«چشمان تمی فی»؛ رنج، سرمایهداری و دیگر شیاطین
مجله نماوا، علیرضا نراقی
رنج با اغلب ما زاده میشود؛ پیش از آنکه واژه رنج یا معنای آن را آموخته باشیم. تمی فی میراثدار رنجی است که توسط مادرش همچون یک غریزه در درونش کاشته شده و او هرچه جلو میرود این رنج نیز بزرگتر میشود. فیلم «چشمان تمی فی» (چشمان تامس فی) ساخته مایکل شوالتر به زندگی خواننده، مجری و مبلغ مذهبی تمی فی باکر میپردازد. زنی بالیده در خانوادهای مذهبی که عشقش به کار برای دین مسیح و تبلیغ آن به شیوههای نوین و با رویکردی تازه، تمامیت زندگیاش را در بر میگیرد و شکل میدهد. او با همسرش به اوج موفقیت در ساحت شهرت و ثروت میرسد و البته در روندی تراژیک افول را تجربه میکند، اما آنچه در این میان اهمیت دارد رنجی است که هیچگاه آرام نمیگیرد.
رنجهای درمانناپذیر
نه گرایش تمی فی به دین و تبلیغ مذهبی، نه ازدواج، نه عشق، نه حتی شیطنت و وسوسه و نه حتی تلاش خستگی ناپذیرش در محبتی یکطرفه و همراه با دلشکستگی به مادرش، رنج او را آرام نمیکند، چرا که تا پیش از لحظهای که او به وجود این رنج همیشگی اقرار میکند، کاری جز انکار رنج انجام نمیدهد. تمی همیشه میخندد، همیشه روی صحنه است، همیشه در حال تلاش است تا اگر از دری به بیرون پرت شد، با لبخند از پنجره به درون بازگردد و همه اینها رنج او را پنهان کرده است.
از مهمترین نکات شخصیت تمی فی که در روند دراماتیک فیلم هم اهمیت فراوانی پیدا کرده چهره و نوع آرایش اوست. آرایش غلیظ او با این رنج ارتباطی درونی دارد. ظاهر تمی در تضاد با کار مذهبی و بستر شغلی اوست و در زندگی او کارکردی نقابگونه دارد. او خیلی زود در همان کودکی آموخته است که چهره اصلی خود را که رنگ همان رنج را بر صورتش به جا میگذارد پنهان کند و بر آن نقابی دروغین آویزان کند تا بتواند به خوبی آنچه در درونش میگذرد را انکار کند. غافل از اینکه سرانجام رنج غلبه خواهد کرد و تمام بزک و آرایش او را نیز شکل خود میکند. سرانجام چهره معصوم تمی به یک چهره هیولاوار مضحک بدل میشود و این گویی اجتنابناپذیر است. این رنج است که بر صورت او ماسیده و بر پوستش جاودان شده. دیگر راهی برای انکار نمانده و از قضا همین ناتوانی در انکار است که تولد دوباره تمی است. تولدی فراتر از معجزهای که به نظر با نمایشی کودکانه از مسیح گرفت و البته رهایی بخشتر از رفاه و موفقیتی که در مدتی طولانی تجربه کرد. نوعی بازگشت به خود و رستن از وابستگی؛ چیزی که در تمام طول زندگی تمی، او را تختهبند همسر بیوفایش و دیگران کرده بود و اجازه همنشینی روح آزاد او را با علایق مذهبی و معنویاش نمیداد.
سرمایهداری علیه تمی فی
زمینهای که تمی فی در آن قرار میگیرد برساخته دو عنصر است که دست در دست یکدیگر دارند؛ مسیحیت و سرمایه داری در آمریکا. در حقیقت کلیسا و اقتصاد دو عنصری هستند که تمی فی را در درون خود معنا میکنند و تلاش میکنند شکل غریزی و پرشور او را در قالبی منحصر کنند که این دو عنصر را کنار هم قرار میدهد. به همین دلیل پس از موفقیت در پیامرسانی دینی، تجارت هم شکل میگیرد و پول و رفاه همنشین مسیح و ایمان میشود. سرانجام نیز دست پرقدرت سیاست، هویت این زوج مُبلغ را تصاحب میکند و اینگونه تراژدی پیش روی زندگی آنها نامنتظر نیست.
تمی فی آزاد، با تفسیری همه شمول از دین و متوجه به اقلیتها، گرایشات خفیف فمینیستی دارد، اما در این روند به عروسکی بد ترکیب تبدیل میشود که در دنیای مزورانهی سرگرمیِ سرمایهمحور حل میشود. او دیگر از کلام پرنفوذ و شخصیت قدرتمندش نه برای گسترش پرشور افکار نوی خود در چهارچوب مذهب، بلکه در راستای کسب مال بیشتر و رشد تجارت دین بهره میبرد. دقیقاً در همین تداخل مغشوش دین، اقتصاد و سیاست است که آن رنج درونی تمی فی رشد میکند و او را هرچه بیشتر در عمق اعتیاد به قرص و توهم فرو میبرد. او به طرز وسواسگونهای درگیر ظاهرش میشود و در عین پرداختن به ظاهر از نیازهای غریزی و درونی خود غافل میماند. در حقیقت تمی فی بهجای تسخیر شدن توسط مسیح -آنطور که خود تصور میکند- فریفته شیطان سرمایهداری شده است و در این بازی قطعاً آنهایی بازندهاند که مانند تمی فی از کودکی به خاطر همان رنج غریزی که میراثدار آن بودهاند آسیب پذیرترند.
فیلمی بازیگر محور
«چشمان تمی فی» یک فیلم زندگینامهای است با یک شاه نقش دشوار محوری. به همین دلیل بازیگر نقش تمی فی یعنی جسیکا چستین است که در مرکز فیلم میدرخشد. چستین در یکی از سالهای موفق کاری خود (خاصه پس از درخشش در سریال «صحنههایی از یک زناشویی») به نامی بدل شده است که اینک در فصل جوایز بارها صدا زده خواهد شد. کما اینکه تا همین امروز جوایزی بابت اجرای نقش تمی فی نصیب او شده است. شخصیتی واقعی که فراز و نشیب فراوانی دارد، به صنعت سرگرمی و رسانه در آمریکا مرتبط است و همچنین از نظر گریم و تغییرات فیزیکی کاری طاقت فرسا و پر جزئیات را میطلبد، نقشی است مورد علاقه اسکار، تا به کلیشههای خود بازگردد و بازی بازیگری مهم را در نقش بزرگ دیگری ستایش کند. جسیکا چستین با این فیلم برای سومین بار نامزد اسکار شده است و اگر چه شاید برای او این بهترین بازی در میان بازیهای متعدد قابل توجهی که داشته است نباشد، اما اغلب بازیگران بزرگ برنده اسکار، برای بهترین بازیهای خود اسکار نگرفتهاند و شاید چستین هم از این قاعده مستثنی نباشد.
تماشای «چشمان تمی فی» (چشمان تامی فی) در نماوا
نوشته «چشمان تمی فی»؛ رنج، سرمایهداری و دیگر شیاطین اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.