جوئل کوئن و فرانسیس مکدورمند از «تراژدی مکبث» میگویند / سورئالیسم فیزیکی در مقابل واقعیت آشکار یک داستان ازدواج
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
جوئل کوئن تازه «درود بر سزار!» – هفدهمین فیلم بلند او با برادرش ایتن کوئن – را به پایان رسانده بود که ایده «تراژدی مکبث» (The Tragedy of Macbeth) به ذهنش رسید. سال ۲۰۱۶ بود و کوئن شاهد نقشآفرینی بازیگر برنده اسکار و همسرش، فرانسیس مکدورمند در نقش لیدی مکبث در یک اجرای صحنهای در برکلی، کالیفرنیا بود. این اولین حضور مکدورمند در نقش لیدی مکبث نبود.
مکدورمند درباره اولین اجرای لیدی مکبث – در سن ۱۴ سالگی – به شوخی میگوید: «نمیگویم خوب بودم. فقط میگویم من را جذب کرد و بنابراین از آن موقع بهنوعی روی او کار میکردم.»
کوئن هم درمورد امکان کار روی لیدی مکبث با مکدورمند بحث کرد. این دو درنهایت با هم منظرهای را برای یک اقتباس سینمایی، با نویسندگی و کارگردانی کوئن و بازی مکدورمند در نقش لیدی مکبث و حضورش بهعنوان تهیهکننده، تصویر کردند.
کوئن و مکدورمند که هر دو شصت و چند ساله هستند، همچنین تصمیم گرفتند فیلم از آنچه مرسوم است دور شود – خانواده مکبثِ آنها بهروشنی سن بالایی داشت. مکدورمند میگوید: «این برای ما مهم بود. وقتی هم که نقش لیدی مکبث را روی صحنه بازی میکردم، برای من مهم بود اذعان کنم در دوران پس از یائسگی هستم و در سن باروری نیستم – و این قرار بود در ارتباط لیدی مکبث با همسرش، ویرانی و تیرگی روابط مکبثها مهم باشد، چون مکبث بهعنوان یک مرد میتواند وارث داشته باشد. او میتوانست با زن دیگری وارث داشته باشد، اما او با لیدی مکبث مانده است، حتی اگر لیدی مکبث کار سیاسی خود در ازدواج را انجام نداده باشد.»
کوئن همچنین حفظ دیالوگ کلاسیک شکسپیر را در اولویت قرار داد. او میگوید: «جاهطلبی دیگر این بود که به نمایشنامه و به شعر پایبند باشیم و بهنوعی از آن فرار نکنیم.»
اما یک مصالحه، هرچند کوچک، لازم بود. مکدورمند درباره دنزل واشنگتن که در ۶۶ سالگی در «تراژدی مکبث» نقش سردار دلیر و لایق اسکاتلندی را بازی کرد، میگوید: «ما یک بحث طولانی بین خودمان و با دنزل داشتیم. وقتی مکبث به همسرش میگوید “فرزندی جز پسر به دنیا میاور، زیرا نیروی سرکش تو نباید جز نرینه پدید آورد” ما تنش را تغییر میدهیم.»
این مصرع شبیه بسیاری دیگر از آثار شکسپیر، وزن دارد؛ و در اواخر پرده اول در کاخ مکبث، وقتی او و همسرش در حال نقشه کشیدن برای قتل پادشاه دانکن هستند، بسیار پرطنین بهعنوان اعلانی از سوی مکبث عمل میکند؛ لیدی مکبث باید منحصراً مرد به دنیا بیاورد چرا که قدرت و شجاعت بیش از اندازهای در مواجهه با ناملایمات دارد.
مکدورمند میگوید: «درباره این نمایشنامه طوری فکر کنید که مکبثها یک زوج مسن هستند و یک ازدواج طولانی داشتهاند و این نوری متفاوت بر متن میافکند.»
