ایلان ماسک بارها من را ناامید کرده است. او شبکه اجتماعی مورد علاقه من را خرید و آن را خراب کرد. او با کارگران شرکت هایش بدرفتاری کرده است و کمدی ماندگار جوک های 420 و 69 را برای همیشه خراب کرده است.

و امروز، او به من امیدوار شد که در واقع قصد دارد با مارک زاکربرگ در قفس مبارزه کند.

من بهتر از این می دانم که هر چیزی را که ایلان می گوید به صورت اسمی در نظر بگیرم. من بخشی از گفتگوهای سرمقاله‌ای متعدد در مورد نحوه نوشتن درباره مردی بوده‌ام که چندین شرکت فوق‌العاده قدرتمند را اداره می‌کند، اما مدام حرف‌های خود را از دست می‌دهد و نمی‌تواند به وعده‌هایش عمل کند. اما امروز صبح زمانی که او توییت کرد (بله، من هنوز آنها را توییت می‌کنم) که دعوا ادامه دارد، چیزی متفاوت به نظر می‌رسید.

من با نخست وزیر ایتالیا و وزیر فرهنگ صحبت کردم. ماسک نوشت: آنها بر سر یک مکان حماسی به توافق رسیده اند. “هر کاری انجام شود به گذشته و حال ایتالیا احترام خواهد گذاشت.”

مبارزه توسط بنیادهای من و زاک (نه UFC) مدیریت خواهد شد.

پخش زنده روی این پلتفرم و متا خواهد بود. همه چیز در قاب دوربین روم باستان خواهد بود، بنابراین هیچ چیز مدرنی نیست.

من با نخست وزیر ایتالیا و وزیر فرهنگ صحبت کردم. آنها بر سر یک مکان حماسی به توافق رسیده اند.

— ایلان ماسک (@elonmusk) 11 اوت 2023

به نظر یک جمله کاملاً قطعی بود! او حتی قول داد که درآمد حاصل از آن را به جانبازان اهدا کند؟ اما پس از آن، مدیر عامل متا مجبور شد برود و ما را به زمین بازگرداند.

زاکربرگ در Threads، رقیب متا توییتر نوشت: «من عاشق این ورزش هستم و از روزی که ایلان با من به چالش کشیده بود، آماده مبارزه بودم. «اگر او بر سر یک تاریخ واقعی توافق کند، آن را از من خواهید شنید. تا آن زمان، لطفاً فرض کنید هر چیزی که او می‌گوید روی آن توافق نشده است.»

بیایید یک چیز را از سر راه برداریم: خیلی خنده دار است که این دو مدیر عامل به جای اینکه در واقع با یکدیگر صحبت کنند، در پلتفرم های میکروبلاگینگ مربوطه که متعلق به خود هستند، تلفنی بازی می کنند و به یکدیگر ضربه می زنند. اما جدا از این، پست زاک من را ناامید کرد. یک بار، دارل موافقت کرد که من را به رم بفرستد تا مبارزه در کولوسئوم را پوشش دهم، و من 99.99٪ مطمئن هستم که دارل شوخی می کرد، اما هی، یک چرخ جیرجیر گریس را می گیرد. چیزی که در اینجا مهم است این است که هیچ‌کس در TechCrunch به طور قطعی نگفته است: «نه، آماندا، ما برای تماشای دعوای دو میلیاردر به رم پولی نمی‌دهیم».

اما من دچار توهم نیستم می دانم که تمایل من به خوردن ماکارونی تازه اولویت تحریریه نیست، اگرچه یک دختر می تواند رویاپردازی کند.

پس چرا از شنیدن زاک که ایلان یک بار دیگر من را ناامید کرده است، اینقدر ناامید شدم؟ دلیلش این نبود که من واقعاً باور داشتم که برای این رویداد به رم خواهم رفت. در عوض، مجبور شدم با حقیقتی ناخوشایند در مورد شخصی که تبدیل شده ام روبرو شوم.

من می خواهم ایلان ماسک و مارک زاکربرگ در قفس با هم مبارزه کنند.

ماسک و زاکربرگ هر دو برای من ناراحتی قابل توجهی ایجاد می کنند – نه فقط به این دلیل که من در مورد آنها می نویسم، بلکه به این دلیل که به انسانیت اهمیت می دهم (و نه، نه به روش ماسکی که به نظر می رسد او معتقد است همه ما باید در غلاف های کوچک خود به ماشین های بچه سازی تبدیل شویم. روی مریخ). تصمیمات زاکربرگ به عنوان رئیس پلتفرمی که میلیاردها نفر از آن استفاده می کنند تا حدی به نسل کشی و انسداد دموکراسی منجر شده است. سهل انگاری ماسک در مورد همه موارد تعدیل محتوا و ایمنی پلت فرم می تواند عواقب مشابهی را به همراه داشته باشد. تماشای این مردان قدرتمند که دائماً اشتباهات مشابهی را مرتکب می شوند و از درس گرفتن از خود یا یکدیگر امتناع می کنند خسته کننده است. و سپس، کنگره برای تنظیم مقررات این شرکت ها وارد عمل می شود، اما ناخواسته قوانینی را پیشنهاد می کند که فقط اوضاع را بدتر می کند.

