وقتی رالف فاینس و کری مالیگان با «حفاری» تاریخ را بازسازی میکنند
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
باستانشناسی که رالف فاینس در فیلم جدید خود، «حفاری» (The Dig) به تصویر کشیده است، مانند ایندیانا جونز ماجراجوی بیباک، کلاه به سر میگذارد، برای پیدا کردن یادگاریها حفاری میکند و گاهی اوقات در موقعیتهای مخاطرهآمیز قرار میگیرد، اما شباهتها همینجا به پایان میرسد.
یک نکته، مردی که فاینس نقش او را بازی میکند – بیزیل براون باستانشناسِ غیرحرفهای، خودآموخته و فروتن – بسیار واقعی بود، همینطور کشتیِ دفنشده آنگلوساکسون که او کمک کرد در سوتون هو در شرق انگلستان از زیر خاک بیرون کشیده شود، که کشف آن یکی از مهمترین یافتههای تاریخی در جزایر انگلیس است.
آن کشف حیرتانگیز، اساس درام تاریخی «حفاری» به کارگردانی سایمن استون را تشکیل میدهد و خود به زیر ذرهبین میرود. فیلم که از ۱۵ ژانویه ۲۰۲۱ توسط نتفلیکس بهطور آنلاین در دسترس قرار گرفت، بر مبنای رمانی از جان پرستن – که در ۲۰۰۷ منتشر شد – ساخته شده و درباره پرده برداشتن از گذشته است، مقطعی تاریخی که انگلیس و جهان با آیندهای نامشخص روبرو بودند.
فاینس میگوید: «فکر میکنم جالب و شاید از روی خوششانسی فیلم باشد که زمانی به نمایش درمیآید که به خاطر کووید، در مقطع دیگری از بلاتکلیفی قرار داریم. امیدوارم مردم پیام مثبتی از آن بگیرند، و درباره آنچه میتوانیم با تلاش و عزم مشترک به دست آوریم.»
کشتی خارقالعاده سوتون هو – که گمان میرود مدفن پادشاه ردوالد، حاکم آنگلوساکسون آنگلیای شرقی در قرن هفتم باشد – در سال ۱۹۳۹ کشف شد، و این زمانی بود که ایدث پِرِتی یک زن بیوه ثروتمند از براون خواست در مورد مجموعهای از پشتههای اسرارآمیز در زمینهای خود در دهانه رودخانه دِبِن تحقیق کند.
کری مالیگان بازیگر نقش ایدث میگوید: «ایدث پرتی و بیزیل براون یک زوج طبیعی نیستند و درواقع، همانطور که در ابتدای فیلم میبینید، یک ارتباط فوری بین آنها شکل نمیگیرد، اما یک احترام متقابل بین این دو هست، نوعی قرابت و روبرو شدن عقایدی که از شکاف اجتماعی عبور میکند.»
این قرابت در صحنهای دراماتیک که بیزیل براثر فروپاشی ناگهانی خندق مدفون میشود، مورد آزمایش قرار میگیرد. فاینس – که متولد ایپسویچ در ۱۰ مایلی سوتون هو است – وقتی گفته میشود این «لحظه «ایندیانا جونز» او است، خندهاش میگیرد.
او پاسخ میدهد: «این نزدیکترین چیزی است که از ایندیانا جونز نصیب من میشود! اما هیچ خطر واقعی من را تهدید نکرد. درواقع بیشتر نگران دستمالی شدن و دستهای عصبیِ نزدیک صورتم بودم. بیش از وزن خاک، آن کارها میتوانست به من آسیب بزند.»
برای فیلمبرداری این صحنه یک بدلکار استخدام شد، اما فاینس اصرار داشت خودش بازی کند و به بخشی اشاره کرد که براون میگوید: «من از این خاک میآیم، این خاک را میشناسم. و زندگی خود را با شناختن زمین اینجا گذراندهام.»
