسان نامداری همچون فون دراستون، کلایس و… در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۷ با کاوش در تخت سلیمان به رازهای این میراث جهانی پی بردند.
پس از انقلاب اسلامی، کاوشی در این مکان صورت نگرفت؛ تا اینکه در سال ۱۳۷۲ عملیات مرمت آن از سر گرفته شد و در نهایت در سال ۱۳۸۲ در فهرست میراث یونسکو به ثبت رسید. در سال ۱۳۹۵ دانشگاه درسدن آلمان همکاری خود با ایران را برای یک دوره پنج ساله کاوش از سر گرفت.
نام های مختلف تخت سلیمان
تخت سلیمان یا گَنجَک در طول تاریخ نامهای متعددی داشته است؛ رومیها آن را گَنزه یا گَنزَک مینامیدند؛ در میان ارمنیها به گزن، کادزا یا گنگ معروف بوده است؛ در زبانی یونانی با اسامی گنزکا، گادزا یا گادزاکا و در زبان سریانی به گنذزک یا گنژگ خوانده میشد و مغولان آن را با نام ستوریق میشناختند. «شَیز» که واژه معرب جَیس یا جَیز است، یکی دیگر از اسامی این شهر باستانی و مقدس بود. در شاهنامه به اسم «چیچست» و در اوستا بهصورت «چِئیچَست» آورده شده است.
دریاچه تخت سلیمان
در محوطه تخت سلیمان با چشمانداز زیبای دریاچهای طبیعی مواجه خواهید شد که آب آن از چشمهای در عمق ۱۲۰ متری زمین میجوشد و از آنجا که املاح و آهک زیادی دارد، برای آشامیدن مناسب نیست. مضاف بر اینکه در اطراف دریاچه تابلوهای «شنا ممنوع» گذاشته شده تا گردشگران فریب ظاهر زیبای آن را نخورند و خود را به کام مرگ نکشانند.
این چشمه جوشان و آهکی هزاران سال قدمت دارد و خود دلیل مهمی برای ساختهشدن تخت سلیمان در این محل به شمار میرود. چشمه تخت سلیمان از چاکراهای اصلی انرژی (تنفس کره زمین از طریق چاکرا انجام میشود) روی زمین است که بازدید از آن میتواند به بهبود وضعیت جسمی و روحی افراد کمک کند. طبق فرضیه گایا، زمین دارای روحی زنده و آگاه است و بر این اساس، ۱۶ حلقه انرژی مثل عصبهایی با بار مغناطیسی دورتادور زمین را احاطه کردهاند. محل تقاطع این حلقهها منجر به تشکیل ۵۲ چاکرا یا چرخه شده است که سه راس آن عبارتاند از: اهرام مصر، کعبه و تخت سلیمان.
عجایب دریاچه تخت سلیمان
روایات مختلفی در رابطه با نحوه جوشیدن چشمه دریاچه تخت سلیمان مطرح است که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره میکنیم.
کوبیدن عصای حضرت سلیمان: طبق این باور، سلیمان پیامبر عصای خود را بر زمین میکوبد و درست در محل برخورد عصا با زمین، چشمهای میجوشد که در اثر گذر زمان به دریاچه تبدیل میشود.
کیسهای خاک از طرف حضرت مریم (ع): گفته میشود که هرمزد، پادشاه ایرانی، پس از شنیدن خبر تولد حضرت عیسی (ع)، فرستادهای را برای عرض تبریک به نزد حضرت مریم (ع) میفرستد. ایشان کیسهای خاک به فرستاده میدهد؛ اما او قبل از رسیدن به مقصد، در محل تخت سلیمان بیمار میشود و پیش از مرگ، کیسه را در همان محل دفن میکند. پادشاه که از این ماجرا باخبر میشود، دستور میدهد تعدادی ساختمان در آنجا ساخته شود که در همین زمان، چشمهای از زمین میجوشد و باعث آبادانی آن میشود.
