نگاهی به فیلم «زد» / گاوراس؛ فیلمسازی که جلوتر از زمان خود گام برداشت
مجله نماوا، مینو خانی
۵۰ سال از ساخت فیلم «زد» (۱۹۶۹) که کارگردانش، کوستا گاوراس یونانیالاصلِ فرانسوی توانست جایزه بهترین فیلم خارجی زبان را از اسکار ۱۹۷۰ به دست آورد، میگذرد. فیلمی که به طرز عجیبی تقریبا هیچکس در آن نامی ندارد. همه شخصیتها با سمتشان شناخته میشوند: ژنرال، دکتر، معاون، نمایند، دادستان. فقط دو، سه نفر از طبقه پایین نام دارند که نقش مزدور را در فیلم بازی میکنند؛ این یعنی نشان دادن بخشهای مختلف یک جامعه از ارتش و نیروهای نظامی گرفته تا قوه قضائیه و رسانه و نمایندهها و مردم عادی.
مکان فیلم نیز مشخص نیست فقط بعضی وقتها از «پایتخت» حرف زده میشود. انگار داستان در ناکجاآباد رخ میدهد یا نه، انگار داستانی است که در همه جای دنیا همین شکل است: حکومت یا طبقه مسلط که قدرت دارد، میتواند هر وقت هر مهرهای را که دلش خواست جا به جا یا اضافه و کم کند، قدرت دارد و میتواند هر داستان و اتفاق و حادثهای را هر طور دلش خواست روایت کند.
گرچه گاوراس فیلم را از یک اتفاق واقعی و بر اساس رمانی به همین نام از واسیلیس واسیلیکوس ساخته که داستان کشته شدن نامزد ریاست جمهوری حزب چپگرا در یونان بوده و حزب حاکم او و طرفدارانش را از صحنه حذف کرده است، اما الان بعد از ۵۰ سال بیشتر شبیه پیشگویی میماند. انگار گاوراس آینده کشورها و دولتهایی در همه جای دنیا را به تصویر کشیده که هر آنچه که میخواهند میکنند. خصوصا وقتی ابتدای فیلم تاکید میکند که «شباهت به رویدادهای واقعی، افراد مرده یا زنده تصادفی نیست» یعنی این روایت با این شخصیتها واقعی بوده و در یونان رخ داه است، اما امروز بعد از ۵۰ سال تصور میشود اتفاقا تاکید او صرفا بر اتفاقات سرزمین مادریاش نبوده، بلکه این روایت میتواند تعمیمپذیر باشد و هر فیلمساز یا هر مخاطبی میتواند نام مسوولان سرزمین خود را بر آنها بگذارد. شاید ویژگی هنرمند در همین است که جلوتر از زمان خود گام برمی دارد و به قول ارنست فیشر «نبض جامعه خود است».
گاوراس با هوش ذاتی یا به دلیل رویکرد سیاسیاش در فیلمسازی، به دنبال نشان دادن حقیقت است. برای همین شخصیت دکتر با بازی ایو مونتان را به گونهای به تصویر میکشد که انگار قدرت و خصوصا نفوذ کلام دارد و طرفدارانی دارد که میخواهند او به قدرت برسد، چون از وضعیت حکومت بر قدرت ناراضی هستند و حالا دکتر با نقطه نظراتش آن تکیهگاه امن است که حضورش در قدرت میتواند باعث رهایی باشد. اما گاوراس تقریباً دکتر را در موضع قدرت نشان نمیدهد تا حدی که حتی توانایی برگزاری یک جلسه سخنرانی هم ندارد، در همه سالنها به روی او بسته است، برگزاری سخنرانی در خیابان نیز در نهایت محکوم میشود. یا بازپرس پرونده با بازی ژان لوئی ترنتینانت گرچه جایگاه مهمی دارد و در تمام مسیر تحقیق در راستای پیدا کردن عوامل قتل دکتر تلاش میکند تا راه به خطا نرود و حقیقت را برملا کند و توصیههای دادستان و بقیه را به گوش نمیگیرد، اما در نهایت این اوست که از ادامه حضور در صحنه حرفهای حذف میشود، نه فقط او، بلکه تمام کسانی که ارتباطشان با حکومت توسط خبرنگار کشف شده بود، حذف میشوند.
تصویری از حکومت و جامعهای فاسد
حتی با اینکه گاوراس در تمام طول فیلم نشان میدهد که خبرنگار یا بهتر «رسانه» قدرت دارد و میتواند حتی بسیار بهتر و دقیقتر از جریان قضایی عوامل حادثه و قتل دکتر را شناسایی کند، و هر آنچه بازپرس پرونده به دست میآورد، اطلاعاتی است که حاصل تلاش و پیگیریهای خبرنگار است، در نهایت خبرنگار نیز به حبس محکوم میشود تا درس عبرتی برای دیگر خبرنگاران و اهالی رسانه باشد تا پایشان را بیشتر از گلیم خود دراز نکنند.
«زد» تصویر حکومت و جامعهای فاسد است که توسط گروهی اداره میشود که با تطمیع یا اعمال فشار مالی و سیاسی مردم را تحت فشار قرار میدهد. سیستم دولت و حکومتی که گاوراس تصویر میکند، ترسناک است چون همه اقشار جامعه را درگیر موضوع میکند تا دولت هر طوریکه میخواهد با آنها رفتار کند. این سیستم فقط یک الیگارشی (حکومتی در دست گروه کوچک فاسد) متشکل از افسران و نظامیان عالیرتبه نیست که به دنبال حفظ منافع خود هستند، بلکه یک شبکه فاسد است که در همه جای جامعه رسوخ پیدا کرده و تا میتواند مردم را تحت فشار قرار میدهد، و نه فقط مخالفان باید از صحنه سیاسی و زندگی حذف شوند، بلکه همه کسانی که به دستور «آنها» و با تطمیع یا تهدید وارد بازی شدهاند، چنانچه «آنها» صلاح بدانند باید حذف شوند تا «آنها» بتوانند به کار و حضور خود ادامه دهند.
مشاهدات و تجربیات و واقعیاتی که امروزه در جوامع و حکومتهای مختلف لیبرال و دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد ثابت میکند آنچه گاوراس در «زد» به تصویر کشیده مربوط به یک زمان و یک مکان مشخص نیست، بلکه موضوعی ازلی و ابدی است که هر کس که به قدرت میرسد، برای استمرارش در صحنه و قدرت سیاسی هر مخالفی را از بین میبرد و از انجام هیچ کاری رویگردان نیست. برای همین ترجیح میدهم به جای اینکه گاوراس را یک فیلمساز سیاسی بدانم، همانطور که تا به حال خوانده شد، او را هنرمندی واقعی خطاب کنم که با «زد» نشان داد چقدر میتواند «نبض جامعه را درک کند و چقدر جلوتر از زمان خود گام برمیدارد».
تماشای «زد» در نماوا
نوشته نگاهی به فیلم «زد» / گاوراس؛ فیلمسازی که جلوتر از زمان خود گام برداشت اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.