«ساکنان زمین»؛ سلاخی، شوک الکتریکی، میدان جنگ
مجله نماوا، علیرضا نراقی
مستند «ساکنان زمین» ساخته شان مونسون در سال ۲۰۰۵ و با گویندگی یواخیم فینیکس اثری است دربارهی رابطه. اما نه روابطی نمادین و احساسی که بیشتر فیلمها ما را به آن مشغول میکنند. فیلم درباره رابطه انسان با انسانهای دیگر نیست، بلکه درباره مبنا و سرچشمه رابطه است. آنجا که اصلاً ارتباط آغاز میشود. یعنی رابطه انسان با تمامیت جهان پیرامون خود.
این مستند با نگاهی واقعگرا و با تصاویر حقیقی فراوان از نقاط مختلف کره زمین نشان میدهد رابطه انسان با پیرامون خود به عکس توهمات خوشخیالانه، بیش از پیوند و کشف، مبتنی بر نفرت و تصاحب بوده است. فیلم درباره ارتباطی مسموم است که برای قرنها انسانها موفق شدند به انحای مختلف با بیرون از خود برقرار کنند و هر چه قویتر شدند بر غلظت و شدت آن افزودهاند؛ رابطهای از سر بهرهکشی، مبتنی بر برتریطلبی و تلاش برای تسلط و مصرفِ مفرط چیزها. شکلی از ارتباط که از قضا در بطن و متن بسیاری از روابط عاطفی نیز حاضر است، اما کسی درباره آن حرف نمیزند و اغلب در سکوتی مزورانه اجرا میشود. رویکردی ارتباطی که حتی درون روابط بسیار خالص و افسانهپردازی شدهی انسان هم به سادگی قابل پیگیری است؛ ظهور این شکل ارتباطی را میتوانیم در خانهها و خصوصیترین روابط، در کارخانهها، سرچهارراهها، ادارهها، قصابی-ها، حیاتوحش، تاریخ و… ببینیم. رابطه مبتنی بر بهرهکشی اغلب به غلط یک استثنای تاریخی فرض میشود، اما هولوکاست، آپارتاید، قتلهای نژادی، آزارهای جنسی، خشونتهای خانگی و… گویا آنقدر هم استثنا نیستند! حقیقت این است: رابطه مبتنی بر استثمار یکی از اشکال عمده و هر روزه زندگی انسان بوده و هست.
درباره گونهپرستی
فیلم «ساکنان زمین» ترمی مهم را جا میاندازد که همانا گونهپرستی(Speciesism) است. شکلی از پرستش که بسیار قدیمیتر و ریشهایتر از پرستشهای نژادی، قومی و ملیتی است. بزرگترین و مبناییترین استثماری که ما مرتکب شدیم ناشی از نژادپرستی، جنسیت زدگی، استبداد، تصرف سیاسی و نظامی و… نبوده است، بلکه آنطور که این مستند دردناک و بهت آور نشان میدهد ناشی از «گونهپرستی» بوده است.
بسیاری از فعالان محیط زیست تلاش میکنند به کسانی که باور به بحرانزده بودن محیط زیست و اهمیت آن ندارند بگویند آنچه که به سبب تغییرات اقلیمی، از بین رفتن گونهها و آسیب دیدن حیات وحش رخ خواهد داد از بین رفتن حیات انسان و آسیب دیدن سلامت و زیست طبیعی اوست. یعنی در میان فعالان محیط زیست هم این اشکال رویکردی و ایدئولوژیک انسانمحور کار میکند که انسان و حیات او امری برتر و مرجح بر حیات دیگر گونهها و اصل طبیعت است. اما نکتهای که سازندگان «ساکنان زمین» بر روی آن انگشت گذاشتهاند غرق شدن در انسانگرایی است، به نحوی که برتری انسان را بر سایر موجودات مشروع ساخته است و همین مشروع ساختن برتری منتهی به بهرهکشی و استثمار شده است و سپس همین روحیه در روابط میان آدمها نیز نفوذ کرده است، به طوری که همواره دستهای، نژادی، جنسی و یا ملیتی خود را از باقی برتر دیده.
