کتیبه بیستون میراث جهانی یونسکو
کتیبه بیستون، بزرگترین سنگ نبشه جهان، یادگاری ارزشمند از سخنان داریوش بزرگ هخامنشی برای تمامی ایرانیان است که در منطقه بیستون کرمانشاه قرار دارد. این کتیبه در بلندای دست نیافتنی که از پایین کوه نیز بههیچوجه قابلخواندن نیست، نشان از آن دارد که داریوش بزرگ، تاریخ عظمت خود را نه برای مردمان روزگار خویش، که منحصراً برای آیندگان نوشته است .
کتیبه ها و سنگ نوشته های تاریخی نشان از تاریخ مستند دروان هخامنشی و کهن ایران دارد و برای تمامی ایرانیان بسیار افتخار آمیز است که نوشتههای داریوش بزرگ هخامنشی و حوادثی را که او از زبان خود نقل کرده را بدون هیچ واسطهای بخوانند.
موقعیت جغرافیایی
راهی که امروزه از همدان آغاز شده و با گذر از شهرهای کنگاور، کرماشان (کرمانشاه)، سرپلزِهاب، قصرشیرین و خسروی به سرزمین میان رودان (بینالنهرین) میرسد؛ همان راه باستانی چند هزار ساله است که سرزمینهای خاوری و میانی ایرانزمین را به سرزمینهای باختری و به بابل و نینوا و دیگر شهرهای میانرودان پیوند میداده است.
در درازای این راه و به ویژه در بیستون، یادمانهای باستانی فراوانی به چشم میخورد که نشانه رویکرد ویژه پیشینیانمان بوده است.
کتیبه بیستون که هفتمین اثر ثبت شده ایرانی در فهرست جهانی یونسکو است، از جاهای دیدنی کرمانشاه به شمار میرود و در ۳۰ کیلومتری شرق شهر کرمانشاه قرار دارد.
وجه تسمیه
واژه «بیسْـتون» (که امروزه بهاشتباه «بیسُـتون» گفته میشود) در زمان هخامنشی و شاید پیش از آن، به گونه بَـگَـستانَـه/ بَـغَـستانَـه (= جایگاه خدا) و در زمانهای بعدی به گونههای «بِـهیسـتان/ بیسْـتون/ بُـستان» تغییر حرف و آوا داده است. آنگونه که از نوشتههای «دیودور سیسیلی» تاریخنویس یونانی (سده نخست پیش از میلاد برمیآید؛ در زبان یونانی آن را به شکل بَـغیستان میشناختهاند. این نام در آثــار جغــرافیانویسان پس از اســلام و نیز با اقتباس آن، در زبـان انـــگلیسی و بعضــی دیگر از زبانهای اروپایی، به گونه تلفظ پهلوی آن یعنی بِـهیستون شناخته شده است.
راز گشایی بیستون
از قدیمیترین آثار درباره این نوشته، گفتههای دیودور سیسیلی است که در قرن اول پیش از میلاد این حجاری را به الهه سمیرامیس و صد نیزهداری که اطرافش را گرفتهاند، نسبت داده و گفته است به دستور سمیرامیس در زیر نقش برجسته نوشتهای با حروف سریانی نقل کردهاند.
ایزیدور خاراکسی جغرافینویس، بیستون را باپتانا در ناحیه کامبادنا نامیده است و مینویسد در باپتانا نوشته و تصویری از سمیرامیس است. ابن حقول آن را نقش مکتبخانهای دانسته که معلم برای تنبیه شاگردانش تسمهای در دست دارد .
گاردان، جهانگرد فرانسوی، در سال ۱۷۹۴ این نقش را پیکره دوازده حواری مسیح دانست و تصویر فروهر را به مسیح نسبت داد . بالاخره در سال ۱۸۳۵ تا ۱۸۴۴ راولینسون انگلیسی بود که از متن این کتیبه نسخهبرداری کرد.
مطالعات وی در سال ۱۸۵۷ مورد توجه انجمن آسیایی پادشاهی لندن واقع شد و به این ترتیب راز کتیبه بیستون گشوده شد.
کار راولینسون سبب شد تا این کتیبه مورد توجه دانشمندان زیادی از جمله پروفسور ویلیام جکسن از دانشگاه کلمبیا قرار گیرد. وی در سال ۱۹۰۳ از آنجا دیدن کرد و مطالعاتی روی کتیبه انجام داد که بیشتر تصحیح کار راولینسون بود .
