«میناکشی سوندرشوار»؛ عاشقانه از راه دور!
مجله نماوا، مرسده مقیمی
ویوِک سونی بازیگر چندان مشهوری نیست، اما با همان فیلم کوتاه «چاهپله» که سال ۲۰۱۲ آن را مقابل دوربین برد، در کارگردانی تحسینبرانگیز ظاهر شد. او اما پس از «چاهپله» فیلمسازی را چندان جدی دنبال نکرد تا اینکه انگار چند ایده از فیلمهای مهجور جنوب هندی سبب شد تا نوشتن «میناکْشی سوندرشوار» را شروع کند و تجمیع آن ایدههای کوچک که به همراه آرْش وُرا آن را به فیلمنامه تبدیل کرد، قصه اولین فیلم بلندش را تشکیل دهد؛ فیلمی که آن را ۹ سال پس از «چاهپله» مقابل دوربین میبُرد.
او با اینکه برای فیلم اولش سه تهیهکننده مهم و در رأسشان کارن جوهر (یکی از مهمترین و با نفوذترین سرمایهگذاران و تهیهکنندگان بالیوود) را به همراه داشت، اما سراغ سینمای پرزرق و برق بالیوود نرفت و فیلمی بسیار جمع و جور و کمخرج را مقابل دوربین برد تا فضای شخصی خودش را ترسیم کند. او نقشهای اصلی فیلمش را به سانیا مالهوترا و آبیمانیو دسانی سپرد که هیچکدام ستاره محسوب نمیشدند؛ مالهوترا گرچه از سال ۲۰۱۶ که با «دنگال» به همراه عامر خان به شهرت رسید، فیلمهای بسیاری بازی کرده و قابلیتهای خود را هم به نمایش گذاشته بود، اما به هر روی هنوز هم در زمره ستارگان قرار نمیگرفت و دسانی هم که با یک فیلم در سال ۲۰۱۹ به شهرتی نسبی رسیده بود، پس از آن در هیچ فیلم دیگری ظاهر نشده بود و کسی تصویری جز همان فیلم قبلی از او در ذهن نداشت. این گزینههای کم سر و صدا، اما هر دو کارشان را بلد بودند و البته بهترین انتخاب برای اولین فیلم سونی که به نظر نمیرسید تمایلی به ایجاد هیاهو و سر و صدا داشته باشد.
ایده محوری فیلم «رابطه از راه دور» است، تفاوت فیلم، اما با فیلمهای مشابه تینایجری اینجاست که این رابطه نه یک دوستی اینترنتی دختر و پسری که یک رابطه رسمی است میان یک زن و شوهر. زوجی تنها چند روز پس از ازدواجشان که در یک خواستگاری اشتباهی! رخ داده است مجبور میشوند در دو شهر مختلف و دور از هم زندگی کنند. در حالی که هر دو در تب و تاب روزهای اول زندگیاند و بیشتر از هر وقتی به هم وابسته؛ آنها، اما به سبب شغل مرد که شرط آن تجرد است، ناچارند به این رابطه پنهانی و از راه دور تن دهند و در واقع روزهای اول ازدواجشان را از طریق موبایل و لپتاپ و پلتفرمهای ارتباط مجازی سپری کنند. چیزی که شاید برای زندگی زناشویی که اتفاقا با خواستگاری سنتی آغاز شده منطقی به نظر نرسد و همین موقعیت عجیب و غریب است که باعث به وجود آمدن لحظات کمیک و بامزهای میشود که در خنده گرفتن از مخاطب موفق عمل میکند و البته ابدا دچار افراط و لودگی هم نمیشود.
