«بره»؛ یک نمونه سینمایی تماشایی از قصههای ترسناک اسکاندیناویایی
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
یکی از پر سر و صداترین فیلمهایی که در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۱ روی پرده رفت، «بره» (Lamb) اولین فیلم بلند داستانی والدیمار یوهانشون فیلمساز ایسلندی بود؛ یک فیلم ترسناک رمزآلود به کارگردانی والدیمار یوهانشون فیلمساز ایسلندی با یک پیرنگ دیوانهوار که شرکتکنندگان جشنواره نمیتوانستند درباره آن صحبت نکنند.
شرکت پخش مستقل ای ۲۴ پیش از آغاز جشنواره کن حق پخش فیلم را از آن خود کرد. این شرکت سابقه خیلی خوبی در تبدیل فیلمهای ترسناک عبوس و گرفته به موفقیتهای شفاهی دارد، از «موروثی» تا «جادوگر»، «نیمه تابستان» و فیلمهای دیگر.
«بره» که به نمایندگی از ایسلند در بخش فیلم بلند بینالمللی جوایز اسکار ۲۰۲۲ رقابت میکند، فیلمی با همان حال و هوا و نمونهای درخور توجه از قصههای فولکلور ترسناک اروپایی است. یوهانشون به شیوه «جادوگر» و یک «نیمه تابستان» عبوستر، به یک قصه پریان نگرانکننده حسی از گرفته بودن میبخشد. داستان در ناحیهای دورافتاده در ایسلند روی میدهد و درباره یک زن و شوهر چوپان، ماریا و اینگوار (نومی راپاس و هیلمیر اسنایر گوناشون) است که فرزند خود را از دست دادهاند. آنها یک روز در آخور گوسفندان خود چیزی شگفتانگیز کشف میکنند. یکی از گوسفندها برهای دورگه به دنیا آورده است: نیمه انسان و نیمه بره؛ و بهزودی با عواقب سرپیچی از اراده طبیعت روبرو میشوند.
اریک کان، منتقد ارشد ایندیوایر، در نقدی که در کن نوشت به «بره» درجه ب داد و آن بهعنوان «فیلمی تا حدی تقلیدی که وقتی چرخش بزرگ آن شکل میگیرد، تأثیرگذار میشود» یاد کرد و افزود: «والدیمار یوهانشون، نویسنده و کارگردان فیلم اولی در فضای فیلمهای ترسناک رمزآلود روان مانند “جادوگر” و “موروثی” آموزش دیده است، به حدی دقیق که “بره” ممکن است یک اسپین آف نیز باشد، اما فیلم چنان رویکرد مینیمالیستی مهارشدهای نسبت به پیشفرض داستان خود اتخاذ میکند که خیلی زود بر تماشاگر مسلط میشود.»
کان ادامه داد: «اگرچه اولین فیلم یوهانشون گاهی اوقات، بهنوعی کیفیت کتاب طراحی یک تازهوارد را دارد که کاملاً قادر به ایجاد حال و هوایی بهخوبی تعریفشده نیست، اما “بره” قطعاً بهقدری جسور و خوفناک است که بتواند نوید یک فیلمساز شایسته و صاحب نگاه را بدهد. هر جزئیاتی فراتر از آن و جذابیت کلی فیلم تحت ماهیت غیر عادی ترفند اصلی آن فرو میریزد. فرهنگ افشاساز گاهی اوقات ممکن است درمورد نیاز به پنهان کردن جزئیات داستان عنان خود را از دست دهد، اما واقعاً بهتر است بدون دانستن جزئیات داستان “بره” به تماشای این فیلم نشست.»
فیلم یک کار عظیم در حوزه جلوههای تصویری است، چرا که نقش کودک/بره تا حدودی توسط بچههای واقعی اجرا میشود، همراه با سر یک بره که با استفاده از جلوههای تصویریِ مهندسیشده روی بدن قرار گرفته است و عروسکگردانهایی که روی حرکتهای بدن کار میکنند.
ایندیوایر با یوهانشون کارگردان و فردریک نورد ناظر جلوههای تصویری فیلم مستقر در استکهلم درمورد زنده کردن این موجود عجیب صحبت کرد.
«بره» همانطور که خود یوهانشون نیز میگوید، بسیار به درام نزدیکتر است تا ترسناک و این از دیانای سینمایی خود کارگردان سرچشمه میگیرد. یوهانشون قبل از کار بهعنوان تکنسین جلوههای ویژه در فیلمهایی مانند «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» و تکنسین برق در «نوح» دارن آرنوفسکی، زیر نظر بلا تار، سینماگر مؤلف مجارستانی، فیلمسازی را آموخت. او همان بیپیرایگیِ زیباییشناسیِ اروپای شرقی را به «بره» میبخشد، اما با پیچ و تاب جلوههای ویژه.
قبل از هر چیز، شون، شاعر ایسلندی و ترانهسرای نامزد جایزه اسکار («رقصنده در تاریکی») و فیلمنامهنویس «مرد شمالی» باید به داستان شکل میداد، کسی که یوهانشون میگوید عناصر «اسطورهای» «فولکلور» را به فیلم آورد. یوهانشون و شون تلاش کردند آشکار شدن کودک/بره یک معما بماند (آدا، آنطور که او نامیده میشود تا حدود یکسوم از فیلم دیده نمیشود)، درنهایت تصمیم گرفتند نسبت به پیشنویسهای اولیه فیلمنامه، او را کمتر در فیلم نهایی نشان دهند.