انسان به روایت انسانگرایی
فیلم ساحات مختلف زندگی انسان را در نسبت با حیوانات و استفاده از آنها برای نیازها و خواستهای زیستی و تجملی خود نشان میدهد. اولین ساحت استفاده از حیوانات به عنوان یک موجود همدم خانگی است. شکلی که اغلب به آن با فانتزی و دلپذیری دوستدار حیوانات بودن نگریسته میشود. این یکی از شکلهای مدرن، لوکس و بزکشده بهرهکشی انسان از موجودات دیگر است. نفس چنین استفادهای مبتنی بر آمادهسازیها و تغییراتی در ساختار گونههاست که اغلب با نقصهای حرکتی و عصبی و درد همراه است و نتایج هولناکی برای خود طبیعت و حیات وحش دارد. ساحت دیگر استفاده انسان از حیوان خوراک است. صنعتی بزرگ که در آن انواع بیرحمیهای بهتآور و خارج تصور رخ میدهد و با نوعی وحشیگری ذاتی همساز است. فیلم در این فصل با نگاه به انواع پرورش و کشتار نشان میدهد که چگونه خشونت و بیرحمی در استفاده از حیوانات به مثابه خوراک در انسان رشد میکند و با سلسله ای از تصاویر تکان دهنده ما را با این پرسش رها میکند که حال با چنین وضعی چگونه میتوان گیاهخوار نبود؟
ساحت دیگر لباسهایی است که ما با کندن پوست حیوانات و تهدید گونههای کمیابی از گونهها، برای نوع مضحکی از تجمل به کار میبریم. انواع کشتارها و شکنجههای خشن و بدون ملاحظه اینجا حکمفرماست برای اینکه مجالس شیک و متمدن ما را خوش آب و رنگتر کند، اما «ساکنان زمین» به ما نشان میدهد که این به اصطلاح تمدن در چه وحشیگری غیرمتمدنانهای ریشه دارد. ساحت دیگر سرگرمی است. انسان چنان خودخواهانه برای سرگرم کردن خود حیوانات را به انقیاد در میآورد که شگفتآور است. همین رویکرد هم زمینهساز انواع بهرهکشیهایی بوده است که آدمها در طول تاریخ حتی از همنوع خود با نژاد دیگر برای خندیدن و تفریح انجام دادند. فیلم به پشت صحنه سیرکها میرود و نشان میدهد پشت آن حرکات شیرین چه روند تلخ و عذابآوری از شکنجه جریان دارد.
اما شاید یکی از جالبترین بخشها، استفاده از حیوانات برای تحقیقات علمی باشد. علم همواره ساحتی مشروع و منزه بوده است که انسانها در آن به چشم ضرورتی پاک و اصیل مینگرند. اما فیلم یادآور میشود که زیر پوشش ضرورت علم تجربی نمیتوان آن رابطه مبنایی مبتنی بر بهرهکشی و شکنجه را پنهان کرد و بحثی جدی را درباره مرزهای اخلاقی تحقیقات علمی پیش میکشد.
در نهایت «ساکنان زمین» با هشدارها و نگاه تلخ خود و تصاویر متعدد تکاندهنده، همچون سیلی محکمی است بر وجدان انسان. فیلم با وجود مستند بودن به سبب توالی تصاویری که حتی دیدنشان دشوار و شرمآور است به یک اثر آخرالزمانی میماند. آخرالزمانی که از همان اولین روابط انسان با پیرامون ثانیه شمارش شروع به کار کرده است. فیلم نشان میدهد انسان همواره در آشوبی باورنکردنی مشغول خشونتی بوده است که عادی میپنداشته و همین رویکرد دید او را در مواجهه با جهان پیرامون پرورانده است. مصداقی برای این جمله لئو تولستوی که گفته بود: تا زمانی که سلاخخانهها وجود دارند میدانهای جنگ هم وجود خواهند داشت.
تماشای «ساکنان زمین» در نماوا
نوشته «ساکنان زمین»؛ سلاخی، شوک الکتریکی، میدان جنگ اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.