نگاهی به «قدرت سگ» / قدرت کدام سگ؟
مجله نماوا، پریسا الیاسی، فیلمنامهنویس
«وقتی پدرم فوت کرد؛ من هیچی رو به اندازهی خوشحالی مادرم نمیخواستم. چهطور میتونم به خودم بگم مرد، اگه نتونم به مادرم کمک کنم و نجاتش بدم!» این جملات، نریشن ابتدای فیلم «قدرت سگ» است که خبر از فیلمی با پیرنگ انتقام میدهد.
داستان فیلم در سال ۱۹۲۵ و در مونتانا میگذرد و حال و هوای فیلمهای وسترن را دارد. اگرچه هیچکدام از ویژگیهای مشخص فیلمهای وسترن را ندارد و اگر به دنبال فیلمی پر از دوئل، کشتار و هیاهو هستید؛ دیدن این فیلم ناامیدتان میکند. در این فیلم بیش از هرچیزی به شخصیتپردازی توجه شده و مخاطب درگیر ویژگیهای شخصیتی هریک از شخصیتها میشود. در فیلم، همهچیز درونی است و در آرامترین شکل ممکن پیش میرود و به همین علت ریتم فیلم کند و کشدار است و شاید برای همهی مخاطبانش خوشایند نباشد.
فیلم با معرفی دو برادر شروع میشود؛ دو برادری که با یک دنیا تفاوت در کنار هم در یک مزرعه به نگهداری از گلهی گاوهایشان میپردازند. رابطهی بین دو برادر از همان ابتدا، آنقدر تیره و تار نشان داده میشود که هیچ نیازی به اشارهی مستقیم به برادران اساطیری «رُمولوس» و «رِموس» در فیلم نبود! تفاوت فاحش دو برادر حتی در نحوهی حرف زدن و لباس پوشیدنشان مشخص است. فیل، برادرِ بدِ داستان است و جورج، برادر خوب! فیل کابوی است و همواره لباس کابویی بر تن دارد و در کار گلهداری ماهر است و آنچه که برایش اهمیت ندارد سر و وضعش است؛ بهطوریکه حتی حمام هم نمیرود، اما جورج، جنتلمنی است که همواره کت و شلوار میپوشد و مودب و مبادی آداب است. شخصیت فیل با بازی درخشان بندیکت کامبربچ جان اساسی به خود گرفتهاست و با آن لحن حرف زدن منحصر به فردش و ادای کلمات، این کابوی را به خوبی به تصویر کشیده است. فیل شخصیت کاریزماتیکی دارد و برعکس ظاهر خشنش، رگههایی از ظرافت طبع و لطافت روح در او دیده میشود. به زیبایی ساز مینوازد و در اوقات بیکاری با چوب وسایلی با ظرافت و دقت بالا درست میکند.
برانکو هنری شخصیت مهم اما غایب داستان است. فیل همواره از برانکو هنری با احترام و علاقه یاد میکند آنقدر با احترام که گویی مریدی در رابطه با مرادش صحبت میکند. البته جلوتر با کدهای دیگری که داده میشود اینطور به نظر میرسد رابطهی فیل و برانکو هنری چیزی بیشتر از رفاقت ساده و یا حتی مراد و مریدی بود. در فیلم هیچ موضوعی به وضوح بیان نمیشود و فیلمساز علاقهای به بیان موضوعات به صورت آشکار ندارد و بیشتر آن را به عهدهی فهم و هوش مخاطب میگذارد.
جین کمپیون کارگردان فیلم «قدرت سگ» و یکی از کارگردانان زن موفق هالیوود است که این فیلم را با اقتباس از رمانی به همین نام ساختهاست. او جزو پنج زنی است که تا به حال برندهی اسکار شده و برای همین فیلم هم جایزهی شیر نقرهای جشنوارهی ونیز، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی گلدن گلوب را دریافت کردهاست و با این حساب خیز بلندی برای اسکار برداشته است.
فیلم در پنج فصل روایت میشود. فصل سه شروع فصل جدیدی از داستان است. این فصل با ورود رز به خانهی فیل و جورج آغاز میشود و اینطور به نظر میرسد خط اصلی داستان کشمکش بین رز و فیل است، اما دو فصل آینده به موضوع مهمتری میپردازد. کشمکش بین رز و فیل در سطح بیرونی و با داد و قال و جنجال اتفاق نمیافتد و همهچیز در ملایمتی ظاهری طی میشود.
فصل چهار با ورود پیتر، پسر رز، به مزرعه شروع میشود؛ در حالیکه رز در ضعیفترین وضعیت خودش قرار دارد. رز تحت فشار فیل و تحقر شدن دائمی از سمت او به الکل روی آورده و به آن اعتیاد پیدا کردهاست و آنقدر پیش میرود که دچار فروپاشی روحی و روانی میشود. با ورود پیتر، داستان رز به حاشیه رانده میشود و تمرکز داستان روی رابطهی پیتر و فیل گذاشته میشود. پیتر یک جوان ضعیف و بیدست و پا و به تعبیری سوسول است و فیل یک طعمهی مناسب برای آزار و اذیت بیشتر رز پیدا کردهاست اما ناگهان پیچشی در داستان اتفاق میافتد و شکلگیری رابطهی دوستانه و پر از حس مسئولیت، از جانب فیل نسبت به پیتر یک غافلگیری بزرگ ایجاد میکند. فیل جوانیهای خودش را در پیتر میبیند و خودش را در نقش برانکو هنری! شکلگیری و گسترش رابطهی این دو تا حدودی میتواند سوالهای ایجاد شده در مورد نوع رابطهی برانکو هنری و فیل را پاسخ دهد.
فصل انتهایی فیلم، فصل رهایی رز است و به سیاق تمام لحظات گذشتهی فیلم، فیلمساز اصراری به بیان اتفاق پیشآمده به صورت واضح ندارد.
برای درک پایان غافلگیرکننده و درخشان باید به کدهایی که در جای جای فیلم به صورت تدریجی دادهمیشود؛ رجوع کرد: رها کردن گاوی که در ابتدای فیلم سیاهزخم گرفتهاست؛ علاقهی پیتر به یادگیری پزشکی، خواندن کتابهای مختلف پزشکی، تشریح کردن بدن یک خرگوش توسط پیتر، پیدا کردن لاشهی گاو و … .
اصرار فیلمساز بر ندادن اطلاعات روشن و واضح به مخاطب، حفرههای عمیقی در فیلم ایجاد کرده و چراییهایی را به وجود آورده که گاها جواب منطقی برایشان پیدا نمیشود. با همهی اینها «قدرت سگ» داستان خوبی دارد و البته ذکر این نکته ضروری است که برای دیدنش باید صبور بود و البته تیزبین!
تماشای «قدرت سگ» در نماوا
نوشته نگاهی به «قدرت سگ» / قدرت کدام سگ؟ اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.