نگرانیهای کارگردان «نیترام» برای بازسازی یک کشتار / برداشتی از فصل تاریک تاریخ استرالیا
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
جاستین کرزل، کارگردان فیلم استرالیایی «نیترام» (Nitram) بهخوبی به یاد میآورد وقتی شان گرانت، نویسنده و همکار دائمی او پیام داد فیلمنامهای بر مبنای کشتار پورت آرتور در استرالیا در سال ۱۹۹۶ نوشته است، چطور تلفیقی از ترس و ناراحتی را احساس کرد. کرزل میگوید آن تصور همچنان حال او را بد میکند.
«ناگهان یک ایمیل از شان دریافت کردم. فیلمنامه “نیترام” بود. دلهره داشتم آن را بخوانم و کاملاً شوکه شده بودم.»
کرزل که بیش از ۲۵ سال بود مرتب همراه با همسرش، اسی دیویس، بازیگر زاده تاسمانی به این جزیره و ایالت در جنوب شرق استرالیا سفر میکرد، بسیار نگران ساختن فیلمی بر اساس کشتار جمعی بود که در آن ۳۵ نفر جان خود را از دست دادند، حادثهای که کل کشور را تحت تأثیر قرار داد و روان استرالیایی را برای همیشه عوض کرد. آن دلهره، همراه با نیاز به دقت و حساسیت، بخشی از دلیلی بود که باعث شد ساخت «نیترام» (نام کوچک قاتل پورت آرتور بهصورت برعکس) تقریباً یک دهه طول بکشد.
اما وقتی کرزل شروع به خواندن فیلمنامه گرانت کرد، ترسش برطرف شد و واکنش او کاملاً تغییر کرد. او به یاد میآورد همین واکنش را در زمانی داشت که تصمیم گرفت «اسنوتاون» (۲۰۱۱)، یک فیلم دیگر الهام گرفته از اتفاقات واقعی درباره یک قاتل وحشی بسازد. کرزل احساس کرد ضروری است این فیلم را بسازد. او مجبور بود این کار را انجام دهد.
«بعد از این که فیلمنامه را خواندم، احساس کردم باید آن را بسازم، حتی با این که ترسیده بودم. نوشته شان خیلی قوی بود، با خودم فکر کردم، الان وقت ساختن این فیلم است.»
«نیترام» (نیترَم)، اساساً بهجای این که خود کشتار را به تصویر بکشد، عواملی را بررسی میکند که منجر به یکی از بدترین کشتارهای استرالیای دوران معاصر شد؛ و به دوران اولیه زندگی عامل حادثه پورت آرتور (با بازی کیلب لندری جونز ستاره آمریکایی در حال ظهور) نگاه میکند.
فیلم، زندگی خطرناک و ویرانگر مرد مسلحِ آشفته با پدر و مادری سالخورده و نهچندان مراقب (جودی دیویس و آنتونی لاپالیا) را دنبال میکند که بعد از آشنایی با هلن هاروی (اسی دیویس)، یک وارثه عجیب و منزوی به طرز چشمگیری تغییر میکند. وقتی آن رابطه به شکل ناگهانی به پایان میرسد، نیترام بهسرعت وارد زنجیرهای از خشونت و هرج و مرج میشود.
«نیترام» اتفاقات پیش از آن حادثه مرگبار را بررسی میکند و به طرح پرسشهایی مهم درمورد این که تیراندازی چگونه اتفاق افتاد و نیاز به اصلاح قانون بهکارگیری اسلحه میپردازد؛ این که چگونه این سلاحها میتوانند بهراحتی و آزادانه به دست افرادِ اشتباه بیفتند.
کرزل میگوید این ملاحظات به عزم او برای ساختن فیلم کمک کرد، فیلمی که او با همکاری گرانت و نیک باتزیاس و ویرجینیا ویتول از شرکت گودثینگ پروداکشنز تولید کرد.
یک فصل تاریک در تاریخ استرالیا و اجبار برای بیان آن
کرزل که حالا با خانوادهاش در تاسمانی زندگی میکند، عمیقاً نسبت به مسئولیتی که بهعنوان یک فیلمساز در قبال جامعه امروز خود داشت، حساس بود. او نگرانیهای قابل ملاحظهای داشت و درمورد به تصویر کشیدن قتلهای پورت آرتور دچار تعارض بود.
