مستند «ژاک کوستو شدن»؛ از مروارید صورتی تا نفت سیاه
مجله نماوا، شادی حاجی مشهدی
مستند «ژاک کوستو شدن» یک اثر بیوگرافیک است که به زندگی حرفهای ژاک ایو کوستو (Jacques-Yves Cousteau) ، دریانورد، بومشناس، مستندساز، فعال محیط زیست، مخترع و محقق فرانسوی میپردازد؛ کسی که بیش از همه بشر را به تحقیق پیرامون زندگی در زیر آبها و کاوش دراعماق اقیانوسها ترغیب کرد.
لیز گاربوس liz garbus کارگردان این مستند، روندی را که ژاک طی کرده بود تا ناامیدانهترین دوره زندگی خود را به فرصتی برای کوستو شدن بدل کند، به تصویر میکشد. این مستند که به تهیهکنندگی «نشنال جئوگرافیک» ساخته شده، به زندگی شخصی، علاقهمندیهای کوستو و دستاوردهای هنری و اختراعات پرکاربردی که در طول حیاتش داشت، میپردازد.
در این اثر، دست نوشتههای کوستو توسط وینسنت کسل vincent cassel ، بازیگر محبوب فرانسوی خوانده شده و به طور متناوب در طول فیلم با صدای خود کوستو ترکیب میشود.
کوستو در پاسخ به این پرسش که به راستی جهانِ زیرآب چگونه است؟ از دنیایی میگوید که میتوان در آن با بیوزنی شنا کرد و جانوران و گیاهان حیرتانگیز آن را تماشا کرد. او همچنین در فصل آغازین این مستند میگوید: «غواصی شگفتانگیزترین کاری است که میتوانید برای پرت کردن حواستان انجام دهید، من بیرون از این آبها تیرهبختم، مثل این است که بهشت را به شما را نشان دهند و بعد مجبور باشید، دوباره به زمین بازگردید.»
مهمترین شاخصه پژوهشی این مستند به توانایی کوستو برای توجه دادنِ مردم سراسر دنیا به شگفتیهای اعماق اقیانوس و تغییرات اقلیمی کره زمین بازمیگردد. به این ترتیب که او را یک شاهد عینی فرض میکند که هوشیارانه بسیاری از تغییرات سیاره زمین را در طول سالهای فعالیتش رصد کرده و درباره آنها به همگان هشدار داده است.
استفاده از تصاویر آرشیوی و گزینش نماها در این مستند به گونهای است که روند تاریخی پیشرفت غواصی را با زندگی فردی و حرفهای کوستو پیوند میزند و از ژاک کوستو به عنوان فردی که اقیانوسشناس و طرفدارمحیط زیست است، پرترهای حقیقی و ملموس ترسیم میکند. به این ترتیب بخشی از وقایع فیلم به شکستها و اشتباهاتی میپردازد که طی تجربیات کوستو و تیمش در طول این آزمون و خطاها رخ داده است.
تبدیل ترس به فرصت
در فصل آغازین این مستند، درمییابیم که پزشکان در پی آسیبدیدگی شدید کوستویِ جوان پس از یک تصادف جادهای، شنا و ورزش در آب را برای او تجویز میکنند. همین امر، زمینه آشنایی او را با دو نفر از بهترین غواصان فرانسه فراهم میکند.
کوستو با همراهی فیلیپه تایله و فردریک دوما مدتی را به ماهیگیری وغواصی در دریا میپردازد. رسانههای محلی به این سه نفر لقب «سه شوالیه غواصی» را داده بودند و به این ترتیب کوستو در این دوره، ضمن بازتوانی قوای جسمانی خود، مهارتهای شنا کردن زیر آب و غواصی و شکار آبزیان را نیز میآموزد و یک شرایط ناامیدکننده را به مجالی برای تجربه و یادگیری بدل میکند.
در طول جنگ جهانی دوم و پس از تسلیم شهر پاریس در برابر ارتش نازی، کوستو با سرگرم شدن به غواصی، از تلخیهای جنگ فاصله می گیرد و در این دوره بر رفع ایرادهای لباس و تجهیزات غواصی اهتمام میورزد. پس از اتمام جنگ جهانی دوم، کوستو دستاوردهای خود و همکارانش را به وزارت دریانوردی ارائه میدهد و تیم پژوهشی نیروی دریایی در تولون به سرپرستی او شکل میگیرد.