افسانههای زیادی هم راجع به وجود گنج در اعماق دریاچه گفته شده؛ هرچند که در هیچ دوره تاریخی، حرف و سخنی از کشف این گنجینهها بیان نشده است. عمق زیاد دریاچه و رسوبات معلق درون آب مانعی بر سر راه کاوشگران بوده است تا حقیقت ماجرا را کشف کنند. غواصان آلمانی برای اولین بار وارد دریاچه شدند؛ گرچه رسوبات و فشار داخل آب اجازه نداد که آنها چیزی درون دریاچه پیدا کنند.
گنجینه کوروش کبیر: قدیمیترین واقعه درباره گنجینه، به دوران کورش کبیر برمیگردد. بر این اساس وقتی کوروش بر کروسوس، پادشاه لیدیه، غلبه میکند، خزانه اشیای قیمتی او را بهعنوان نذری در آب دریاچه مقدس میریزد.
گنجینه قلعه تخت سلیمان: بر اساس روایتی دیگر در سال ۳۶ پیش از میلاد و درست در برحه جنگهای میان رومیان و اشکانیان، تخت سلیمان توسط آنتونیو محاصره میشود. نگهبانان آتشکده مقدس برای اینکه اشیای قیمتی قلعه به دست دشمن نیفتد و از شر آنها در امان بمانند، این اشیا را نذر دریاچه و خدای آب کردند و در دریاچه مقدس ریختند. زرتشتیان بر ای باورند که دریاچه تخت سلیمان به آناهیتا (الهه آب) تعلق دارد و ریختن نذری در آن رواج داشته است. گفته میشود در سال ۶۲۴ پس از میلاد و زمانی که خسروپرویز و روم شرقی در جنگ با یکدیگر بودند؛ موبدان پیش از تصرف کامل قلعه تخت سلیمان، نذورات و گنجهای آتشکده را به دریاچه ریختهاند. علاوه بر این، احتمال میرود در زمان جنگهای ایرانیان و اعراب در صدر اسلام نیز گنجهایی به درون دریاچه ریخته شده باشد.
انگشتر حضرت سلیمان (ع): طبق برخی باورها، حضرت سلیمان با قدرتهای ماورالطبیعه انگشتر جادویی خود این قلعه را ساخته است. در افسانهها آمده است که شیطان انگشتر حضرت را به دریاچه میاندازد و با ظاهری شبیه او بر تخت پادشاهی مینشیند. از یک طرف گفته میشود که این انگشتر برای همیشه در دریاچه مدفون شد و از طرفی دیگر میگویند یک ماهی انگشتر را میخورد و حضرت سلیمان آن را در شکم ماهی پیدا میکند و به این ترتیب مجددا قدرت خود را به دست میآورد.
محل نگهداری گرال: گرال جام مقدس حضرت مسیح (ع) است که درست شب قبل از مرگش از آن نوشید. برخی افراد معتقدند که این جام در تخت سلیمان نگهداری میشود؛ هرچند که تاکنون اثری از آن پیدا نشده است.
زندان تخت سلیمان
باورهای زیادی در خصوص تخت سلیمان بین مردم دست به دست میشود که یکی از مشهورترین آنها به کوه زندان مربوط میشود. کوهی مخروطیشکل و توخالی موسوم به کوه زندان دیو یا زندان سلیمان در نزدیکی تخت سلیمان که بر اساس برخی باورها، این کوه محلی برای زندانی دیوهای سلیمان نبی (ع) بوده است که در گودال عمیقی محبوس بودند. مردم محلی معتقدند حضرت سلیمان (ع) برای مجازات دیوهای نافرمان، آنها را درون این سیاه چاله میانداخت. گویا یکی از این دیوها همان دیوی بوده است که انگشتر حضرت را ربوده بود.
این کوه مخروطی که ارتفاعش از زمینهای مجاور به ۹۷ تا ۱۰۷ متر میرسد، هزاران سال پیش بر اثر رسوب کانیهای آب دریاچه شکل گرفته است و گودالی به عمق ۸۰ متر در وسط آن وجود دارد که قطر دهانهاش حدود ۶۵ متر است. کوه مذکور در زمان ماناییها در فاصله سالهای ۸۳۰ تا ۶۶۰ پیش از میلاد بهعنوان نیایشگاه استفاده میشد و چشمههای آب گرم گوگردی متعددی با خاصیت درمانی در اطراف آن وجود دارد.