یوهانشون میگوید: «حدود ۲۰۰ نما در ذهنم بود، اما مجبور شدیم آن را به ۷۰ نما کاهش دهیم. هنگام تدوین فیلم این تعداد حتی کمتر شد.» او در ابتدا، آدا را طوری تصور کرد که هر چه فیلم جلوتر میرود بیشتر حرف میزند و مرزهای خود را آزمایش میکند، اما بههرحال، او شخصیت اصلی نیست.
بااینحال، برای ایجاد آدا یک کار فنی بلندپروازانه انجام شد، ازجمله استخدام حداقل ۱۰ بازیگرِ کودک در ردههای سنی مختلف، دو عروسکگردان و چند متخصص جلوههای تصویری. یوهانشون میگوید: «این گروه کارهای شگفتانگیزی انجام داد. وقتی فیلمبرداری میکردیم، با عروسکها شروع میکردیم. بعد دوباره صحنه را با بچهها میگرفتیم. با ۱۰ بچه و چهار بره کار میکردیم. صحنههایی که قرار بود آدا در آن حضور داشته باشد خیلی زمانبر بود، چون مجبور بودیم عناصر زیادی را فیلمبرداری کنیم.»
در هر صحنه، بازیگرِ کودک چیزی روی سرش میگذاشت که بهترین توصیف آن یک کلاه شنای سبز (یا در موارد دیگر، بیشتر شبیه یک کلاه ایمنی، بسته به سن بازیگر) بود. در فیلمِ نهایی، ما سرِ برهایِ آدا را روی یک بدن کوچک انسانی میبینیم. یوهانشون به لحاظ انتخاب بازیگران کودک جانشین یا بدل، بچههایی را در سنین بین شش تا ۱۲ ماه و دو تا سه سال به کار گرفت و بسیاری از کودکان از منطقه ایسلند شمالی که فیلم در آن فیلمبرداری شد، انتخاب شدند.
درمورد عروسکگردانها، آنها جاهای خاصی را برای پنهان شدن پیدا میکردند. یوهانشون میگوید: «بهعنوان مثال، در اتاق خواب، آنها زیر تخت نوزاد بودند.»
فردریک نورد که در فیلمهایی چون «او» و «بندزن خیاط سرباز جاسوس» کار کرده است، میگوید: «برای فیلمبرداری نماهای ترکیبی از عروسکها و بره واقعی، تلاشهای زیادی شد، اما فقط چند نماست. اکثر آنها، ۹۰ یا ۱۰۰ نما، تصاویر تولیدشده با کامپیوتر است.» این نهتنها به خاطر رعایت قوانین کار کودکان – بیشتر آنها فقط چند ساعت در روز میتوانند کار میکنند – بود بلکه به این دلیل بود که بچهها زود خسته میشدند و بهراحتی حواسشان پرت میشد.
نورد میگوید «در ابتدا، ایده این بود که آدا کمی صحبت کند. او قرار نبود خیلی مسلط باشد یا چیز دیگری، اما سعی خود را میکرد و بعداً این تصمیم هنری گرفته شد که او در فیلم ساکت باشد. ما باید کارهای زیادی با چشمها و سوراخهای بینی انجام میدادیم تا نشان دهیم که مثلاً او نگران یا ترسیده است.»
یکی عنصر کلیدی دیگر فیلم که تماشاگر ممکن است در ابتدا متوجه آن نشود، اگرچه مطمئناً یکی از عناصری است که به حس کلی نشانههای شوم در فیلم دامن میزند، این است که تمام صحنهها در طول روز اتفاق میافتد. دلیلش این است که در این زمان خاص از سال («بره» در تابستان ۲۰۱۹ فیلمبرداری شد)، ایسلند تنها حدود دو ساعت در روز تاریکی دارد.
یوهانشون میگوید: «من و مدیر فیلمبرداری، زمان زیادی را در صحنه فیلمبرداری میگذراندیم، گاهی اوقات همانجا میخوابیدیم، چون در حال مبارزه با زیباترین نور بودیم. برخی صحنهها را بعد از نیمهشب گرفتیم، چون شما این نور جادویی را دارید، خیلی نرم و زیبا. این ایده را دوست دارم که وقتی ماریا و اینگوار به رختخواب میروند، معمولاً بیرون روشن است. وقتی به خانه میآیید، به رختخواب میروید، باز هم بیرون روشن است. گاهی اوقات درست مثل یک رؤیاست چون خیلی خسته هستید، اما بیرون همیشه روشن است. میتواند خیلی عجیب باشد.»
یوهانشون میگوید فیلمبرداری فیلم در این زمان از سال از قبل طراحی شده بود، چون او میخواست سبک تصویری اکثر فیلمهای ترسناک را زیر و رو کند، جایی که آنقدر تاریک است که نمیتوانید چیز زیادی ببینید. او میگوید: «نور روز میتواند ترسناکتر باشد، وقتی همه میتوانند شما را ببینند و شما هم تقریباً میتوانید همهچیز را ببینید.»
منبع: ایندیوایر (رایان لاتانتزیو)
تماشای فیلم «بره» در نماوا
نوشته «بره»؛ یک نمونه سینمایی تماشایی از قصههای ترسناک اسکاندیناویایی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.