غواصی آسانتر با آکوالانگ
بخش دیگری از قصه پرفراز و نشیب کوستو، به روند ساخت و تکمیل محفظهها ودوربینهایی اختصاص دارد که او برای فیلمبرداری در زیر آب، طراحی کرده بود. ماشین آکوا لانگ (شُش آبی) همراه با بسیاری از تکنیکهای غواصی که او به جهان عرضه کرد، از مهمترین گامها در این زمینه بود.
در زمان شروع فعالیتهای او، تکنیکهای شناوری در زیر آب، همچون امروز متحول نشده بود و کوستو به واقع توانست صنعت غواصی را به جهانیان معرفی و آن را دگرگون کند. از همه جالبتر کاوشهای او برای یافتن نفت در آبهای خلیج فارس بود که توانست نفت را در ایران و عربستان و ثروت را برای انگلستان به ارمغان بیاورد.
کوستو، شیفته سینما
نکته جالب دیگری که در این اثر بیوگرافیک از زبان کوستو میشنویم، این است که او شیفته فیلمسازی بود و نخستین بار در دوازده سالگی، با تماشای تصاویری که در زیرآب فیلمبرداری شده بود، به سینما علاقهمند شد و تصمیم گرفت درباره زندگی در اقیانوسها فیلم بسازد. او سالها بعد، با بهرهگیری از این علاقهمندی و با به کار بستن ابتکار و دانش، در تکمیل تجهیزات غواصی پیشرفت کرد و با تسهیل در روند تولید فیلمهای مستند دریایی، به مستندسازان کمک کرد.
این مستند با مجموعه غنی از تصاویر آرشیوی ابتدا به دوران کودکی و جوانی کوستو و به انگیزه وعلاقه او برای پیوستن به نیروی دریایی و شروع کار حرفهای میپردازد و در ادامه با برشهایی از تصاویری که خود او در فیلمهای مستندش، در سفرهای دریایی و در زیر آب ثبت کرده، روایت میشود.
برای کوستو که در یک خانواده دریانورد به دنیا آمده بود، آب از کودکی، عنصری شگفتانگیز و جادویی به شمار میرفت. برای این مرد کنجکاو و خلاق، جهانی که در اعماق این آبها قرار داشت سرشار از ناشناختهها بود که در جدال با جاذبه زمین و به کمک دستگاههای جدید، دست یافتنیتر نیزمیشد.
کلیپسو، خانه اصلی کوستو
در زمستان ۱۹۵۱، اندکی بعد از اینکه یکی از غواصان تیم کوستو در یکی از آزمایشهای قعر دریا، جان خود را از دست داد، او تصمیم گرفت، کشتی کلیپسو را برای اکتشاف و دریانوردی به آب بیاندازد. شروع کار کلیپسو در واقع شروع ماجراجوییهای تازه برای کوستو و تیمش در سراسر جهان بود.
صحبتهای آلبرت فالکو خدمه کلیپسو و ایو اومر غواص و فیلمبردار زیر آب، که تقریبا در همه سفرهای کوستو او را همراهی میکردند، نیز شنیدنی است. خدمه کشتی کلیپسو که رسانهها به آنان لقب ناسازگازان داده بودند، از بودن روی زمین به تنگ آمده و آزادی را با دریا نوردی بر پهنای بیکران آب ها تجربه میکردند.
بسیاری ازفوتجهای این بخش مربوط به تصاویری است که خود کوستو از این سفرها به صورت ژورنال تهیه کرده بود. در آنها از صدای ضبط شده پسران کوستو استفاده شده که از خاطرات همراهی همسر واعضای خانواده با کشتی کلیپسو میگویند.
جزیره آلدابرا در سواحل تانزانیا اولین محلی است که کلیپسو در مسیر دریای سرخ، در آن به اکتشاف و بررسی میپردازد؛ البته آنها بعدها اقرار کردند که در مسیر این کشف و تجربه، به جانداران بسیاری که در این زیستگاهها زندگی میکردند آسیب زدهاند (مثل انفجار دینامیت در کف اقیانوس برای سرشماری تعداد ماهیان و آبزیان منطقه).
خانواده برعرشه
بخش دیگری از این مستند به زندگی همسر و فرزندان کوستو میپردازد و نقش مهمی را که آنها در همراهی با او بر عهده داشتند، را شرح میدهد. خدمه و نزدیکان کوستو از همسرش به عنوان چوپان گله یاد میکنند، که نقش رهبر و هدایتگر پشت صحنه را در سفرهای دریایی عهدهدار بود. پسر کوچکتر کوستو فیلیپ در روند ساخته شدن بسیاری از این فیلمها حضور داشته و نقش غواص، کاوشگر و فیلمبردار را بازی میکرد، در حالیکه که پسر دیگرش ژان میشل، به عنوان مهندس، در طراحی و ساخت تجهیزات غواصی دست داشت.