زندان تخت سلیمان در دوران ساسانی محلی برای نیایش موبدان زرتشتی و قربانی بوده؛ بهطوری که موبدان پس از نیایش، حیوان قربانی را برای نذر آتشکده به جایگاه مخصوص میبردند.
ظاهرا مخروط میانتهی این کوه، حدود دو هزار سال پیش پر از آب بوده و در دهانه تپه قرار داشته است؛ اما با گذر زمان و در اثر افزایش حجم رسوبات، شکافهای آن در عمق ۱۰۰ متری مسدود و مخروط خشک میشود. دانشمندان بر اساس مشاهدات خود از کوه و اطراف آن نتیجه گرفتند که چشمهای کوچک عامل شکلگیری چنین کوه مرتفعی بوده است.
زندان دیو یا زندان سلیمان اولین اثر طبیعی آذربایجان غربی محسوب میشود که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
بخش های مختلف تخت سلیمان
مجموعه بناهای تاریخی تخت سلیمان در دورتادور دریاچهای زیبا ساخته شده که با حصار و دیواری بیضیشکل احاطه شده است. داخل این حصار دو مربع به چشم میخورد که در مرکز مربع شمالی آتشکده و در مرکز مربع جنوبی دریاچه قرار دارد. علاوه بر این، در شمال غرب دریاچه، ایوان بلندی به نام ایوان خسرو به چشم میخورد و در بخش جنوب غربی بیرون تخت سلیمان، یک جوی سنگی موسوم به «سنگ اژدها» وجود دارد که حدود ۱٫۵ تا دو متر ارتفاع و ۲۵۰ متر طول دارد. در ادامه توضیح مختصری درباره بخشهای مختلف تخت سلیمان ارائه خواهیم کرد.
حصار تخت سلیمان
حصار دایرهای شکل تخت سلیمان به طول ۱۱۲۰ متر، دارای ۳۸ برج است که نقش یک حصار دفاعی را برای مجموعه مذکور داشته است. این حصار در دورههای مختلف بازسازی شد؛ هرچند در اثر گذر زمان و آسیبهای انسانی فقط سردر دروازه جنوبشرقی، بخشی از باروها و… باقی مانده است. حصار تخت سلیمان علاوه بر دروازه شمالی که ورودی اصلی شهر بود و دروازه جنوب شرقی که سالمترین دروازه بهجامانده از تخت سلیمان است، در عصر ایلخانی صاحب دروازهای در بخش جنوبی خود شد که امروزه جاده ماشینرو به آن منتهی میشود.
در سردر دروازه جنوب شرقی، هفت محراب سنگی به نشانه هفت ایزد نگاهبان در آیین زرتشت وجود دارد که افراد با عبور از زیر این نشانه مقدس، وارد مجموعه میشدند.
آتشکده آذرگشنسب
اوج قدرت تخت سلیمان به دوران ساسانیان تعلق دارد و در همین زمان بود که یکی از سه آتشکده مهم این عصر به نام آتشکده آذرگُشنَسپ در این محل بنا شد که به آن آذرگُشَسپ و آذرشسپ نیز گفته میشود. اهمیت این آتشکده تا حدی بود که هر یک از پادشاهان ساسانی پس از نشستن بر تخت، با پای پیاده به زیارت آن میرفتند و سهمی از غنائم جنگی را به آتشکده پیشکش میکردند.
در واقع اسم اصلی این مجموعه آتشکده آذرگشنسپ است که به اشتباه تخت سلیمان گفته میشود؛ زیرا در جریان حمله اعراب به ایران، برای اینکه این محل از آسیب در امان بماند، داستانهایی از سلیمان پیامبر را به آن نسبت دادند.
