«غولکشها: ظهور تایتانها»؛ گیرمو دل تورو و پایان یک حماسه فانتزی
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
فیلم بلند انیمیشن «غولکشها: ظهور تایتانها» («شکارچیان ترول: ظهور تایتانها» – Trollhunters: Rise of the Titans») که از ۲۱ ژوئیه ۲۰۲۱ از طریق نتفلیکس در دسترس تماشاگران قرار گرفته و با واکنش عموماً مثبت منتقدان سینما روبرو شده است، بخش پایانی فرنچایز ماجرایی-علمی تخیلی «داستانهای آرکیدیا» از گیرمو دل تورو سینماگر برنده اسکار و دریمورکس انیمیشن است، که در قالب ۸۸ اپیزود و سه سریال تلویزیونی «غولکشها/شکارچیان ترول»، «سه فراری»، و «جادوگران»، در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ پخش شد و روی هم هشت جایزه امی و پنج جایزه انی دریافت کرد.
دریمورکس انیمیشن، تهیهکننده انیمیشن سهبعدی-کامپیوتری «شکارچیان ترول: ظهور تایتانها» است. دل تورو در کنار مارک گوگنهایم، دن هیگمن و کوین هیگمن بهعنوان نویسنده با پروژه همکاری کرد و در کنار گوگنهایم، برادران هیگمن و چاد همس مدیر تولید پروژه نیز هست.
یوهان مت، فرانسیسکو روئیز ولاسکو و اندرو ال. اشمیت، «شکارچیان ترول: ظهور تایتانها» را کارگردانی کردند و صداپیشههای فیلم شامل امیل هرش، لکسی مدرانو، چارلی سکستن، کلسی گرمر، آلفرد مولینا، استیون یئون، نیک فراست، کالین اودانوهیو و دیگو لونا هستند.
داستان نسخه سینمایی یک سال پس از وقایع «جادوگران» روی میدهد؛ نگهبانان آرکیدیا باید برای آخرین بار متحد شوند و با «نظم آرکین» که تایتانهای اولیه را دوباره بیدار کردهاند، مبارزه کنند. آرکیدیا در «شکارچیان ترول: ظهور تایتانها»، گرچه به نظر یک شهر معمولی میآید، اما در مرکز خطوط جادویی و سری قرار دارد که آن را به کانون بسیاری از نبردهای بین مخلوقات آنجهانی ازجمله ترولها، بیگانهها و جادوگران تبدیل میکند. قهرمانان این سه سریال در یک ماجراجویی هیجانانگیز با هم متحد میشوند، جایی که باید برای کنترل جادویی که همه آنها را به هم متصل میکند با «نظم آرکین» رودررو شوند.
دل تورو و تیم خلاق او از سال ۲۰۱۶، روایتی غنی و احساسی ساختند، درحالیکه پیوسته دستاوردهای فنی این سریالها را بهتر کردند. دل تورو ژوئن گذشته در جشنواره آنسی ۲۰۲۱ درمورد فرنچایز اینطور توضیح داد: «ما همیشه امیدوار بودیم این سه سریال در قالب یک فیلم سینمایی به اوج خود برسد. ما میخواستیم این فیلم در بالاترین سطح و گسترده باشد و در عین حال به لحاظ ابعاد در مقایسه با سه سریال، بزرگتر باشد و… احساسیتر هم باشد. ما به «داستانهای آرکیدیا» بسیار افتخار میکنیم و بسیار مشتاق ارائه این فینال تماشایی بودیم.»
دل تورو میگوید: «این فیلم قبل از همهگیری، برای پرده بزرگ ساخته شد. ما تولید پروژه را در دوران همهگیری به پایان رساندیم. فکر میکنم ابعاد و تصاویر زیبا هستند. واقعاً عالی است با آدمهایی روبرو باشید که علائق یکسانی با شما دارند. من بیش از ده سال است با این زندگی میکنم.»