«من تاسمانیایی نیستم اما اینجا زندگی میکنم چون همسرم تاسمانیایی است و احساس میکنم اینجا مکانی است که میخواهم بقیه عمرم را بگذرانم؛ بنابراین بدیهی است برای ساخت فیلم کاملاً عصبی بودم. آخرین کاری که میخواهم انجام دهم، دامن زدن به آسیبهای روانی است که همچنان ادامه دارد، آن هم در مکانی که بسیار دوستش دارم. مسئولیت سنگینی بود.»
با گذشت ۲۵ سال از آن حادثه، کرزل از نزدیک شاهد بود این رویداد «غیرقابل اشاره» چگونه همچنان بر جامعه تاسمانی تأثیر زیادی میگذارد. یک موضوع همیشگی بود که او و گرانت نمیتوانستند از ذهن خود دور کنند و دائم درباره آن بحث میکردند. هر دو مضطرب بودند و عذاب وجدان داشتند، هر بار که یک قتل عام بیمعنی در اخبار گزارش میشد آنها را بیشتر تحت تأثیر قرار میداد، بهویژه گرانت که در آن زمان در ایالات متحده زندگی میکرد، جایی که انگار هر روز تیراندازیهای مرگبار روی میدهد.
کرزل میگوید: «شوک کشتار پورت آرتور لرزهای و عمیق بود. یک کابوس دائمی بود؛ بنابراین، آنچه آن روز اتفاق افتاد و متعاقباً تغییر قانون اسلحه در استرالیا واقعاً حیاتی بود.»
کرزل، آمار خشونت با اسلحه و موضوع اصلاح قانون اسلحه و سهولت دستیابی به سلاحهای خودکارِ خطرناک در استرالیا، افزایش حملات خشونتآمیز با اسلحه در سراسر دنیا و گسترش اسلحه را بررسی کرد. آشنایی با این حقایق او را برانگیخت مسئولیت بازگویی داستانی را بر عهده بگیرد که بر اهمیت و اصلاح قانون اسلحه تأکید دارد.
«نمیدانستم اصلاحات (که پس از کشتار پورت آرتور اعمال شد) خیلی جدی گرفته نمیشود. نمیدانستم موارد آشکاری از لابی درمورد اسلحه هست که سعی در تغییر این اصلاحات دارند. یا این که در حال حاضر تعداد سلاحها در استرالیا بیشتر از سال ۱۹۹۶ است. دائم از خودم میپرسیدم ما باید درباره آن روز صحبت کنیم؟ باید درمورد آن بحث کنیم؟ احساس میکردم باید فیلم را بسازم.»
کرزل، فیلم خود را تلاشی برای پرداختن به این موضوع توصیف میکند که «چگونه آسیبپذیرترین و خطرناکترین افراد میتوانند از قانون اسلحه سوءاستفاده کنند». تیراندازیهای سال ۱۹۹۶ به قربانیان تاسمانیایی، خانوادهها و جامعه آنها آسیب رساند و هنوز هم بر نسلهای تازه تأثیر میگذارد.
رویارویی با موانع در داخل و خارج از صحنه فیلمبرداری
«نیترام» به خاطر موضوع بحثبرانگیز و پیچیدگیهایش، مملو از چالش بود. کرزل میگوید سختترین فیلمی بود که تاکنون کار کرده است – چه در صحنه و چه خارج از صحنه. او با غلبه بر تردید درونی خود و تیم سازنده و منتقدان، باید صحت فیلم را تضمین میکرد و در عین حال درد و آسیب احتمالی را که با قرنطینه ناشی از کووید تشدید میشد، به حداقل میرساند.
فیلم به خاطر موضوع خود با واکنشهای انتقادآمیز از سوی بازماندگان، رسانهها، تماشاگران و سایر فیلمسازان و دیگران و حتی اسکات موریسون، نخست وزیر استرالیا روبرو شد و خیلیها خواستار تحریم «نیترام» شدند. دو روز بعد از شروع فیلمبرداری، درخواستهایی درمورد توقف پروژه مطرح شد.