پادشاهان ساسانی در روزهای سختی، بهزیارت آذرگشنسپ میرفتند و زر و سیم و اموال خود را نذر آن میکردند. این آتشکده به «آذرخوش» نیز معروف بود؛ در واقع آذر در زبان ایران باستان بهمعنای «آتش» و خوش بهمعنای «نیکو» است. آتشکده مذکور نشانهای از اتحاد و همبستگی دولت مرکزی با دین زرتشت بود و نمادی از دولت ساسانی به حساب میآمد.
بر اساس نوشتههای ابودلف، آتشکده آذرگشنسب، خودسوز یا همیشهسوز بوده و بهدلیل کارکردن با گاز و نفت، هیچ خاکستری نداشته است. روایات هرمزدیار نیز بر این موضوع صحه میگذارد. با این حال، کاوشهای علمی نشان میدهد که موبدان با ترکه درختهای خوشبو و مقدس حیاط آتشکده، آتش را روشن نگه میداشتند و خاکستر آن را بهعنوان تبرک به سایر نقاط قلمرو ساسانی میفرستادند.
اهمیت و اعتبار این آتشکده در دوران خسرو انوشیروان به اوج خود میرسد. زمانی که او سوریه و آسیای صغیر را تصرف میکند، «صلیب واقعی مسیحیان» را از اورشلیم به این محل میآورد. در حمله ارتش روم در سال ۶۲۴ میلادی که به شکست سپاهیان خسرو پرویز میانجامد، صلیب واقعی به اورشلیم برگردانده و این شهر به دستور هراکلیوس ویران میشود. در واقع او به تلافی اقدام سپاهیان خسرو پرویز در تخریب مزار عیسی مسیح (ع) در اورشلیم، مقدسترین مکان مذهبی ساسانیان یعنی همین آتشکده را با خاک یکسان کرد. با ظهور اسلام این محل اعتبار خود را از دست داد؛ هرچند این آتشکده در قرن چهار هجری قمری در مقیاس كوچکتری مورد استفاده پیروان دین زرتشت بود تا اینكه آباقاخان مغول تعمیرات چشمگیری در این منطقه انجام داد و با احداث بناهای جدید، آن را بهعنوان تفرجگاه استفاده میکرد.
جالب است بدانید که فردوسی در شاهنامه به این آتشکده اشاره کرده است:
به یک هفته بر پیشِ یزدان بُدند مپندار کآتش پرستان بُدند
که آتش بِدان گاه، محراب بود پرستنده را دیده پرآب بود
به یک ماه در آذرآبادگان ببودند شاهان و آزادگان
از آنجا که ساسانیان معتقد بودند آتش مقدس نباید در معرض نور آفتاب باشد؛ بناهای آتشکده را در فضای کاملا بسته و با سقف گنبد چهارطاقی میساختند؛ موضوعی که برای آتشکده آذرگشنسب نیز صدق میکند. این آتشکده از بخشهای مختلفی همچون اتاق مربعیشکل مرکزی برای برگزاری مراسم نیایش، محراب آتش در مرکز چهارطاقی که فقط موبد موبدان حق نزدیکشدن به آتش را داشت، چهارطاقی کوچک آجری برای نگهداری آتش در زمانهایی بهغیر از مراسم نیایش، گنجخانهای برای نگهداری هدایا، نذورات و غنایم، سکونتگاه موبدان، انبارها، آموزشگاههای دینی و… تشکیل شده بود.
ایوان خسرو
ایوان خسرو یا ایوان غربی در مجاورت آتشکده و در ضلع شمال غربی قلعه قرار دارد و به احتمال زیاد در زمان خسرو اول معروف به انوشیروان ساخته شده است؛ هرچند که زلزلهای در ۸۰ سال پیش آسیب زیادی به مقرنسها و طاق نماهای این سازه ساسانی وارد کرد.