کتیبه بیستون دارای سه نوع خط فارسی باستان، ایلامی نو، بابلی نو یا اکدی است و پس از رمزگشایی فارسی باستان فهمیده شد که تصاویر به داریوش و دو سردارش و ده شورشگر که در اوایل سلطنت او قیام کرده بودند، تعلق دارد و شرح سرکوب این یاغیان را نمایش میدهد.
سرکوب شورش بردیای دروغین
بر اساس استناد بر کتیبه بیستون، پس از کشته شدن”بردیای دروغین یا گئوماتا” به دست داریوش کبیر و ۶ تن از یارانش، سراسر امپراتوری پارس دچار آشوب و اغتشاش شد. اما داریوش در طول یک سال و چند ماه (۵۲۱ــ ۵۲۲ پ.م.) موفق به سرکوبی ۱۶ شورش و چیرگی بر سراسر خاک امپراتوری و برقراری نظم و امنیت در آن شد.
او برای جاودانه ساختن یاد و افتخار آن پیروزیها، فرمان داد که سنگنگارهای بدین منظور روی صخرههای کوه مقدس بیستون در نزدیکی کرمانشاه بتراشند.
سرکردهٔ شورشیها با دستهایی بسته در مقابل داریوش به صف ایستادهاند و ” گئوماتا” (همان بردیای دروغین) نیز زیر پاهای وی افتاده است. داریوش کمانی به دست چپ گرفته و فَروهر نیز بالای تصویر در حال پرواز است. پیرامون این نگاره، گزارش چگونگی شورشها و چیرگی داریوش بر آنها به همراه مطالبی دیگر، نخست به زبان ایلامی نگاشته شد، اما سپس ترجمههای بابلی (اکدی) و پارسی باستان نیز به آن اضافه شد.
افزودن ترجمهٔ پارسی باستان به این نگاره پس از اختراع خط میخی ویژه، به فرمان داریوش انجام گرفت جالب است که برای آگاهی عموم مردم امپراتوری از مندرجات سنگنگارهٔ بیستون، نسخههای دیگری از سنگنوشتهٔ آن، به ایالتهای مختلف فرستادهشده بود .
این کتیبه یکی از معتبرترین و مشهورترین سندهای تاریخی جهان است.
زیرا مهمترین نوشته میخی زمان هخامنشی را در بر دارد. مجموع سطحی که این کتیبه در برگرفته به طول ۵/ ۲۰ متر ( بیست متر و پنجاه سانتیمتر ) و عرض ۸۰/ ۷ متر ( هفت متر و هشتاد سانتیمتر ) است.
شرح تصویر نقش برجسته
نقشهای این اثر تاریخی بر سطحی به طول ۶ متر و عرض یا ارتفاع ۳ متر و ۲۰ سانتیمتر حجاریشده است و شامل تصویر داریوش و کماندار و نیزهدار شاهی و ۱۰ تن شورشگر است که یک تن زیر پای داریوش و ۹ تن دستبسته در مقابل او قرار دارند و سرهایشان به جز نفر اول به وسیله طنابی به هم وصل شده است و هرکدام لباس مخصوص کشور خود را بر تن دارند که آنها را از دیگری متمایز میسازد. بالای سر هرکدام نوشتهای است که نام شورشگر و محل شورش را معلوم میکند.
اندازه قد هشت تن از اینان ۱۲۶ سانتیمتر و آخرین نفر که سکونخا نام دارد، با کلاهش ۱۷۸ سانتیمتر است. در این مجموعه شاه با چهره اصلی و با اندازه حقیقی یعنی ۱۸۱ سانتیمتر نشان دادهشده، پای چپ و کمان او که در دست چپش قرار دارد بر بدن گئوماتا که زیر پای او به حال تضرع افتاده، نهاده شده و دست راست پادشاه به نشانه پرستش به سوی فروهر بلند شده است.
نمادشناسی
فروهر که نماد اهورامزدا است، روبروی پادشاه قرار دارد و حلقهای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است. (این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است). یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریباً استوانهای شکل فروهر دیده میشود که همین نقش هم در تاج کنگرهدار زیبایی که سر داریوش است، دیده میشود. شاید بدینوسیله داریوش، اهورائی بودن خود را نشان میدهد. پشت سر داریوش کماندار و نیزهدار شاهی ایستادهاند. شاه و افسرانش همگی نوعی لباس بلند پارسی در بر و کفش سهبندی مشابهی به پا دارند. ولی سربندی که سر افسران است از لحاظ تزئین با تاج داریوش تفاوت دارد. ریش مستطیل شکل شاه نیز طبق معمول از ریش کوتاه سایرین متمایز است و همین بخش مستطیل ریش، الحاقی است یعنی از تکه سنگ جداگانهای ساخته شده و سپس با مهارت بسیار به چهره داریوش متصل شده است.
