نو کمبل، «جیغ» و آنچه هرگز نمیخواهد اتفاق بیفتد
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
موفقیت تجاری پنجمین فیلم مجموعه متا اسلشر «جیغ» (Scream) با بازی نو کمبل ثابت کرد زندگی در شهر کوچک وودزبورو همچنان در جریان است. این پروژه ۲۴ میلیون دلاری از ۱۴ ژانویه ۲۰۲۲ اکران شد و تا ۲۳ فوریه حدود ۷۸ میلیون دلار در آمریکا و کانادا و تقریباً ۵۷ میلیون دلار در دیگر کشورها فروخت تا مجموع فروش خود را در حدود ۴۰ روز به ۱۳۵ میلیون دلار برساند.
کمبل در «جیغ ۵» به کارگردانی مت بتینلی-اولپین و تایلر جیلت، نقش نمادین سیدنی پرسکات را تکرار میکند. او در اولین «جیغ» (۱۹۹۶) نقش دختری جوان را بازی کرد که خودش و دیگر افراد مرتبط با زندگی او هدف یک قاتل زنجیرهای روانی قرار میگیرند که نقاب یک شبح به چهره دارد. کمبل در فیلم جدید با نسل جدیدی از بچههای وودزبورو آشنا میشود که بیست و پنج پس سال از اولین قتلها در این شهر بار دیگر با تهدید «گوستفیس» روبرو میشوند. این بار قاتل گروهی از نوجوانان را هدف قرار میدهد که هر کدام بهنوعی با قتلهای اصلی مرتبط هستند.
بهعنوان دنبالهای با چند شخصیت ثابت، تعدادی از بینندگان انتظار داشتند حداقل یکی از شخصیتها در این فیلم به پایان خود برسد و حتی برخی فکر میکردند ممکن است شخصیت کمبل درنهایت راه لوک اسکایواکر در «جنگ ستارگان: آخرین جدای» را طی کند. درنهایت، این اتفاق برای او نیفتاد. برای کمبل، دیدن سیدنی که قربانی «گوستفیس» میشود چیزی است که هرگز نمیخواهد روی صفحه ببیند، چرا که او از دید خیلیها بیانگر بقاست.
بازیگر ۴۸ ساله کانادایی میگوید: «فکر میکنم مهم است که او هیچوقت در این فیلمها قربانی نشود. او بیانگر میزان مشخصی از قدرت و قربانی نبودن است و این برای مردم خیلی اهمیت دارد. در گذشته خیلیها پیش من میآمدند و میگفتند سیدنی به نحوی الهامبخش آنها بود یا به شکلی به زندگیشان کمک کرد، چیزی که وقتی در یک فیلم ترسناک بازی میکنید، معمولاً انتظارش را ندارید… من قطعاً از دیدن سقوط سیدنی متنفرم. فکر میکنم یک پیام اشتباه باشد.»
تازهترین فیلم «جیغ» برای کمبل تلخ و شیرین است، چون اولین فیلم بدون وس کریون، معمار این مجموعه ترسناک است که چهار فیلم قبلی را کارگردانی کرد. کریون که اوت ۲۰۱۵ در ۷۶ سالگی درگذشت اولین «جیغ» را با بازی کمبل، دیوید آرکت و کورتنی کاکس ساخت که در دنیا بیش از ۱۷۰ میلیون دلار فروش داشت. موفقیت فیلم به حدی بود که سه دنباله به همراه داشت. «جیغ ۲» سال ۱۹۹۷ بیش از ۱۷۰ میلیون دلار فروخت و «جیغ ۳» سال ۲۰۰۰ حدود ۱۶۰ میلیون دلار به دست آورد. فروش جهانی «جیغ ۴» (۲۰۱۱) حدود ۹۷ میلیون دلار بود.