یکی از بزرگترین چالشهای تولید این بود که لوکیشن مهمترین صحنه فیلم، یک مغازه فروش اسلحه، کمتر از بیست و چهار ساعت قبل از زمانبندی، با موشکافی رسانهها کنار گذاشته شد. کرزل میگوید: «ما به سر و کله هم میزدیم تا جایگزینی پیدا کنیم.»
آن صحنه محوری جایی است که نیترامِ آشفته، بدون هیچگونه بررسی مناسب، کارت شناسایی یا پر کردن فرم، دو تفنگ خریداری میکند؛ به قول کرزل، «انگار که چوب ماهیگیری میخرد.»
با وجود چالشها، کرزل ثابتقدم بود، او بهسرعت از نو سازماندهی کرد و یک لوکیشن جایگزین پیدا کرد. آن صحنه همهچیز را برای او روشن کرد. «شیوهای که کیلب با بیتفاوتی وارد مغازه شد و تفنگ خرید، خیلی تکاندهنده بود. بلافاصله مشخص شد که چرا این فیلم را میساختیم.»
همکاری با بازیگران متعهد
یکی از جنبههای فیلم که بیش از همه درباره آن صحبت شده است، انتخاب بازیگر شخصیت اصلی، نیترام است. کرزل که به خاطر انتخابهای جسورانه در بحث بازیگری شهرت دارد، کیلب لندری جونز، ستاره تگزاسی («برو بیرون») را برای نقش قاتل انتخاب کرد. این یک قمار بود که برای فیلمساز نتیجهبخش بود و جایزه معتبر بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن ۲۰۲۱ را برای لندری جونز به ارمغان آورد.
کرزل میگوید تعهد، توجه و حرفهای بودن بازیگر در درجه اول قرار داشت. «کیلب دیدگاهی بیرونی به کار آورد و در عین حال حضوری فوقالعاده الهامبخش داشت. او سر صحنه فیلمبرداری به فیلم بعدی خود فکر نمیکرد. ما کسی را داشتیم که میخواست همهچیز را به نقش خود بدهد و کار کردن با او کاملاً لذتبخش بود، کسی که برای بازیگری و تمرکز ارزش قائل است و شدیداً میخواست هر روز سر صحنه فیلمبرداری باشد تا بازی کند.»
یکی از امتیازات واقعی فیلم همکاری با بازیگران کهنهکار و بسیار محترم استرالیایی، جودی دیویس و آنتونی لاپالیا و اسی دیویس بود. کرزل میگوید هر یک از بازیگران به همان اندازه نسبت به موضوع حساس و متعهد بودند. «همه آنها صد درصد با کار بودند و هر یک آنقدر باهوش و فوقالعاده باتجربه هستند و دیدگاهی تحلیلی به پروژه میآورند. نمونه آن شیوه صحبت کردن جودی درمورد نقش یک مادر در صحنهای از فیلم است.»
درنهایت، کرزل امیدوار است نقشآفرینیهای خیرهکننده، زمینهساز بحث درباره موضوعات مطرحشده در فیلم «نیترام» ازجمله اصلاح قانون اسلحه شود و این که این موضوع تقریباً سه دهه بعد تا چه حد همچنان مرتبط، مهم و موضوع روز باقی مانده است.
او میگوید: «وقتی در جشنواره کن بودیم و برای اولین بار فیلم را با تماشاگران نگاه میکردیم، در پایان، صدای نفس کشیدن شنیده میشد. مردم بعد از دیدن فیلم ناگهان متوجه شدند در آن روز چه اتفاقی افتاد. خیلیها وقتی فهمیدند اصلاحات قانون اسلحه پس از حادثه پورت آرتور زیر سؤال میرود، یا این اصلاحات میتواند جدی گرفته نشود، شوکه شدند. آن شوک محسوس بود؛ بنابراین فکر میکنم مهم است که به بحث درباره این فصلهای تاریک ادامه دهیم. هیچچیز خوبی از سکوت به دست نمیآید. فکر میکنم خاطره، حتی خاطرات تلخ میتواند بسیار قدرتمند باشد.»
منبع: اسکرینهاب (آنتونی فرجمن)
تماشای «نیترام» در نماوا
نوشته نگرانیهای کارگردان «نیترام» برای بازسازی یک کشتار / برداشتی از فصل تاریک تاریخ استرالیا اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.