کشف نفت
نکته جالب توجه دیگر، در این مستند این است، که به طور مجزا به اشتباهات و فراز و نشیبهایی که در مسیر کوستو پیش آمده نیز میپردازد، کوستو صادقانه میگوید که زندگی او پر از اشتباه است و اعتراف میکند که پدر و همسر بدی بوده و برای ارضای میل کنجکاوی و کشف جهان ناشناختههای آبها، از محدودهها و مرزهای بیشماری گذشته است.
در برههای که به دلیل کمبود منابع و امکانات، ادامه حرکت کلیپسو میسر نبود، او با پیشنهادِ جستوجو برای یافتن نفت، روبرو میشود و آن را برای ادامه حیات کلیپسو و خدمهاش میپذیرد. او جوینده مرواریدهای صورتی وهمچنین نفتِ سیاه بود. منبع ارزشمندی از اعماق دریاها، که برای شرکتهای انگلیسی-ایرانی (Anglo Iranian ) ثروت و برای کلیپسو، بودجه کافی جهت ماجراجویی به ارمغان میآورد.
کوستوی مستندساز
کوستو به عنوان شناختهشدهترین نام در اکتشافات دریایی، تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۷، از به کار بردن کلمه مستند برای فیلمهای مورد علاقهاش متنفر بود، چرا که معتقد بود، برچسب مستند به این معنی است که در طول فیلم، یک متخصص در مورد همه چیزهایی که میداند صحبت میکند، در حالی که آنچه او میساخت فیلمهای ماجراجویی واقعی بود. او می خواست جان فورد دریاها باشد، فیلم «دنیای خاموش» کوستو که با کمک لوییس مال( فیلمبردار و دستیارش) در سال ۱۹۵۶ ساخته شده بود، توانست برنده جایزه نخل کن و اسکار بهترین فیلم مستند شود. بعد از آن مجموعه «جهان زیرآب» را برای تلویزیون ساخت که اپیزود اول آن به نام کوسهها در ۱۹۶۸ پخش شد.
کاوشگری که به آینده فکر میکرد
در مستند «ژاک کوستو شدن»، جنبه مهم دیگری مدنظر فیلمساز بوده، اینکه چگونه کوستو از یک کاوشگر و مخترع به یک فعال محیط زیست و مصلحِ آوانگارد بدل شد. او دراجلاس مهمی که در ۱۹۷۱ در واشنگتن برگزار شد، برای اولین بار به مساله آلودگی آبها و نابودی اقیانوسها در اثر مداخلات انسانی هشدار داد. او متعاقبا موسسه مردمی را با هدف آگاهی بخشی و نجات اقیانوسها تاسیس کرد ودر سال ۱۹۷۷ فیلم «آبی بیکران» را برای نشان دادن آبهای آلوده دریای مدیترانه و سواحل ایتالیا ساخت.
کوستو پس از مرگ پسرش فیلیپ در صانحه هوایی، در یک مصاحبه تلویزیونی حاضر شد و درمورد نگرشی که تغییر کرده بود گفت. او اعتراف کرد که دیگر قادر نیست صحنههایی که در سالهای جوانی از شکار وحشیانه کوسهها فیلمبرداری کرده، پس از سی سال، دوباره تماشا کند. او این دگرگونی روحی را مدیون سالها زندگی و تلاش برای شناختِ حیاتِ شگفتانگیزِ اقیانوسها دانست.
کوستو در۲۵ ژوئن ۱۹۹۷ در ۸۷ سالگی چشم از جهان فرو بست. در کنار همه اثراتی که او برحیات آبی سیاره زمین گذاشت، همه فیلمهای مستند، برنامهها و سخنرانیهای روشنگرانهاش از بیش از یکصد کانال تلویزیونی در سراسر دنیا پخش شدند. برای جهانیان، کاپیتان ژاک کوستو، پیش از همه، کاوشگری خستگی ناپذیر بود که به آینده مینگریست.
تماشای «ژاک کوستو شدن» در نماوا
نوشته مستند «ژاک کوستو شدن»؛ از مروارید صورتی تا نفت سیاه اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.