درباره دو فیلم کوتاه؛ از خشونت جنگ تا رویای کودکی

امتیاز دهید post

مجله نماوا، ایلیا محمدی نیا

«روح سرگردان»

جنگ در تمام جهان یک معنا دارد: ویرانی، مرگ و تباهی. در این میان جنگ‌هایی هم هستند که از دل آن می‌توان اتحاد و همدلی و در عین حال نبوغ جهت مواجهه با دشمن را به صورت خاص و ویژه دید. یکی از این جنگ‌ها در دوره معاصر، جنگ ویتنام است. جنگ ویتنام نام مجموعه عملیات و درگیری‌های نظامی‌ است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی بین نیروهای ویتنام شمالی (جبهه رهایی‌بخش ملی) ویت کنگ‌ها به رهبری هوشی مینه و جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام جنوبی از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر اتفاق افتاد. یکی از تصاویر هولناک این جنگ که در سال‌های دور در غالب مستند از تلویزیون پخش می‌شد تصویر یکی از نیروهای ویت کنگ با دست‌های بسته بود که مغزش از فاصله یک متری توسط یک افسر نیروهای ویتنام شمالی مورد اصابت گلوله قرار گرفت. تصویری که هیچ از ذهن مخاطبان پاک نشد. با این همه به رغم آنکه نیروهای ویتنام شمالی همراهی تمام قد نیروهای مجهز آمریکایی را داشتند این نیروهای ویت کنگ بودند که در نهایت با دست‌های خالی به مدد همدلی و البته تاکتیک‌های جنگی از جمله حفر تونل‌های متعدد توانستند پیروز نهایی شوند. در طول جنگ در حدود ۲۵۰ کیلومتر تونل زیر زمینی حفر شد که هم محل جنگ با نیروهای متخاصم و هم محلی برای استراحت، انبار مهمات، آذوغه غذایی و هم زندگی ویت کنگ‌ها بود.

فیلم کوتاه داستانی«روح سرگردان» (Wandering Soul) محصول کشور استرالیا به کارگردانی جاش تنر (Josh Tanner) است. کارگردان با تکیه بر تاکتیک مهم ویت کنگ‌ها در حفر تونل، در بستر یک اثر ترسناک، روایتی ناشنیده از نیروهای آمریکایی را روایت می‌کند؛ این نیروها با انجام یک عملیات روانی برای بیرون کشیدن ویت کنگ از تونل‌ها، بر باورهای معنوی و مذهبی تکیه می‌کنند. فیلم نشان می‌دهد گاهی پیروزی در جنگ رو در رو اتفاق نمی‌افتاد ولو آنکه دست‌هایتان از پیشرفته‌ترین سلاح‌های روز جهان پر باشد و طرف مقابل عاری از آن باشد. کافی‌ست درک درستی از باورها و اندیشه‌های طرف مقابل داشته باشید و با یک عملیات روانی اذهان نیروهای مقابل را به چالش بکشید. همیشه باورهای معنوی و اعتقادی نمی‌تواند تکیه‌گاه مناسبی برای مواجهه با دشمن باشد.

کارگردان فیلم «روح سرگردان» به خوبی توانسته است هم باورهای ویت کنگ‌ها را به تصویر بکشد و هم از تاکتیک جنگ روانی امریکایی‌ها پرده بردارد.

دیدن این فیلم می‌تواند نگرش آدمی را نسبت به اهمیت جنگ روانی تغییر دهد خاصه در دوران فعلی که ابزارهای جنگ روانی تنوع بسیاری دارد.

«یادآوری»

دنیای خیال برای کودکان از هرچیز این جهان، واقعی‌تر و ملموس‌تر است. دنیایی که پر از نور و رنگ است و در آن هر امری قابل اتفاق افتادن است. از رنگین کمانی که هست و می‌توان بر فراز آن به سوی دیگر خیال رفت تا دلفین‌هایی که در آسمان پرواز می‌کنند و حتی تک شاخ‌هایی که در آن جان می‌گیرند و زندگی می‌کنند.

فیلم کوتاه «یادآوری» (Remembering) به کارگردانی الیجا آلن بلیتز (Elijah Allan-Blitz) محصول کمپانی دیزنی (Disney) تلاش می‌کند تلنگری به آدم‌ها بزند که جهان بی‌تخیل و خیال، حتما چیزی کم دارد.آدمی هر چه بزرگتر می‌شود از این جهان فاصله می‌گیرد، اما نمی‌تواند وجودش را نادیده بگیرد.

جایی از فیلم خیال از دختر بچه می پرسد:

«دنیای تخیل برای بچه‌هاست یا بزرگترها هم می‌توانند اینجا بیایند (سرزمین خیال).

پسرک می‌گوید بعضی اوقات بزرگترها تخیل‌شان را فراموش می‌کنند.»

کارگردان تاکید دارد اگر بزرگترها فراموش نکنند با خیال زندگی‌شان پر از رنگ و نور می‌شودو فقدان آن زندگی را کسل‌کننده می‌کند.

تماشای «روح سرگردان» و «یادآوری» در نماوا

نوشته درباره دو فیلم کوتاه؛ از خشونت جنگ تا رویای کودکی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.

مطالب مرتبط