ایوان بلند و شکوهمند ساسانی همچون نگینی در قلب تخت سلیمان خودنمایی میکند و هدف از ساخت ایوان خسرو این بود که پادشاهان ساسانی زمان برگزاری مراسم زیارت آتشکده آذرگشنسب و بارعام از این محل استفاده کنند. این ایوان که با پلان مستطیلیاش از نظر طراحی به ایوان مدائن شبیه است و ابعاد کوچکتری دارد، از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده و دهانه آن ۱۲ متر با عمق ۲۷ متر عمق بوده است. ضمن اینکه از روی بقایای طاق تخمین میزنند که ارتفاع آن حدود ۱۸٫۵ متر باشد. در جنوب ایوان سازهای موسوم به خوابگاه خسرو وجود دارد که گفته میشود راهی مخفی به دریاچه دارد. ایوان خسرو را میتوانید از روی داربستهایی بشناسید که ۴۷ سال پیش برای حفاظت از آن گذاشته شدهاند.
هفت قرن پس از آنکه هراکلیوس، تخت سلیمان را ویران کرد؛ ایلخانان دست به مرمت آن زدند و فنون و تزیینات عصر خود نظیر کاشی زرین فام، نقاشی روی گچ و… را برای تزیین این محل استفاده کردند که نمونههایی از آن در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
از ایوانهای دیگری که تنها پایههایشان باقی مانده است؛ میتوان به ایوان جنوبی، ایوان شمالی و ایوان شرقی اشاره کرد. به ایوان شمالی، ایوان تاجگذاری نیز میگویند؛ چراکه گفته میشود پس از آنکه شاهان با آتش و آب در آتشکده و معبد آناهیتا تطهیر میشدند، در ایوان شمالی تاجگذاری میکردند.
معبد آناهیتا
معبد آناهیتا برای ستایش ایزدبانوی آب و زایش بوده که ارتباط تنگاتنگی با آتشکده آذرگشنسب و دین زرتشت داشته است. در این معبد، پایه دیوارها از سنگ صیقلخورده به رنگ خاکستری هستند که با رنگ قرمز آجری آتشکده تضاد دارند. حوضی کم عمق در حیاط مرکزی معبد وجود داشته است که انعکاس زیبایی از تصویر آسمان را میتوانستند در آن مشاهده کنند.
آب چشمه تخت سلیمان از طریق کانالهایی به پشت سالن معبد جریان مییافت. سپس طی هفت مرحله صدای آب را میگرفتند و در ادامه مایعاتی خوشبو به آن اضافه میکردند و بر آن دعا میخواندند. به این ترتیب، زمانی که آب به حوض اصلی میرسید، هیچ صدایی نداشت و همچون آینه آسمان را منعکس میکرد.
طاقها و راهروهایی برای نیایشکنندگان در اطراف حیاط مرکزی معبد تعبیه شده بود که بقایای آن هنوز وجود دارد. از نکات جالب در ساخت معبد آناهیتا این است که هیچ ملاتی در آن استفاده نشده است و با تکنیک نرومادگی، سنگها را در یکدیگر چفت کردهاند.
راهروهای تخت سلیمان
افراد پس از ورود از دروازه شمالی که ورودی اصلی تخت سلیمان بود، وارد یک هشتی میشدند و سپس به دو راهروی مسقف در سمت راست و چپ میرسیدند. با توجه به مقصد افراد که برای امری مذهبی یا کار اداری و سیاسی وارد مجموعه میشدند، یکی از این راهروها را انتخاب میکردند. علاوه بر اینکه راهروهای مذکور، افراد را در این مجموعه چند هکتاری هدایت میکردند، حصاری امنیتی و محافظتی دور سازهها و دریاچه به وجود میآورد. کاربرد دیگر این راهروها، کاهش صدای ناشی از تردد افراد سیاسی و لشکریان بود که در این محوطه مقدس اهمیت داشت.
راهروی غربی با چرخشی ۹۰ درجه تمامی بخشهای ایوان غربی را در بر میگیرد. بخش زیادی از این راهرو همچنان پابرجا است و با عبور از آن میتوانید به تالار ستوندار و ایوان خسرو برسید.
یک مسیر مستقیم نیز از دروازه شمالی تا مرکز آتشکده و دریاچه وجود داشته است که گمان میرود برای ورود شاهان به شهر یا مراسم تاجگذاری بوده است.