در تصاویر فروهر و شاه و دو افسرش، در هر دو مچ دستبند وجود دارد. این دقت و ظرافت در تیردان و بند آن و منگولههای متصل به نیزه و ریش و سربند افسران شاهی هم به کار رفته است. گئوماتا تنها اسیری است که کفش بندی به پا دارد و بقیه اسیران پابرهنه هستند. بر سطح حجاری شده ۱۱ کتیبه کوچک وجود دارد.
سنگ نوشتهها
موقعیت این خطوط نسبت به نقوش چنین است:
زیر نقشها خطوط فارسی باستان در ۵ ستون به طول ۲۳/ ۹ ( نه متر و بیستوسه سانتیمتر ) و عرض (یا ارتفاع) ۳/۶۳ متر ( سه متر و شصت سانتیمتر ) و ۴۱۴ سطر قرار دارد .
در طرف راست کنار نقوش یک بخش، کتیبه ایلامی به طول ۶۰/ ۵ ( پنجمتر و شصت سانتیمتر ) و عرض (یا ارتفاع) ۷۰/ ۳ (سه متر و هفتاد سانتیمتر) قرار دارد و بقیه این کتیبه در سمت چپ در امتداد خطوط فارسی باستان به طول ۶۷/ ۵ (پنج متر و شصت و هفت سانتیمتر) و عرض ۶۳/ ۳ (سه متر و شصت و سه سانتیمتر) و کلاً ۵۹۳ سطر در هشت ستون قرار دارد.
کتیبه اکدی (بابلی) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد با طول یا ارتفاع ۴ (چهار متر) و عرض از قسمت بالا ۲/۵۲ (دو متر و پنجاه و دو سانتیمتر) و در قسمت پایین ۳۱/ ۲ (دو متر و سی و یک سانتیمتر)، این کتیبه به شکل ذوزنقه و دارای ۱۱۲ سطر است.
مجموع خطوط و نقوش برابر با ۱۲۰ مترمربع است.
روش ساخت کتیبه بیستون
برای تراشیدن سنگنگاره و سنگنبشته بیستون، جایی در ارتفاع چند ده متری سطح زمین و در دامنه رو به جنوبِ کوه پَـرو انتخاب شده است. اما با این وجود به نظر میآید که در زمان ساخت آن، راهی برای دستیابی آسان به محل کارگاه وجود داشته است. بقایای مبهم پلکانی در بخشهای بالایی کوه و نیز آثار تراشیدن تختهسنگهای زیر کتیبه تا نزدیکیهای زمین، نشاندهنده وجود راهی به سوی بالا است. راهی که سنگتراشان پس از پایان کار و به هدف دسترسناپذیر کردن کتیبه، در ضمن پایین آمدن، آنرا نیز تراشیده و محو کردهاند. نوشتن کتیبهای تاریخی در چنین بلندای دستناپذیری که از پایین کوه نیز به هیچ وجه قابلخواندن نیست، نشاندهنده این است که داریوش این متن را نه برای مردمان روزگار خود، بلکه منحصراً برای آیندگان نوشته است.
آثار حجاریشده در بیستون از لحاظ فنآوری و سازوکار ساخت، از بهترین نمونههای هنر هخامنشی است.
ما از ابزارها و شیوههای ساخت و پرداخت چنین نگارههایی روی سنگآهک که هنوز پس از ۲۵۰۰ سال بسیار صیقلی و براق هستند، اطلاعی نداریم. با توجه به رنگ لعابگونه قهوهای مانندی که پس از همراه شدن با ذرات اکسیده شده عناصر آمیخته سنگ آهک، در سراسر نمای کتیبه به چشم میخورد، و نیز با توجه به اینکه در داخل حروف چند سطرِ نخست متن پـارسی باستان، بقایای سرب دیده شده است؛ به نظر میرسد که پس از پایان نوشتن متون، داخل آنها را برای پایداری بیشتر با سرب و تمام نمای کتیبه را با اندودی که برای ما ناشناخته است؛ پوشاندهاند.
در حین ساخت، هرکجا که به دلیلی سطح سنگ تخریب میشد؛ قطعه سنگ دیگری را به اندازه محل تخریب شده تراشیده و در جای آن نصب میکردند.
نمونه این وصلهها در قوس کمان داریوش و سردارِ همراه او و نیز در کلاه و دستِ «گوی بالدار» (نشان ملی ایران باستان و نماد خورشید و اهورامزدا) دیده میشود.
متن کتیبه داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی
متن کتیبه داریوش سند بزرگ شجرهنامه شاهان هخامنشی تا پیش از داریوش کبیر است.