کوئن و مکدورمند فکر کردند دستکاری دو کلمه در مصرع برای تغییر زمان فعل – تنها تغییراتی که در شعر شکسپیر در فیلم صورت گرفت – پیامی قوی میدهد و به دستیابی آنها به دیدگاه خود کمک میکند.
مکدورمند میگوید: «بنابراین ما “نیروی سرکش تو نباید جز نرینه پدید آورد” را به “نیروی سرکش تو باید نرینه پدید میآورد” تغییر دادیم؛ و فکر میکنم چیزی که دوست دارم این است که مکبث ابتدا میگوید: “فرزندی جز پسر به دنیا میاور” که احتمالاً چیزی است که زیاد گفته است. چون لیدی مکبث کلهشق است و مکبث همیشه این را درمورد او دوست داشته است، اما بعد جلوی خودش را میگیرد و متوجه میشود که احتمالاً این اتفاق نخواهد افتاد و “من به زنی که دوستش دارم چه گفتم؟”»
کوئن میگوید واشنگتن نیز نقش کلیدی در این تفسیر داشت و قبول کرد نقش را بدون دوپهلوگویی بر عهده بگیرد. «فکر میکنم دنزل بلافاصله این نوع دوگانگی شخصیت مکبث را درک کرد، این که او به شیوههای خاص در نمایشنامه حضور دارد، میتوان با او همدلی کرد، بهویژه در ابتدای نمایشنامه، اما او در عین حال یک تبهکار است.»
کوئن میگوید قدرت بازیگری واشنگتن کاملاً با مکبث همراه است. «این چیزی است که دنزل در آن خیلی خوب است – نگهداشتن این دو چیز بهطور همزمان. مسئله مهمی بود. این چیزی است که او در آن عالی است.»
فیلم دوگانگی مهم دیگری دارد – سورئالیسم فیزیکی در مقابل واقعیت آشکار یک داستان ازدواج – که بعداً درباره آن تصمیمگیری شد. کوئن میگوید: «این بخشی از سفر بود. … چگونه میتوانیم این نمایشنامه شکسپیر را به فیلم تبدیل کنیم، اما حس نمایشنامه بودن آن را حفظ کنیم؟ واقعاً جاهطلبانه بود.»
درحالیکه آنها در حفظ شعر شکسپیر مصمم بودند و روند کاری کوئن با برونو دلبونل فیلمبردار در صحنه نامعمول نبود، کارگردان میگوید برای طراحی رویکردهای بصری و فیزیکی فیلم، زمان بیشتری را به پیشتولید اختصاص دادند.
کوئن میگوید: «با نگاهی به فیلمهای دیگر، سعی کردیم بفهمیم چقدر میخواهیم بسازیم. بهعنوان مثال، این که چه مقدار از همه اینها قرار است در صحنهها باشد، یک تصمیم مهم بود که باید گرفته میشد.»
آنها تصمیم گرفتند کل فیلم را در یک استودیوی بزرگ در لس آنجلس فیلمبرداری کنند. کوئن میگوید: «ما میخواستیم کار را در مقیاس بزرگ انجام دهیم، این سؤال مطرح بود که با چه قیمتی؟ این سؤال هم مطرح بود که این کار قبلاً انجام شده است؟ “تراژدی مکبث” سیاه و سفید کار شده است؟ چیزی که بسیار متفاوت از فکر کردن به آن مشکلات در قالب یک فیلم رنگی است.»
کوئن با اشاره به کارل تئودور درایر، فیلمساز دانمارکیِ اوایل تا اواسط قرن بیستم که به خاطر سنگینی احساسی و ضربآهنگ سنجیده کارهایش شهرت دارد، میگوید: «بنابراین ما فیلمهایی از دوران صامت مانند «طلوع» (فریدریش ویلهلم مورنائو)، فیلمهای دهههای ۳۰ و ۴۰ به کارگردانی درایر و برخی فیلمهای اکسپرسیونیستی آلمان را نگاه کردیم.»
