نقد دو فیلم کوتاه؛ حقیقتی که از دل وحشت میگذرد
مجله نماوا، سحر عصرآزاد
«اربابان»؛ فانتزی وحشت
فیلم کوتاه «اربابان» خلق ترس و تعلیق را بر مدار رویدادی عادی به گونهای پیش میبرد که به نقطهای قابل انتظار منتهی شود، اما در همان نقطه برگ برنده و غافلگیری خود را رو میکند.
این فیلم ۹ دقیقهای به نویسندگی و کارگردانی متیو گودهو؛ محصول کشور آمریکا در سال ۲۰۱۸ است که جایزه ویژه جشنواره فیلم کوتاه وان ریل را به عنوان فیلمی ترسناک در همان سال به خود اختصاص داده است.
فیلمساز با اشراف به کارکرد ایده مورد نظر خود در زمانبندی کوتاه، توانسته با ایجازی حساب شده یک موقعیت ساده و متداول روزمره را که برای مخاطبان همراه با پیشزمینههای مشابه است، به اندازه بسط و گسترش دهد.
فیلم در شب با سوار شدن دختری به داخل ماشیناش آغاز میشود که در گفتوگوی تلفنی از عادی بودن وضعیت حرف میزند و اینکه بدون نگرانی در مسیر خانه قرار دارد. همین هشدار به منزله کاشتی است برای حساس کردن شاخکهای مخاطب که به مدد جایگاه و زاویه دوربین تبدیل به سرنشین ماشین شده است.
به همین واسطه کلیت فیلم در ماشین میگذرد با نگاهی به اتفاقات درون آن از زاویه داخل و خارج که تعلیق تدریجی برای به وقوع پیوستن گزینههای ذهنی مخاطب را شدت میبخشد. رویداد مرکزی نیز طبق پیشبینی شکل میگیرد؛ یک برخورد نمایشی با مصدومی مست که دختر راننده با سادگی میخواهد او را به خانه برساند و درمانش کند.
در این روند به گونه ای اتفاقات سطحی و احمقانه پیش میرود که تعجب مخاطب را برمیانگیزد اما این کارکرد را دارد که به تدریج انتظار تبدیل شدن فیلم از اثری صرفاٌ ترسناک به یک کمدی فانتزی ترسناک را پررنگ میکند. به واسطه همین قلاب است که فیلمساز میتواند روی ادامه همراهی مخاطب حساب کند.
در واقع مرز باریکی بین سویه طنز و سادهدلانه فیلم و سویه وحشت فانتزی آن وجود دارد که فیلمساز میتوانست با ظرافت و طمأنینه بیشتری روی آن مانور بدهد تا در انتها به واسطه ضربه نهایی و افشا شدن هویت مصدوم و همراهش، مخاطب از این تغییر رویه و غافلگیری، لذت کشفی جدید ببرد نه سرخوردگی ناشی از باورناپذیری این فانتزی نابهنگام.
اما فیلمساز در کارگردانی توانسته سویههای هوشمندانهتری را در انتخاب جای دوربین و زوایایی که قرار است نقطه دید مخاطب باشند، ثبت کند. بهخصوص که با وجود محدودیت امکانهای موجود، در موقعیتی بجا دوربین را از داخل ماشین به عنوان سرنشین خارج کرده و دختر جوان و مرد مصدوم را در قابی واحد از روبرو ثبت میکند که همین قاب در انتها با یک جابجایی تبدیل به قابی فانتزی بر محور یک موتیف میشود؛ مصدوم از راننده میپرسد (سیگار برام می گیری؟!)
«مردگان»؛ عدالت مردگان بر جهان زندگان
فیلم کوتاه «مردگان» متکی بر یک ایده فانتزی مبتنی بر اخلاقگرایی است که تقدیر مقتولان را به قاتلانشان پیوند زده و عدالت شخصی را بر جهان خیالی فیلم برقرار میکند.