دل تورو با نگاهی به ریشههای این فرنچایز، یادآور میشود: «در اصل حدود سال ۲۰۰۷ بود که ایده ساخت یک مجموعه تلویزیونی زنده را با فاکس در میان گذاشتم. درواقع، قبل از این که ایده سریال «اتفاقات عجیب» مطرح شود، من به چیزی مشابه آن فکر میکردم. به این فکر میکردم که یک دسته از بچهها هستند که با ترولها مبارزه میکنند. بعد آنها باید در امتحان ریاضی شرکت کنند و معلمان آنجا هستند. مدیران فاکس میخواستند بیشتر بدانند. بنابراین ما کتابی نوشتیم، و همانطور که در هالیوود وقتی کتاب مینویسید، اتفاق میافتد، آنها خواستند آن را بهعنوان یک فیلم ببینند. جفری کتزنبرگ گفت، “بیا یک فیلم بلند بسازیم.” مغز خود را به کار انداختیم و چند نسخه اولیه نوشتیم. جهان مورد نظر ما برای فقط یک فیلم، خیلی بزرگ بود. اگر کتاب را بخوانید، متوجه میشوید خیلی ترسناکتر و جدی است.»
او ادامه میدهد: «بعد یک روز که با کتزنبرگ صبحانه میخوردم، او گفت: “من را نکش، اما میخواهی این کار را در قالب یک سریال انجام دهی؟”»
کتزنبرگ از دل تورو و گروهش خواست این داستان را به یک سهگانه تلویزیونی تبدیل کنند. دل تورو میگوید: «بیاغراق بگویم، از لحظهای که با من تماس گرفت، چهل و پنج دقیقه بعد، همهچیز را در ذهن داشتم. گفتم ما دو سریال دیگر و یک فینال سینمایی انجام میدهیم. آنها به سریالها پاسخ مثبت دادند، اما با ساخت فینال سینمایی موافقت نکردند. وقتی روی «جادوگران» کار میکردیم، به آنها گفتم: “ببینید، اگر اجازه دهید قسمت پایانی را روی پرده بزرگ انجام دهیم، “جادوگران” را خلاصه میکنیم. این کار را در ده اپیزود انجام میدهیم، اما یک فینال بزرگ خواهیم داشت. آنها گفتند: “اوه، خوب.” در آن زمان بود که ساخت “شکارچیان ترول: ظهور تایتانها” امکانپذیر شد.»
اگرچه «شکارچیان ترول: ظهور تایتانها» پس از پخش سهگانه تلویزیونی موفق، منتشر شد، اما سرآغاز داستان، دنیای فیلمهای زنده است. کوین و دن هیگمن دراینباره توضیح میدهند: «پروژه “شکارچیان ترول” بهعنوان یک فیلم و بر مبنای متن زیبای مارک و گیرمو دل تورو شروع شد. بسیار خلاقانه، پر از ماجراجویی و مملو از ساختاری جهانی بود، تا حدی که مشخص شد یک فیلم سینمایی هرگز نمیتواند عدالت را رعایت کند. وقتی این داستان به یک سریال تبدیل شد، ما آن را در قالب ۵۲ اپیزود تعریف کردیم که خیلی زیاد بود. ایکاش میتوانستیم به شما بگوییم که میدانستیم داستان به کجا میرود، اما وقتی اپیزودهای زیادی پیش روی شماست، تنها راه بیان داستان، تمرکز بر قسمتهای بعدی است. نقطه قوت دیگر داشتن یک گروه نویسنده شگفتانگیز بود.»
به گفته گوگنهایم، گسترش داستان فیلم در حالی آغاز شد که فصل «جادوگران» در حال نگارش بود، و هر دو تیم، برای اطمینان از همخوانی و منطقی بودن مسیرهای روایی همکاری میکردند. او میگوید: «مقدار زیادی رفت و برگشت وجود داشت. ما واقعاً هیچ بخش داستان را ناگفته نگذاشتیم. همهچیز بهخوبی بررسی و درمورد آن بحث شد. جالب بود، چون ما در حالی فیلمنامه یک نسخه سینمایی را مینوشتیم که “جادوگران” در حال نگارش بود، و واقعاً باید روی گروه نویسندگان “جادوگران” حساب میکردیم چون آنها بسیار خلاق، دلسوز و بسیار انعطافپذیر بودند تا چیزهایی که برای راهاندازی صحیح فیلم نیاز داشتیم، برآورده شود.»