لازم بود فاینس بدنش را برای مدت طولانی به خاک بسپارد و لحظه پوشاندن کل سر او در خاک، حدود ۳۰ ثانیه طول میکشید، تا دیگران به شکلی دراماتیک او را از خاک بیرون بکشند.
استون که تخمین میزند صحنه فرو رفتن بازیگر مرد نقش اصلی فیلم در خاک با پنج برداشت گرفته شد، میگوید: «تماشای رئالیسم لحظهای شبیه به این قابل توجه است، اما ما راههایی پیدا کردیم که لزوماً شامل زنده دفن کردن رالف فاینس نبود.»
مالیگان اعتراف میکند پس از پایان فیلمبرداری صحنه مدفون شدن شخصیت براون، بسیار احساس راحتی کرد و موفقیت آن را به تلاش استون برای رسیدن به اصالت نسبت میدهد. او توضیح میدهد: «بخشی از جالب بودن همکاری با سایمن این بود که او میخواست ما را تا جایی که میتواند در موقعیتهای واقعی قرار دهد.»
استون که بیشتر به خاطر کارگردانی بیلی پایپر در اقتباس صحنهایِ بسیار تحسینبرانگیزِ «یرما» اثر فدریکو گارسیا لورکا در یانگ ویک تیهتر شهرت دارد، اعتراف میکند «هرگز علاقه زیادی به باستانشناسی نداشته است»، و در ابتدا فکر میکرد کاوشهای سوتون هو «یک موضوع کسالتآور» برای یک فیلم است.
او به بیبیسی نیوز میگوید: «اما بعد فیلمنامه را خواندم و تمام پیشفرضهایم از پنجره به بیرون پرتاب شدند. ناگهان در مورد موضوعی که قبلاً چندان در ذهن نداشتم، کنجکاو شدم.»
استون ادامه میدهد: «اگر فیلم دقیقی در مورد باستانشناسی میساختید، ۹۹ درصد حفاری و یک هزارم درصد پیدا کردن گنج بود. کاری فوقالعاده پرزحمت است، و از برخی جهات برای مخاطب مانند تماشای رنگِ خشکشده است، اما همیشه در مناطق غیرمنتظره است که مردم میتوانند بهعنوان بیننده لذت ببرند، و من فکر کردم اگر بتوانم تماشاگر را به تجربهای برسانم که هنگام خواندن فیلمنامه داشتم، شاید یک سورپرایز زیبا برای آنها باشد.»
روی استیونسن باستانشناس که هنگام تولید فیلم «حفاری» به سازندگان مشاوره میداد، توضیح میدهد: «فیلمهای باستانشناختی گرایش دارند کاملاً هیجانانگیز باشند. ایندیانا جونز همیشه چیزهایی را از مقبرهها میدزدد. درحالیکه باستانشناسی یک کار بسیار آهسته و پرزحمت است، بنابراین کاوش باستانشناسی بهطور بالقوه میتواند مانند تماشای رنگ خشکشده باشد، اما سازندگان فیلم «حفاری» یک داستان خاص را روایت میکنند.»
برای فیلم، سایت کاوش سوتون هو بهطور چشمگیری بازسازی شد. استون میگوید: «ما باید این کار را واقعی انجام میدادیم. تماشاگر زمانی به داستانهای غیرمعمول در مورد جهانهای عجیب و غریب اهمیت میدهد که بتواند در هر چیزی که تماشا میکند، تار و پود حقیقت را احساس کند. شما بهعنوان فیلمساز باید شوک اکتشافات ناگهانی را نشان بدهید و این که آنجا بودن چه معنایی دارد. اگر ما این کار را مصنوعی انجام میدادیم، تماشاگر از یک مایل دورتر بوی آن را حس میکرد.»
خلق گورپشتههای عجیب و غریب و پوشیده از علف، و سپس خلق دوباره کشف کشتی عظیم آنگلوساکسونیِ نقشبسته در خاک (چوب کشتی طی قرنها خراب شده بود)، یک کار عظیم بود. شش پشته بسیار بزرگ در یک مزرعه در ساری، درست خارج از لندن، برای شبیهسازی زمین اصلی درست شدند، و هفتهها قبل از شروع تولید فیلم، هر کدام از پشتهها بذرپاشی و کوددهی شدند تا شبیه دهه ۱۹۳۰، علفهای هرز بهطور طبیعی در آن رشد کنند.