سنگ اژدها
سنگ اژدها یا اژدها داشی از دیدنیهای عجیب و جالب تخت سلیمان به شمار میرود که در فهرست اثر طبیعی ملی ثبت شده است. این دیواره ۱٫۵ تا دو متر ارتفاع و حدود ۲۵۰ متر طول دارد که در ضلع جنوب غربی تخت سلیمان خودنمایی میکند. طبق باور مردم محلی، این سنگ در گذشته اژدهایی بوده که پس از شکست از حضرت سلیمان، بهشکل سنگ درآمده است. با این حال، برخی معتقدند که این سنگ بزرگ، مسیر نهر آبی بوده است که آب دریاچه تخت سلیمان را به زمینهای کشاورزی هدایت میکرد؛ اما با گذر زمان و در اثر رسوب آهک و املاح آب، این سنگ به وجود میآید.
بناهای دوره ایلخانی
همان طور که اشاره شد، هفت قرن پس از ساسانیان، این نوادگان چنگیزخان مغول بودند که رونق و آبادانی را به تخت سلیمان برگرداندند. آنها که تازه مسلمان شده بودند، در تغییراتی که در این محوطه رقم زدند، تفکرات دینی خود را اعمال کردند که نمونه آن در مرمت ایوان خسرو و کاشیکاری و گچبری آن مشهود است. بناهای ساخته شده در دوره ایلخانی شامل دروازه جنوبی، سازههای هشت ضلعی و دوازده ضلعی، کاخ شکار، تالار شورا، مسجد، حمام و کارگاههای صنعتی میشد.
مسجد مجموعه در راستای قبله ساخته شد که ورودی آن از شمال غربی بود و از کاشیهای نقش برجسته در آن به کار رفت که تعدادی از آنها در موزه رضا عباسی تهران نگهداری میشود.
حمام
حمام در نزدیکی دروازه شمالی قرار دارد و از لاشهسنگ، گچ و آجرهای ساسانی ساخته شده است. کاوشهای باستانی در این محل نشان میدهد که حمام مذکور گرمخانه، گربهرو، هشتی ورودی، انواع کاشیهای لعابدار، طاقچههای درون دیوارها، کانالهای آبرسانی و… دارد. علاوه بر کف سنگفرش حمام، از طاق آجری برای آن استفاده شده است.
تالار ستون دار
تالار ستوندار یکی دیگر از سازههای عصر ایلخانی است که به باور باستانشناسان آلمانی محل برگزاری جشنها و غذاخوری شاهان بوده است. این تالار با دو ردیف چهار ستونی در شمال ایوان خسرو و غرب آتشکده آذرگشنسب قرار دارد. از بخشهای جالب این تالار، علامتها و امضاهایی است که سنگتراشان در کف سالن به جا گذاشتهاند؛ گرچه فقط یکی از این علائم در شرق تالار در معرض نمایش قرار دارد؛ زیرا برای محافظت از سنگفرش آن، لایهای از ماسه روی آن ریخته شده است. این علامت گردونه خورشید یا صلیب شکسته است که نقشی باستانی متعلق به دوران میترائیسم به شمار میرود. تالار ستوندار دیگری در جنوب این بنا وجود دارد که دارای ستونهایی با مقطع چهارگوش است؛ گرچه بخش زیادی از آن حفاری نشده و در زیر کاخهای دوره ایلخانی مدفون شده است.
بناهای هشت ضلعی
دو بنای هشت ضلعی در غرب ایوان خسرو وجود دارد که با مصالح سنگ و آجر و ملات گچ ساخته شده و از کاشیکاری و گچبری در تزیینات داخلی آن استفاده شده است. این دو سازه که بخشی از کاخهای ایلخانی تخت سلیمان به حساب میآیند، بهخاطر پلان، تزیینات داخلی، درها و چگونگی الحاق به ایوان خسرو، از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
تالار شورا
تالار شورا مورد استفاده شاهان ایلخانی و محلی برای تصمیمگیری مسائل مهم کشوری بوده است. پس از آنکه اولین مرحله از فاز پروژه مرمت تخت سلیمان به پایان رسید؛ موزهای برای نمایش آثار تاریخی کشفشده در این محل برپا شد که از آن جمله میتوان به بقایای تنبوشههای سفالی و سرامیکی، سوتک استخوانی، مهرههای سنگی تزیینی، بخشهایی از تزیینات و کاشیکاریها، کوزه، کاسه و ظروف سفالی باستانی و… اشاره کرد. علاوه براین، تصاویر کاوشهای اکتشافی و مرمتی در ۴۸ سال گذشته و همین طور عکس هوایی اشمیت که نقطه آغاز عملیات کاوشهای باستانشناسی بود، در این محل به نمایش درآمده است.