وقتی کمبل برای اولین بار پا به دکور خانه استو ماکر، یکی از دو قاتل فیلم اصلی گذاشت که بخشی از فیلم جدید در آن اتفاق میافتد، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت. او میگوید: «روز اول که سر آن صحنه آمدم، نبود وس (کریون) را کاملاً حس کردم و وقتی تابلویی را در آشپزخانه دیدم که روی آن نوشته شده بود «بهسلامتی وس»، ناگهان چشمهایم پر از اشک شد. میدانم کورتنی (کاکس) و دیوید (آرکت) هم همین حس را داشتند. یقیناً نبود او را حس میکردم، اما حضور روزانه او در فیلم را هم حس میکردم. این فیلمها، این شخصیتها، این لباسها و نقابها و این دکورها همه متعلق به وس هستند، بنابراین او کاملاً در ذهن ما و در صحبتهای ما حضور داشت.»
کمبل در این گفتوگو درباره فیلم جدید «جیغ» صحبت میکند و همچنین میگوید که آیا برای بازگشت به یک دنباله بالقوه دیگر آماده است یا خیر.
شما در نشست مطبوعاتی فیلم«قلعه در زمین» (۲۰۱۹) اعلام کردید برای بازی در«جیغ» (۲۰۲۲) در حال مذاکره هستید. حالا که به گذشته نگاه میکنید در آن زمان چه چیزهایی بیش از همه برای شما اهمیت داشت؟
این که فیلمنامه خوب باشد، این که کارگردانها به سبک وس احترام بگذارند و این که کاملاً با فیلمهای دیگر همخوانی داشته باشد. از این که وس بخشی از آن نیست نگران بودم و دلهره داشتم که کسی میتواند از پس این کار بربیاید و به لحن، شوخطبعی، زیرکی، ماهیت و همه موارد این شکلی برسد؟ (میخندد.) اما مت و تایلر نامهای برای من فرستادند و در آن عشق خود به وس و این که به خاطر وس کریون کارگردان شدند توصیف کردند. آنها با الهام از وس فیلمساز شدند و فیلم «آمادهای یا نه» را به خاطر فیلمهای «جیغ» ساختند. قبل از این که بدانم آنها قرار است «جیغ» جدید را بسازند «آمادهای یا نه» را دیده بودم و به نظرم فیلم خیلی خوبی آمد؛ بنابراین وقتی فهمیدم فیلم را آنها میسازند، به خودم گفتم، «وای، آنها قطعاً لحن مناسبی دارند. میتوانم تأثیر آنها را ببینم.» و این واقعیت که برای آنها خیلی مهم بود به وس احترام بگذارند، برای من اهمیت زیادی داشت؛ بنابراین فیلمنامه را خواندم و واقعاً عالی بود؛ احساس کردم: «چرا که نه؟ بیایید آن را امتحان کنیم.» (میخندد.)
سیدنی از این فیلم هم جان سالم به درمیبرد که برای من آرامشبخش بود. خیلی نگران بودم که او کشته شود. فکر نمیکنم بتوانم قربانی شدن سیدنی را ببینم، چون او برای خیلی از مردم نماد بقا است. برای شما مهم است که سیدنی هرگز در این فیلمها قربانی نشود؟
همانطور که گفتید فکر میکنم مهم است که او هیچوقت در این فیلمها قربانی نشود. او بیانگر میزان مشخصی از قدرت و قربانی نبودن است و این برای مردم خیلی اهمیت دارد. در گذشته خیلیها پیش من میآمدند و میگفتند سیدنی به نحوی الهامبخش آنها بود یا به شکلی به زندگیشان کمک کرد، چیزی که وقتی در یک فیلم ترسناک بازی میکنید، معمولاً انتظارش را ندارید. (میخندد.) اما این برای مردم اهمیت زیادی دارد و احتمالاً شما تنها کسی نیستید که چنین احساسی دارد. من قطعاً از دیدن سقوط سیدنی متنفرم. فکر میکنم یک پیام اشتباه باشد.
او بهاندازه کافی اتفاقات بد را پشت سر گذاشته است.
(میخندد.) بله بهاندازه کافی پشت سر گذاشته است! مطمئناً همینطور است.