این فیلم ترسناک ۱۸ دقیقهای محصول کشور انگلستان؛ بر اساس فیلمنامهای از فدریکو فرناندز آرمستو با کارگردانی استیون جورجیو ساخته شده که جایزه بهترین فیلم ترسناک جشنواره بولتون را در سال ۲۰۱۹ به خود اختصاص داده است.
فیلم با صحنهای آغاز میشود که لحظاتی پس از تصادفی دلخراش و خارج شدن راننده زن از ماشین را ثبت کرده و پس از آن زندگی از هم پاشیده او را دنبال میکند که مصداق عینی عذاب وجدان او؛ مقتولی است که با چهرهای فروپاشیده همه جا تعقیبش میکند.
این تصویر میتواند ایده اولیه نویسنده و فیلمساز برای ورود به جهان فانتزی و تعبیر هر یک از مخاطبان از یک قاتل ناخواسته آنهم در تصادف ماشین باشد. اما اتفاق اصلی پس از این میافتد که همین تصویر تبدیل به کلیدی برای ورود به جهان فانتزی درام و خلق یک قانون نانوشته در جهان مردگان شده؛ اینکه آنها برای انتقام از قاتل خود لحظهای رهایش نمیکنند تا به هدفشان برسند.
ایدهای که جذابیت اداره یک فیلم بلند سینمایی را هم دارد، اما نویسنده و فیلمساز با شناخت درست از مدیوم فیلم کوتاه، بسط و گسترش آن را به یک خط داستانی محدود کرده و تلاش کردهاند به زعم خود کاشت، داشت و برداشت منطقی، قابل قبول و باورپذیری از آن داشته باشند.
به این ترتیب قصه معماگونه خود را بین چهار کاراکتر پیش میبرند که نیاز دراماتیک آنها در تضاد با دیگری است و به همین واسطه درام در طول این ۱۸ دقیقه با چالشهای لحظهای مداوم برای هر یک پیش میرود.
طبعاً نمیتوان چندان به جزئیات منطق قوانین این جهان فانتزی خرده گرفت که مثلاً چه کسانی و چرا این اجساد متحرک را میبینند و چه و چه؛ زیرا آنچه در این زمانبندی کوتاه اهمیت مییابد روند حساب شده داستانی است که باید طی آن؛ گرهها و سوالهای ذهنی مخاطب یکی پس از دیگری گشوده و پاسخ داده شده و با گرهی دیگر بسته شوند.
در انتها خوانش اخلاقی شخصی سازندگان اثر از عدالت است که حرف اول را زده و بر جهان فانتزی فیلم حاکم میشود که چیزی نیست جز عذاب وجدان مکرر قاتل تا لحظه مرگ که مصداق عینی آن رویارویی مداوم با مقتول است!
نویسنده و فیلمساز تلاش کردهاند در روند بسط این ایده، یک درام عاشقانه را به شکلی معماگونه پیش ببرند تا در سرخوردگی گرفتار شدن شخصیت محوری فیلم (زن راننده) از عذاب یک مقتول به مقتولی دیگر، مخاطب را دلگرم کند. این تمهید دراماتیک هم وصال دو عاشق در جهان مردگان و کشف تکهای از پازل روابط جهان زندگان است که قابلیت اداره فیلم و همراهی برانگیزی برای مخاطب را دارد.
فیلم «مردگان» در طراحی تعلیق و تعقیب و گریزهایی که کاراکتر اصلی را در معرض تهدید مردگان و زندگان قرار می دهد، از استانداردهای کارگردانی فیلم های ترسناک بهخصوص در سکانسهای حرکتی و لوکیشن های متعدد بهره برده و توانسته در اشل فیلم کوتاه هم فانتزی بدیع خود را بنا، هم زمینه منطق و باورپذیری آن را برای مخاطب ایجاد کند که ویژگی مهمی است.
تماشای «اربابان» و «مردگان» در نماوا
نوشته نقد دو فیلم کوتاه؛ حقیقتی که از دل وحشت میگذرد اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.