اما من دچار توهم نیستم می دانم که تمایل من به خوردن ماکارونی تازه اولویت تحریریه نیست، اگرچه یک دختر می تواند رویاپردازی کند.

پس چرا از شنیدن زاک که ایلان یک بار دیگر من را ناامید کرده است، اینقدر ناامید شدم؟ دلیلش این نبود که من واقعاً باور داشتم که برای این رویداد به رم خواهم رفت. در عوض، مجبور شدم با حقیقتی ناخوشایند در مورد شخصی که تبدیل شده ام روبرو شوم.

من می خواهم ایلان ماسک و مارک زاکربرگ در قفس با هم مبارزه کنند.

ماسک و زاکربرگ هر دو برای من ناراحتی قابل توجهی ایجاد می کنند – نه فقط به این دلیل که من در مورد آنها می نویسم، بلکه به این دلیل که به انسانیت اهمیت می دهم (و نه، نه به روش ماسکی که به نظر می رسد او معتقد است همه ما باید در غلاف های کوچک خود به ماشین های بچه سازی تبدیل شویم. روی مریخ). تصمیمات زاکربرگ به عنوان رئیس پلتفرمی که میلیاردها نفر از آن استفاده می کنند تا حدی به نسل کشی و انسداد دموکراسی منجر شده است. سهل انگاری ماسک در مورد همه موارد تعدیل محتوا و ایمنی پلت فرم می تواند عواقب مشابهی را به همراه داشته باشد. تماشای این مردان قدرتمند که دائماً اشتباهات مشابهی را مرتکب می شوند و از درس گرفتن از خود یا یکدیگر امتناع می کنند خسته کننده است. و سپس، کنگره برای تنظیم مقررات این شرکت ها وارد عمل می شود، اما ناخواسته قوانینی را پیشنهاد می کند که فقط اوضاع را بدتر می کند.

بنابراین، من با خودم معامله کردم. اگر بخواهم درباره رسانه‌های اجتماعی بنویسم و ​​عاقل بمانم، باید احمقانه‌ترین اتفاقات ممکن را ریشه‌یابی کنم، تا زمانی که عواقب آن واقعاً آسیبی به بار نیاورد. دعوای ماسک علیه زاکربرگ در قفس نمایانگر کامل این موضوع است: این بسیار احمقانه است، اما تنها افرادی که در واقع صدمه می بینند خود عاملان این حماقت هستند.

و این همه قبل از اینکه ما حتی وارد جنگ قفس شویم. من عاشق تماشای مردانی هستم که قربانی غرور خود می شوند – من را هومر صدا کنید – و این دقیقاً همان چیزی است که ماسک برای او آمده است.

وقتی او سعی نمی‌کند ما را متقاعد کند که تمام روز از هدست‌های واقعیت مجازی استفاده کنیم، زاکربرگ متورم می‌شود. واقعا او زمان را برای برنده شدن در مسابقات جیو جیتسو برزیل پیدا کرده است، و همه اینها در حالی است که با تک لاینرها تلاش می کند تا سرمایه گذاران را در مورد میزان پولی که آزمایشگاه واقعیت از دست می دهد، از دست بدهد.

در همین حال، ماسک اوقات فراغت خود را صرف راه اندازی تاسیسات نوری عظیم و غیرقانونی و شکایت از سازمان های غیرانتفاعی ناظران سخنان مشوق نفرت کرده است.

زاکربرگ به طور غیرقابل انکاری مورد علاقه برای برنده شدن در این مبارزه است، اما ماسک نمی تواند عقب نشینی کند، زیرا او قبلاً تعهد عمومی داده است. مثل زمانی است که او 44 میلیارد دلار برای خرید توییتر متعهد شد و سپس نظرش را تغییر داد، با این تفاوت که این بار، حتی هیچ پولی در خطر نیست.

من حتی اهمیتی برای تماشای دعوای واقعی ندارم – این چیزی نیست که به من علاقه مند باشد. برای من این شکنندگی نفس مردانه است.

شما می توانید بیش از هر کس دیگری در دنیا پول داشته باشید، با این حال هنوز آنقدر حس ظریفی از خود دارید که می پذیرید در یک شگفتی دنیای باستان لگدمال کنید. حداقل من و ایلان می توانیم در یک چیز موافق باشیم: طبیعت انسان باورنکردنی است.