اگرچه سریال و فیلم به دلیل طراحی تصویری گسترده و پیچیده و انیمیشن سهبعدی-کامپیوتری خود برجسته هستند، اما هر یک با نگاهی به داستان گسترش پیدا کرد، نه «آنچه قابل تولید است»، و این دستورالعمل مستقیم دل تورو بود. گوگنهایم میگوید: «گیرمو همیشه ما را تشویق میکرد بدون توجه به آنچه عملی یا حتی معقول است، بنویسیم. بنابراین، ما تقریباً با این فرض نوشتیم که شرکای فوقالعاده بااستعداد ما در تولید – که از اولین اپیزود “شکارچیان ترول” با “داستانهای آرکیدیا” بودند- میتوانند از پس دیوانگی ما بربیایند.»
پول یا کمبود آن همیشه بر تصمیمگیری خلاقانه تأثیر میگذارد، و بودجه بیشتر فیلم پایانی اجازه داد طراحیها و تصاویر پیچیدهتر باشند. دن و کوین میگویند: «هر کس در تلویزیون کار میکند، میداند که زمان، پول است و در تلویزیون، شما همیشه پولتان تمام میشود. دلیلی وجود دارد که فیلمها بهتر به نظر برسند، و همه این اعتبار به کارگردانان و تیم تصویری شگفتانگیز ما تعلق دارد.»
با توجه به این که سهگانه سریال «شکارچیان ترول» یک «پیشداستان» غنی و جامع برای فیلم پایانی فراهم میکند، برادران هیگمن میدانستند تماشاگران شاید نتوانند پابهپای این پیشداستان پیش بروند و احتمالاً لازم است شخصیتها بهسرعت معرفی شوند. آنها میگویند: «ما میدانستیم کسی که سهگانه “داستانهای آرکیدیا” را ندیده است، با کلی چیزهای جدید روبرو میشود. این دنیایی متشکل از ترولها، بیگانهها و جادوگران است. اگر آنها بتوانند این دنیا را باور کنند، به همه ما خوش میگذرد. ضمناً، این که تایتانهای غولپیکر قصد نابودی جهان را دارند، کمک میکند.»
برای گوگنهایم، مانند خیلی از مدیران تولید دیگر در شرایط مشابه، بزرگترین چالش فیلم، قرنطینه ناشی از کووید-۱۹ بود. او اذعان میکند: «این پاسخی نیست که تاکنون نشنیده باشید، اما احتمالاً همهگیری بزرگترین چالش را ایجاد کرد. انیمیشن این فیلم حاصل تلاش هنرمندانی از سراسر جهان است که مجبور بودند از دور روی فیلم کار کنند. شیوهای که همه دور هم جمع شدند تا این کار به سرانجام برسد، واقعاً الهامبخش بود.»
گوگنهایم امیدوار است انتظار برای «شکارچیان ترول» پایانی ارزشش را داشته باشد. او در پایان میگوید: «امیدواریم تماشاگران احساس کنند سهگانه به پایانی رضایتبخش رسیده است. امیدواریم آنها ازنظر احساسی تحت تأثیر قرار بگیرند. و البته، امیدواریم کل فرنچایز با مهربانی و برای مدت طولانی به خاطر سپرده شود، اما در پایان روز، هیچیک از این موارد در کنترل ما نیست. تماشاگر است که حرف آخر را میزند. ما فقط سپاسگزاریم که آنها زمان زیادی را صرف تماشای این کار کردند.»
منابع: انیمیشن ورلد نتورک و کامیک بوک ریسورسز
تماشای این فیلم در نماوا
نوشته «غولکشها: ظهور تایتانها»؛ گیرمو دل تورو و پایان یک حماسه فانتزی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.