«نتردام در آتش»؛ روایت ژان ژاک آنو از مواجهه بانوی پاریس با شرور
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
سوختن نتردام، جواهری از معماری گوتیک فرانسوی، لحظهای بود که بسیاری از پاریسیها هیچگاه از یاد نخواهند برد. این کلیسای جامع که نماد هویت ملی و تاریخ باشکوه است تا پیش از آن که در ۱۵ آوریل ۲۰۱۹ گرفتار آتش شود، بیش از ۸۰۰ سال محکم و استوار ایستاده بود. یکی از کسانی که آن روز سرنوشتساز را به یاد میآورد، ژان ژاک آنو، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده فرانسوی و خالق فیلمهایی چون «نام گل سرخ» (۱۹۸۶)، «خرس» (۱۹۸۸)، «عاشق» (۱۹۹۱) و «هفت سال در تبت» (۱۹۹۷) است.
سینماگر ۷۹ ساله میگوید: «من در خانه کوچکی بودم که پدر و مادرم وقتی کودک بودم ساختند. یک رادیو قدیمی پیدا کردم و منتظر سخنرانی رئیسجمهورمان در بحبوحه ناآرامیها در کشور بودم. میخواستم ببینم او چه تصمیمی گرفته است. در عوض شنیدم کلیسای جامع آتش گرفته است.»
آنو ادامه میدهد: «درحالیکه خبر پخش میشد، انگار یک فیلمنامه در ذهنم شکل میگرفت. به همسرم گفتم: “خدای من، مطمئنم همین حالا کارگردانهای زیادی دوست دارند با عجله سراغ این داستان بروند.” تنها ۹ ماه بعد، یکی از دوستانم به من گفت: “دوست داری ناظر یک فیلم سینمایی مستندوار از عناصر کلیسای جامع و آتش گرفتن آن باشی؟” و من بلافاصله درگیر پروژه شدم.»
کار روی فیلم نتردام در آتش (Notre-Dame on Fire) درست قبل از همهگیری کرونا شروع شد، اما بعد بهسرعت جمع و جور شد. آنو و همکار فیلمنامهنویسش، توماس بیدگین در بهار ۲۰۲۰ از فرصت اولین قرنطینه استفاده کردند و با بررسی اسناد و تصاویر آرشیوی متعدد و اظهارات شاهدان عینی از حادثه، فیلمنامه را نهایی کردند. آنها در ادامه و در تابستان ۲۰۲۰ یک راهنمای بسیار دقیق برای پیشتولید فیلم آماده کردند و درنهایت فیلمبرداری طی ۱۱ هفته از مارس تا مه ۲۰۲۱ انجام شد.
این پروژه ۲۰ میلیون یورویی که مارس ۲۰۲۲ در سینماهای فرانسه و ایتالیا اکران عمومی شد، یک فیلم درام- فاجعه است که روند سوختن کلیسای جامع را ترسیم میکند و مردان و زنانی را نشان میدهد که جان خود را برای نجات بنای معروف به خطر انداختند. فیلم لحظههای منتهی به آتشسوزی را با طرح دو یا چند نظریه درمورد دلیل آن اتفاق، این که مقامات چطور با عجله خود را به صحنه حادثه رساندند؛ و تلاش آتشنشانان برای اطفا حریق درحالیکه جانشان هر لحظه در خطر بود، به تصویر میکشد.
«نتردام در آتش» را بهسختی میتوان در یک ژانر خاص طبقهبندی کرد. بازگویی یک اتاق تاریخی واقعی است، اما یک مستند نیست. شخصیتها تقریباً تنها بازیگر هستند، اما تصاویر سوختن نتردام در آتش با استفاده از کلیپهای جمعآوریشده از شهروندان، هواپیماهای بدون سرنشین پلیس و حتی تصویربرداران شخصی امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه تدوین شدهاند. از همه غیر معمولتر، درحالیکه از دهها دیدگاه مختلف شاهد رویدادها هستیم، اساساً هیچ «شخصیت اصلی» وجود ندارد.