درک درست و عمیق میناکشی (سانیا مالهوترا) از موقعیت شوهرش که قصد دارد خودش را در شغل مورد علاقهاش به خانواده ثابت کند، سبب میشود این دوری نه تنها مشکلساز نباشد که حتی به خوبی و شیرینی پیش برود، اما از آن سو سوندرشوار (آبیمانیو دسانی) تحت تاثیر مشاورههای غلط دوستانش این رابطه را ناخواسته به چالش میکشاند و دوری راه هم سوءتفاهمات و فاصلهها را بیشتر میکند. گرچه که احتمالا پایان چنین فیلمی قابل حدس و پیشبینی است، مخصوصا که فیلمساز از کهنالگوهای مشخص یک رابطه عاشقانه و فراز و نشیبهایش بهره میبرد، اما با وجود وفاداری به آن کهنالگوها با تمهید بامزهای پایان قصه را متصل کرده به عشق عجیب و غریب مردم به ستاره شهیر جنوب هند «راجینیکانت» که برای مخاطب هندی قطعا جذابیت خاصی دارد، (او ستاره آن خطه است، از همان ابرقهرمانهایی که کارهای محیرالعقول میکند و یک طور سوپرمن بومی برای جنوبیان هند محسوب میشود و علاقه مردم در این بخش هند به او در حد پرستش است و برای اکران هر فیلم او مراسم خاصی توسط آنان برگزار میشود!) به جز این تمهید که بیشتر کارکرد بومی دارد؛ سونس تلاش کرده برای متمایز شدن از آثار مشابه، مطابق کلیشهها همه چیز را با «پایان خوش» خاتمه ندهد و همین باعث میشود شیرینی پایان تصنعی و تحمیلی نباشد و اتفاقا به دل بنشیند و با فضای کلی کار نیز همخوانی داشته باشد.
این فاصله گرفتن از ستارهها چه از سوی تهیهکنندگان به سونی تحمیل شده باشد، چه انتخاب شخصی او؛ کمک بزرگی بوده به در آوردن فضایی که او میخواسته برای مخاطب تصویر کند؛ یک زوج ماخوذ به حیا که بزک دوزک خاصی ندارند و تصادفی سر از خانه هم در آوردهاند و حالا هم باید پنهانی و دور از چشم بقیه زندگی عاشقانهشان را ادامه دهند عملا با ستارهها به این شکل در نمیآمد و با حضور آنها به طور کلی تغییر میکرد و فیلم را از این حال و هوای شخصی و کوچک بیرون میکشید و این حس عاشقانه خصوصی را که خیلی شبیه زندگی آدمهای معمولی است خراب میکرد و همین اتفاق مهمترین نقطه قوت سونی در «میناکشی سوندرشوار» است؛ فاصله گرفتن از بلندپروازیهای بالیوودی که آن را از ایده تا اجرا و انتخاب عوامل رعایت کرده است. یکی دیگر از امتیازات شاخص فیلم موسیقی شنیدنی جاستین پراباکاران است که از مطرحترین موزیسینهای جنوب هند است و البته ارجاعات مدام فیلم به جنوب هند و ستاره مشهورش، استفاده از لوکشینهای جنوبی و حتی دوبله فیلم به زبانهای مختلف آن دیار، کمک شایانی کرده است که فیلم علیرغم نداشتن ستارههای مشهور یکی از پربازدیدهای نتفلیکس هند باشد و کاربران در سایت IMDb نیز به آن روی خوش دهند. به هر حال جنوبیها هنوز شوق و ذوق ویژهای نسبت به سینما دارند، حسی که قابل قیاس با هیچ کجای دنیا و حتی خود هند هم نیست!
«میناکشی سوندرشوار» هرچند که فیلم صد در صدی نیست و قطعا که بهترین کارنامه ویوک سونی نخواهد ماند، اما به معنای واقعی کلمه یک فیلم اول است که تلاش میکند قصه سادهاش را شیرین و بیلکنت بیان کند و البته آنقدر در این مهم موفق عمل میکند که مشتاق فیلم بعدی سونی بمانیم و امیدوار باشیم که او در فیلمسازی بتواند گامهای مهم و موثرتری به نسبت بازیگری بردارد و قطعا که این شروع کوچک و دلنشین اتفاق کوچکی نیست؛ تماشای فیلمی که دیدناش لذتبخش است و کاممان را شیرین میکند.
تماشای «میناکشی سوندرشوار» در نماوا
نوشته «میناکشی سوندرشوار»؛ عاشقانه از راه دور! اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.