از دو پشته برای مراحل اولیه حفاری و از پشته سوم برای بازسازی طرح کلی کشتی استفاده شد. استیونسن با ارزیابی سایت میگوید: «عالی بود. از کاری که کردند حیرتزده شده بودم.»
حقایق تاریخی درباره کشتی سوتون هو
– کشتی ۸۶ فوت (۲۷ متر) از جنس چوب بلوط، مقبره یک حاکم آنگلوساکسون بود که حدود ۱۳۰۰ سال پیش به همراه داراییها، لباس جنگجویان و تجهیزات خود برای میزبانی یک جشن در زندگی پس از مرگ، دفن شد.
– گنجینههای پیداشده در داخل، شامل یک کلاهخود جنگی از جنس آهن، یک شمشیر باشکوه، ظروف نقرهای مربوط به دوره بیزانس، طلا و جواهرات، یک مجموعه باشکوه برای پذیرایی در ضیافتها و یک تابوت از جنس استخوان نهنگ بود.
– یافتهها، از روابط تجاری گسترده با اسکاندیناوی، امپراتوری بیزانس (با مرکزیت قسطنطنیه – استانبول امروزی) و مصر پرده برداشت.
– یافتهها، در درک مورخان از قرن هفتم میلادی که پیش از آن بهعنوان یک زمان بازگشت به عقب و تقسیم انگلیس به پادشاهیهای آنگلوساکسون یاد میشد، انقلاب ایجاد کرد.
– گنجینهها اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشوند، درحالیکه سایت متعلق به «نشنال تراست» است.
وقتی کری مالیگان پا جای پای نیکول کیدمن میگذارد
ایدث پرتی در سال ۱۹۴۲ در سن ۵۹ سالگی درگذشت. در ابتدا قرار بود نیکول کیدمن ۵۳ ساله نقش او را در فیلم «حفاری» بازی کند. بااینحال، وقتی همکار استرالیایی استون پروژه را ترک کرد، او با جایگزینی کیدمن با مالیگان ۳۵ ساله، هیچ مشکلی نداشت.
استون توضیح میدهد: «رمان جان پرستن از بسیاری جنبهها از حقیقت دور میشود و به نظر نمیرسد كاملاً دقیق باشد، بنابراین زمینه دور شدن از دقت تاریخی، از قبل وجود داشت.»
مالیگان میافزاید: «فکر میکنم بین من و شخصیت واقعی، اختلاف سنی وجود دارد، اما مهمترین چیز، احساس او بود. من برای بازی در نقش ایدث کمی گریم کردم و سعی کردم اختلاف سنی خودم با او را کمی کمتر کنم، اما احترام به شخصیت ایدث که یک زن فروتن، سخاوتمند و فوقالعاده بود، اهمیت بیشتری داشت.»
فاینس در پایان نتیجهگیری میکند: «تاریخ پیچیده است، اینطور نیست؟ یک حس کشف مرموز در مورد این که چه کسی قبل از ما بوده است، وجود دارد، و من فکر میکنم هر جنبهای از تاریخ، جایی برای تأمل یا تعامل مثبت در مورد گذشته ما است، و این که ما کی هستیم. من نمیتوانم وانمود کنم بیلچه خودم را برمیدارم و مشغول کاوش میشوم، اما میدانم همیشه به داستانهای باستانشناسی علاقهمند خواهم بود. وقتی در موزه بریتانیا به گنجینههایی نگاه میکنم که از سوتون هو بیرون آمد، فقط میتوانم بگویم امیدوار میشوم.»
منابع: بیبیسی و یواسای تودی
نوشته وقتی رالف فاینس و کری مالیگان با «حفاری» تاریخ را بازسازی میکنند اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.