«شب بازگشایی»؛ تئاتر و روشناییهای شهر
مجله نماوا، علیرضا نراقی
پاندمی بیشترین آسیب را در میان مشاغل هنری به تئاتر زد. این هنر به واسطه کرونا و فاصله اجتماعی حاصل از آن دچار بحرانی کاملاً وجودی شد. این بحران به دلیل همگرایی زنده اجراگر و تماشاگر در ماهیت تئاتر، امری دور از ذهن نبود، اما میتوان به واسطه آن به نکات با اهمیت ماهوی بیشتری نیز درباره تئاتر پی برد. تعطیلی شهر به معنای تعطیلی هنری به نام تئاتر است و همین نکته، گویای وجهی پراهمیت از ماهیت این هنر است. تئاتر همواره به سبب جمعی و آیینی بودن و اتکای خود به «حضور» چیزی فراتر از یک تجربه هنری است. تئاتر یک تجربه شهری زنده است که حضور را به جادویی از تجربه مشترک عواطف تبدیل میسازد. به دلیل همین اتصال زنده با جریان شهر، تئاتر در نفس خود دارای وجهی به شدت سیاسی است. میزان ارتباطپذیری و عمق فرهنگی یک شهر به تئاتر وابسته است و وجود عمق فرهنگی و امکانهای مدنی ارتباط، به معنای وجود جامعهای توانمند در طرح مشکلات و حل مسائل است. بنابراین همانطور که زنده بودن تئاتر نمادی از زندگی شهری و جریان پویای فرهنگی است، خاموشی آن نیز نشانی از خاموشی افقهای روشن زندگی مدنی و پیوندهای پویا و راهگشای ارتباطات اجتماعی است.
از یونان باستان به نیویورک غمزده
پنج قرن پیش از میلاد مسیح یعنی در دوره شکوفایی اندیشه و رشد افکار عمومی در آتن، تئاتر ارتباطی کوتاه زیر سقفی بلند نبود، بلکه ارتباطی بلند مدت زیر سقف آسمان و در میانه میدان بود. میدان بزرگی که جامعه مسائل خود را به واسطه هنرمندان تئاتر به آنجا میآورد تا به گفتوگو بگذارد. جایی که درامنویسان تلاش میکردند تنش میان فردیت و تقدیرگرایی، سیاست و سنت، عواطف و عقلانیت را به گفتوگو بگذارند و وجوه تراژیک احتمالی دوام یافتن تنش را به شهروندان نشان دهند. تئاتر مکانی بود شبیه به مجلس سنا، اما نه برای تصمیم و کشمکش سیاسی میان بلوکهای مختلف قدرت یا اشخاص با نفوذ، بلکه برای تأمل درباب ماهیت تنشها و آنچه در زیر پوست پولیس(کلانشهر) در جریان است. تئاتر البته که در مراسم و جشنی بزرگ اجرا میشد و البته که مایه شادی و شور تماشاگران بود، اما فقط سرگرمی نبود، جایی برای شهری شدن و شهروندپروری نیز بود. این ماهیت با وجود تبعید تئاتر به سالنها در طول سالیان و تمام ممنوعیتها و سرکوبهای قدرت، همواره با روند تاریخ تئاتر بیش و کم ادامه یافته است.
مستند شب بازگشایی ساخته رودی والدز در سال ۲۰۲۱ روایتی است از گروهی تئاتری در نیویورک که پس از اتمام قرنطینه و بهتر شدن شرایط کووید، در تلاش هستند تا در سنترال پارک نیویورک متنی از شکسپیر را اجرا کنند. آنها پس از مدتها دوری از زندگی در تئاتر، دوباره به زندگی تئاتری خود بازگشتهاند تا با زندگی بخشیدن به شهر، زیست هنری خود را بازیابی کنند. شور این شروع، چنان گرم و احساسبرانگیز است که میتوان در دوربین مشاهدهگر، اما همراه و همدل ولدز اهمیت این پدیده را هم نزد نمایشگران و هم در بطن مهمترین کلانشهر جهان، یعنی نیویورک که چهارراه ملیتها، نژادها و گرایشهای فردی، فرهنگی، هنری و اجتماعی است حس کرد.
شکسپیر همیشه بهار است
ویلیام شکسپیر به عنوان مشهورترین نابغه تاریخ ادبیات نمایشی یکی از منابع همواره زنده رجوع و بازخوانی در ادبیات و تئاتر است. او هم اکنون نیز بیشتر از هر درامنویس معاصری اجرا میشود. گویی شکسپیر همیشه هست، همین امروز نیز در حال نوشتن است، به این معنا که میتوان متنی از او را همین امروز جوری فهمید که انگار مسئلهای معاصر را بیان میکند. گروه تئاتر دلاکورت نیز به شکسپیر رجوع کرده است به یکی کمدیهایش یعنی «همسران خوش ویندزدور». کمدی شکسپیری اغلب در تاریخ نقد ادبی و خاصه به واسطه نظریه نورتروپ فرای* به آثار بهاری مشهورند. آثاری که به نو شدن، بازگشت باروری و زایش اشاره دارند و همین فضا با قصد گروه تئاتری برای راه انداختن دوباره تئاتر و البته همانطور که اشاره شد ارتباط شهری، همسو و هماهنگ است.
علاوه بر این هنرمندان تلاش دارند دوباره مسائل اساسی جامعه آمریکا را به صحنه بیاورند و باز اینجا شکسپیر ابزار بسیار مناسبی است. نمایش توسط گروهی سیاهپوست اجرا میشود و این خود در نقطه صفر یک متن انتقادی تفسیرپذیر را میسازد. این اجرا در همان ایده حاوی نکاتی اجتماعی، سیاسی و انتقادی است و البته وقتی با جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» به شکلی آگاهانه پیوند میخورد، دیگر میشود یک نمایش کامل از همان ماهیت تئاتر که در ابتدای این نوشته به آن پرداخته شد. حال هنر سخن میگوید، شهر زنده میشود و سیاست به خیابان میریزد. به همین سادگی هنر، سیاست و زندگی شهری دوباره یکی میشوند. حالا این میدان در نیویورک همان آتن است و این گردهمایی همان گردهمایی آیینی یونانیان باستان برای کشف و آشکارسازی مسائل اصلی جامعه. میانجی اینجا معجزه همواره تازه و گرم شکسپیر است، زبانی که به گفته بازیگران این نمایش هیچگاه کهنه یا ساده نمیشود و همواره برانگیزاننده است و حاوی لایههایی متعدد از پیچیدگیهای بود و نمود انسانی.
*Northrop Frye(۱۹۱۲-۱۹۹۱) اسطورهشناس، نظریهپرداز و منتقد ادبی کانادایی
تماشای مستند شب بازگشایی در نماوا
نوشته «شب بازگشایی»؛ تئاتر و روشناییهای شهر اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.