افسانه ها و داستان های تخت سلیمان
پیرترین نگهبان آثار باستانی ایران: عزیز عاشقی، اسم نگهبانی بود که برای مدت ۵۰ سال در کنار تخت سلیمان زندگی میکرد و حتی پس از بازنشستگی، تا آخر عمرش کارش را رها نکرد. وی در سال ۱۳۹۰ دار فانی را وداع گفت و در تپههای تخت سلیمان به خاک سپرده شد.
زادگاه زرتشت: یکی از اسامی تخت سلیمان، «شیز» است و بسیاری از مورخان اسلامی این محل را که بین مراغه و زنگان قرار دارد، زادگاه زرتشت میدانند. در اوستا «ائیریانم وئجه» زادگاه زرتشت معرفی شده است که در عصر ساسانی تمایل داشتند این محل را از ری به آذربایجان تغییر دهند؛ زیرا آذربایجان آن روزگار یکی از سه آتش بزرگ ساسانی را در خود جا داده بود. به این ترتیب زادگاه زرتشت به آذربایجان منتقل شد.
شهر حضرت سلیمان (ع): نسبتدادن سلیمان نبی (ع) به تخت سلیمان منجر بهشکلگیری داستانهایی درباره آن شد؛ از جمله اینکه دیوهایی که فرمانبردار حضرت سلیمان بودند، تخت سلیمان را ساختند. بر اساس این باور، حضرت سلیمان (ع) در این محل زندگی میکرد و به دستور او نیروهای فرازمینی مسئولیت ساخت سازههایی عظیم در تخت سلیمان را بر عهده داشتند؛ امری که فراتر از حیطه قدرت انسانها بود. درباره زندان دیو در نزدیکی تخت سلیمان نیز گفته میشود، این حضرت دیوهای نافرمان را در آنجا زندانی میکرد. واقعا چرا این محل به تخت سلیمان معروف شد؛ در حالی که هیچ سندی در رابطه با حضور این پیامبر در ایران وجود ندارد؟
پس از ورود اسلام به ایران، تا سالها این محل بهعنوان آتشکده استفاده میشد؛ تا اینکه در دوره سلجوقی متروکه شد و حتی تا آن زمان هم در هیچ منبع تاریخی اسمی از تخت سلیمان نبرده شده بود. این طور به نظر میرسد که وقتی این محل خالی از موبدان زرتشتی میشود، مبلغان دینی دوره صفویه، داستانهایی از حضور سلیمان نبی (ع) در این محوطه تاریخی را ساخته و پرداخته کردند.
افسانه طاقدیس خسرو پرویز: طاقدیس یکی از هفت گنج خسرو پرویز است که به باور برخی کارشناسان عبارت تخت طاقدیس در ادبیات و متون تاریخی ایرانی و غربی، همان ایوان خسرو در تخت سلیمان است. بهگفته یکی از مورخان رومی، پس از جنگ خسرو پرویز و هراکلیوس که به شکست خسرو میانجامد، هراکلیوس در گنزک با تخت بزرگی بهشکل منحنی مواجه میشود. این طور به نظر میرسد که علاوه بر مجسمه یا تصویر بزرگی از خسروپرویز مزین به سیم و زر که در آنجا وجود داشت، بر فراز تخت نیز نقش ماه و خورشید و صور فلکی و تصاویری از بزرگان ساسانی به چشم میخورد و روی تخت وسیلهای برای تعیین ساعات روز و همین طور چهار یاقوت متناسب با فصول سال نصب شده بود. هراکلیوس پس از غارت این محل، آن را به آتش کشید و نابود کرد.