مثلث«جیغ»شامل شما، دیوید (آرکت) و کورتنی (کاکس) برای آخرین بار فرصت پیدا نکردند با هم روی پرده ظاهر شوند. حداقل این فرصت را داشتید که در حین فیلمبرداری همدیگر را جلوی دوربین ببینید؟
بله قطعاً. من و کورتنی با هم روی پرده ظاهر میشویم، اما نه با دیوید، اما با هم شام خوردیم و در ارتباط بودیم. به خاطر کووید شرایط خیلی عجیب بود. در تمام مدت فیلمبرداری اصلاً نمیتوانستیم چهره عوامل فیلم را ببینیم که سخت بود و حس عجیبی داشت. همیشه دوست دارم پشت مانیتور بنشینم و در کنار کارگردانها باشم و ببینم نماها چطور از کار درآمدهاند و درباره چیزی که دنبال آن هستند صحبت کنم، اما به خاطر کووید فرصت این کار را نداشتم. مجبور بودم در یک اتاق دیگری پشت مانیتور بنشینم و این برایم عجیب بود؛ بنابراین این بار جنبههای خاصی از ارتباط اتفاق نیفتاد، اما با بازیگران، چون صحنهها را بدون ماسک فیلمبرداری میکردیم و هر روز، یک بار و گاهی اوقات دو بار آزمایش میشدیم، میتوانستیم با هم شام بخوریم که دوستداشتنی بود.
برای این فیلم خانه استو ماکر (متیو لیلارد) را بازسازی کردند، همانطور که برای «جیغ ۳» این کار را انجام دادند. خانه ماکر در کدام فیلم عجیبتر بود؟
مطمئناً این فیلم، چون قصیدهای برای وس بود. روز اول که سر آن صحنه آمدم، نبود وس (کریون) را کاملاً حس کردم و وقتی تابلویی را در آشپزخانه دیدم که روی آن نوشته شده بود «بهسلامتی وس»، ناگهان چشمهایم پر از اشک شد. میدانم کورتنی و دیوید هم همین حس را داشتند. یقیناً نبود او را حس میکردم، اما حضور روزانه او در فیلم را هم حس میکردم. این فیلمها، این شخصیتها، این لباسها و نقابها و این دکورها همه متعلق به وس هستند، بنابراین او کاملاً در ذهن ما و در صحبتهای ما حضور داشت. اگر کسی درمورد انتخابی نگران بود، همیشه درباره این صحبت میکردیم که اگر وس بود چه کار میکرد و کارگردانها کاملاً از آن استقبال میکردند و میخواستند آن را بشنوند که عالی بود.
در سکانس مهمانی در خانه، شخصیتها بهسلامتی دوست خود وس (دیلن مینت) که نام او آشکارا به یاد وس کریون انتخاب شد، مینوشند. کارگردانان برای این صحنه صدای بسیاری از شخصیتهای فرنچایز، گذشته و حال را درخواست کردند تا در یک «بهسلامتی وس!» بزرگ ادغام شود. از این ادای احترام شگفتانگیز باخبر بودید؟
بله خیلی خاص بود. آنها واقعاً وس را دوست دارند و صادقانه بگویم، ایکاش میتوانستند او را از نزدیک ببینند. دیدن این که وس چه تأثیری بر مردم گذاشت، حتی اگر فرصت ملاقات با او را پیدا نکردند، خیلی زیباست. این واقعیت که کسانی با الهام از او فیلمساز شدند، باورنکردنی است.
در لحظاتی سیدنی و گیل متوجه میشوند چه چیزی قرار است در ادامه اتفاق بیفتد، انگار که یک تله باشد. آنها همه این چیزها را قبلاً دیدهاند. آیا شما و کورتنی بهعنوان بازیگر، آن لحظات را سر صحنه «جیغ» داشتید؟ مناظر و صداهای خاص خاطرات گذشته را تداعی میکردند؟
بله حتماً. سکانس پایانی در خانه استو آشکارا به نسخه اصلی برمیگردد و ازاینجهت خیلی چیزها یادآور کارهایی بود که ۲۵ سال پیش انجام دادیم. انگار همان آشپزخانه بود، همان فضا و همان انرژی. بله صادقانه بگویم کاملاً سورئال بود، اما فکر میکنم بازیگران جوان کار باورنکردنی انجام دادند. آنها خیلی بااستعداد هستند و کارشان خیلی شبیه به انرژی بود که جیمی (کندی)، مت (لیلارد)، اسکیت (اولریچ)، رز (مکگوان) و همه به آن صحنهها آوردند.