گلچین درهمتنیده افراد بینام این ذهنیت را ایجاد میکند که یک ارتش پراکنده در کمین دشمنی قدرتمند است – ما بیشتر در قالب یک واحد و نه فرد، همسو با پاریس هستیم و تجربه هر فرد بهاندازه دیگری ارزش دارد. گسترش این تمرکز میتواند ایراداتی به همراه داشته باشد: با توجه به این که توجه ما بین بسیاری از روایتهای کوچک در هم آمیخته میشود، ارتباط با جنبه شخصی رویدادها چالشبرانگیز است، چرا که برخلاف آنچه عادت کردهایم، فرصت درگیر شدن در تحول شخصیتها را نداریم.
آنو با اطلاع کامل از این مانع اطمینان حاصل میکند هر فرد آنقدر متمایز باشد که حتی بدون دانستن هیچچیز در مورد او – حتی نامش – او را به یاد بیاوریم و بههمریختگی داستانها به شکل قابل توجهی گیجکننده نیست.
کارگردان توضیح میدهد: «معمولاً یک فیلم داستان یک فرد، زن، مرد، بچه یا هر چیز دیگری است. در اینجا احساس کردم نمیتوانم این کار را انجام دهم – صادقانه نبود داستان یک فرد مسئول یا یک آتشنشان را بگویم. آتشنشانها با هم کار میکنند؛ بنابراین به خودم گفتم: “خب، ما داستان یک گروه را روایت میکنیم” ولی باید مطمئن میشدم هر یک از آنها جداگانه شناسایی شوند تا گروهی از افراد را داشته باشیم که نگرانشان هستیم. این یک چالش است و برخی از مبتدیان در این حرفه نمیدانند چطور با آن مواجه شوند. اگر کار درست انجام شود میتوان شخصیتی را معرفی کرد که بهطور مستمر در داستان نباشد، اما ۱۰ دقیقه قبل از پایان، تماشاگر هنوز او را به یاد آورد.»
آنچه «نتردام در آتش» را به یک فیلم منحصربهفرد تبدیل میکند، دراماتیزه کردن رویداد توسط آنو است، جایی که او از درام و احساس برای خلق تنش و یک داستان قهرمان-شرور بین کلیسای جامع در حال سوختن و آتشی که آن را آکنده کرده است استفاده میکند.
کارگردان توضیح میدهد: «وقتی فیلمنامهای را میخوانید یا مینویسید، معمولاً باید یک شخصیت اصلی داشته باشید. داستانِ یک نفر است و ساختار اصلی این است کسی را داشته باشید که در مشکلات با او همذاتپنداری کنید؛ بنابراین، در اینجا ساختار خیلی ساده است. شما یک ستاره بینالمللی و یک زن دارید، معروفترین زن فرانسه که این بنا است: بانوی پاریس؛ و ما شرور یا آدم بَدِ را داریم که آتش است، بسیار فتوژنیک و کاریزماتیک.»
او ادامه میدهد: «آتش یک شرور خطرناک است و یک شرور کاریزماتیک؛ و بعد شما پزشکان خوبی دارید که با عجله به کمک ستاره میروند تا زنده بماند، اما نمیتوانند به او برسند. آنها خطرات زیادی را متحمل میشوند و ما نگران ستاره هستیم، اما نگران پزشکان خوب هم هستیم. ما دیدن آتش را خیلی دوست داریم، اما میدانیم خطرناکترین دشمن است؛ بنابراین به لحاظ ساختار دراماتیک، مو لای درز این قصه نمیرود.»
اگرچه اصل ماجرا یک درام بود، اما آنو لحظههای کمدی نیز در فیلم میگنجاند، ازجمله یک خانم سالخورده که وقتی نتردام در پسزمینه در آتش میسوزد، به خاطر گربهاش که در پشتبام گیر افتاده وحشتزده شده و با آتشنشانی تماس میگیرد. همچنین در صحنهای، متصدی نتردام را میبینیم که در بحبوحه آتشسوزی رمز یک گاوصندوق را فراموش کرده است.
آنو میگوید: «مرد بیچاره. او رمز گاوصندوق را از حفظ است، اما درست در حساسترین لحظه آن را فراموش میکند. در واقعیت، در غمانگیزترین لحظهها ممکن است اتفاقات خندهداری بیفتد که شما را آرام کند. جذابیت فیلم به همین لحظهها است. بعضی وقتها فیلمی در سینمای فاجعه است، گاهی یک فیلم احساسی، بعضی وقتها یک کمدی و این ترکیب خیلی خوب است، چون مردم خسته نمیشوند.»