کوئن و دلبونل همچنین به پیشنهاد کاترین هانتر بازیگر، نوشتههای نظری ادوارد گوردون کریگ، بازیگر، کارگردان و طراح صحنه معروف تئاتر در اوایل دهه ۱۹۰۰ را مطالعه کردند. (هانتر در «تراژدی مکبث» نقش سه جادوگر را بازی میکند که پیشگویی میکنند مکبث بر تخت پادشاهی تکیه خواهد زد.)
کوئن درباره کریگ میگوید: «او یک طراح بسیار بسیار تأثیرگذار در بریتانیا و در کل تاریخ طراحی صحنه در تئاتر بود و در عین حال کلی کارهای شکسپیری انجام داد. او ایدههای خیلی جالبی درمورد شکسپیر داشت، یکی این بود که شکسپیر را بههیچوجه نمیتوان در قالب رئالیسم کار کرد. باید به کارهای او بهنوعی مثل یک رؤیا نزدیک شد. این نگاه خیلی برای او اهمیت داشت و اصل اساسی او در نحوه برخورد با نمایشنامههای شکسپیر بود و به نظر من این کار خیلی طنینانداز بود.»
کوئن و همکارانش همچنین سینمای ژاپن را مرجع قرار دادند، ازجمله به فیلمهای آکیرا کوروساوا و ماساکی کوبایاشی استاد سیاه و سفید استناد کردند. او درباره کوبایاشی میگوید: «او همه این کارها روی صحنهها انجام میداد و کارش خیلی تئاتری است.»
کوئن میگوید به دنبال این بود «تراژدی مکبث» تا حد امکان جلوهای تئاتری داشته باشد. برای آشنایی بازیگران با این فضا، «کتابهای عکس» به آنها داده شد تا با دکورها و «دنیایی که قرار بود در آن زندگی کنند» آشنا شوند. بازیگران همچنین فیلم را مثل یک نمایش تمرین کردند.
سه هفته و نیم به پایان فیلمبرداری مانده بود که سازندگان «تراژدی مکبث» با یک وقفه غیرمنتظره مواجه شدند. همهگیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰ باعث شد پروژه چهار و نیم ماه تعطیل شود. کوئن از این فرصت برای تدوین آنچه فیلمبرداری کرده بودند استفاده کرد. تولید زمانی از سر گرفته شد که همچنان تصور میشد کووید بیشتر از طریق سطوح و لمس منتقل میشود، چیزی که به گفته مکدورمند نیاز به تغییرات مهم در صحنه فیلمبرداری داشت.
مکدورمند میگوید: «ما صحنه ضیافت را بعد از بازگشت دوباره به کار فیلمبرداری کردیم. وقتی برگشتیم، قرار بود سر سفره نان و شراب بخوریم. بههرحال، تصمیم گرفتیم از گوشت کباب و سبزی استفاده نکنیم.»
او به شوخی میگوید: «هیچکس دوست ندارد به خانه مکبث بیاید، چون غذای خوبی گیرش نمیآید. مهمانان مست میکنند و چیزهایی را میشکنند! پس شراب را هم حذف کردیم، نان را هم حذف کردیم و همه یک جام گرفتند و گفتیم، “اجازه ندهید کسی به جام شما دست بزند. حتی خودتان از جامتان ننوشید!”»
اما بازگشت ارزش این انتظار را داشت، چرا که کوئن هیچوقت فکر نمیکرد فیلم تمام شود.
مکدورمند در پایان، صحبتهای اخیر دنیل کریگ، بازیگر را یادآوری میکند که گفت: «نمایشنامه “مکبث” از جهات مختلف قابل تفسیر است.» مکدورمند میگوید: «و به همین دلیل است که شکسپیر همچنان همین دور و بر است.»
منبع: د رپ
تماشای فیلم «تراژدی مکبث» در نماوا
نوشته جوئل کوئن و فرانسیس مکدورمند از «تراژدی مکبث» میگویند / سورئالیسم فیزیکی در مقابل واقعیت آشکار یک داستان ازدواج اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.