خود را مسئول میدانستید بهنوعی نقش یک مربی را برای بچههای جدید داشته باشید؟
احساس نکردم نیازی به این کار باشد. آنها در نوع خود خیلی حرفهای هستند. بسیار بااستعداد و متعهد و دقیق هستند، ضمن این که از طرفداران مجموعه فیلمهای «جیغ» هستند، بنابراین لحن را بهخوبی میشناختند و میدانستند چه چیزی را میخواهند به داستان بیاورند و میدانستند وقتی بحث انرژی و بازیگوشی میشود، فیلمهای «جیغ» به چه چیزی نیاز دارند. من مدام میگویم چیزی به آنها نگفتم، اما ملیسا باررا به یادم آورد که به او گفتم «اجازه بده خوش بگذرد.» و صادقانه بگویم، این مهمترین نکته در این فیلمهاست. شما نمیتوانید خیلی آن را جدی بگیرید. منظورم این است که بله، البته، مهم است که ما یک کار خوب انجام دهیم، اما این هم واقعاً مهم است که از آن لذت ببریم. آن موقع است که تعهد و بازیگوشی در شخصیتها به وجود میآید؛ بنابراین همانطور که گفتم، آنها کار قشنگی انجام دادند و آنطور که فهمیدم لذت بردند. به نظر میرسید به همان اندازه که ما اولین بار لذت بردیم، لذت بردند. در فیلم اول، ما در یک متل در سانتا روزا با هم بودیم. همه در یک راهرو بودیم و اتاقهایمان کنار هم بود و خیلی شبیه یک اردوگاه تابستانی بود؛ و به خاطر کووید، این بچهها همه در یک هتل در شرایط مشابه اقامت داشتند. آنها با خانواده یا دوستانشان بیرون نمیرفتند؛ واقعاً از هم دور بودند. باید همدیگر را میشناختند و با هم ارتباط برقرار میکردند که دیدن آن لذتبخش بود.
کار خاصی برای بازگشت به شخصیت انجام دادید؟ فیلمهای قدیمی رو دوباره دیدید؟ یا آنقدر او را میشناسید که میتوانید بهراحتی به آن بخش از خود دسترسی داشته باشید؟
بله، من نیازی به تماشای مجدد فیلمها ندارم. بهاندازه کافی آنها میشناسم و بهاندازه کافی سیدنی را خیلی خوب میشناسم. همیشه کمی از خودت هست و این واقعیت که سیدنی حالا یک مادر است. اضافه شدن این جنبه به او خوب بود. این یک سطح دیگری از بیامان بودن برای سیدنی است. (میخندد.)
وقتی تصاویر قدیمی سیدنی را میبینید، معمولاً چه چیزی در ذهن شما میگذرد؟
معمولاً ساخت فیلمها، خود لحظات سر صحنه و اتفاقاتی که سر صحنه میافتاد، به یادم میآید. به لحظههای بعد فکر نمیکنم.
از آنجایی که«جیغ»(۲۰۲۲)فروش خوبی داشت، احتمالاً روزی با شما درباره بازگشت دوباره صحبت میکنند. بازگشت شما به عوامل همیشگی مثل قدرت فیلمنامه و داستان بستگی دارد؟
بله، قطعاً. به قدرت داستان بستگی دارد. نمیخواهم این کار را انجام دهم مگر فیلمنامه خوب باشد که البته سخت است. (میخندد.) اما این بچهها در این فیلم واقعاً خوب کار کردند، بنابراین کنجکاو هستم که ببینم بعداً چه میشود. باید منتظر باشیم.
منبع: هالیوود ریپورتر (برایان دیویدز)
تماشای «جیغ ۵» در نماوا
نوشته نو کمبل، «جیغ» و آنچه هرگز نمیخواهد اتفاق بیفتد اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.