آنو در «نتردام در آتش» ترکیبی از تصاویر واقعی و نماهای خود را برای بازآفرینی سوختن کلیسای جامع در آتش به کار میبرد. گروه او ۳۵ هزار فیلم ویدیویی جمع کرد و یک گروه تدوینگر وظیفه انتخاب تصاویر را به عهده گرفت. برخی از کلیپهای واقعی شامل لحظههای ریزش آوار، ترافیک ناشی از حادثه یا نماهای باز از رویداد است. تدوینگران پس از جمعآوری تصاویر مناسب، ۱۰۰ ساعت دیگر را صرف انتخاب کلیپهایی کردند که آنو بتواند در فیلمش استفاده کند. او از میان بخشهای انتخابشده، ویدئوها و تصاویری را برگزید که مکمل نماهای خودش باشند.
کارگردان در عین حال از کلیپهای کلیساهای جامع دیگر برای بازآفرینی بخشهای خاص نتردام استفاده کرد که در زمان فیلمبرداری بازسازی نشده بودند، یا در آتش از بین رفته بودند یا گروه تولید اجازه فیلمبرداری در آن را نداشت. آنو همچنین تا آنجا پیش رفت که یک ماکت از نتردام را بازآفرینی کرد تا در صورت لزوم از آن استفاده کند.
آنو توضیح میدهد: «ما از دقایق قبل از آتشسوزی، تصاویر تلویزیونی از کلیسای جامع داشتیم. عید پاک بود. من از آن در فیلم استفاده کردم، چون حس یک کلیسای جامع واقعی را منتقل میکرد و بعد آن را با تصاویری از کلیساهای جامع مختلف ترکیب کردم. شروع فیلم، از درِ ورودی، زمانی که نگهبان سنگالی تازه مشغول به کار میشود، خودِ نتردام است، اما راهروی کوچک منتهی به محل نگهداری اشیای مقدس که نگهبان در آن قدم میزنند، در یک کلیسای جامع دیگر فیلمبرداری شد.»
او ادامه میدهد: «ما از یک ماکت استفاده کردیم؛ بنابراین همهچیز دقیقاً تطابق داشت. تا جایی که میشد فیلمبرداری کردم. از محوطه جلوی کلیسای جامع تصاویر مختلفی گرفتیم. برای تقریباً یک ماه مجوز فیلمبرداری در کلیسای جامع و اطراف پاریس را داشتم؛ بنابراین هر چیزی که در فیلم میبینید در پاریس و در مکانهای واقعی است. آنقدر خوششانس بودم که زیاد لازم نباشد از داربست و موارد دست و پا گیر دیگر استفاده کنم و گاهی اوقات حتی نیاز به کرین فیلمبرداری نداشتم. با این شرایط کار کردن روی جلوههای بصری خیلی ساده میشود، اما توجه داشته باشید تصاویر آتش در این فیلم دیجیتالی نیست.»
درست خواندید. آنو اعتقاد داشت بازآفرینی دیجیتالی آتش در فیلم، تصویری واقعی نشان نمیدهد، بنابراین هنگام ساخت «نتردام در آتش» از آتش واقعی استفاده کرد. کار آسانی نبود، اما کارگردان با خوشحالی توضیح میدهد چگونه توانست آتش را طوری سازماندهی کند که روی پرده جلوه تأثیرگذار داشته باشد و همزمان سلامت و ایمنی گروه تولید خود را مدیریت کند. این روند به چند ماه برنامهریزی نیاز داشت و با اعتمادبهنفس بالا طراحی شد تا کسی به خطر نیفتد و آسیب نبیند و کارگردان بهراحتی بتواند فیلمبرداری را مدیریت و کنترل کند.
او توضیح میدهد: «برای داشتن شعلههای بزرگ، قبل از هر چیز باید بر هر شعله کنترل داشته باشید، پس به تنظیمات متعدد نیاز دارید. ما حدود ۱۰۰ لوله مختلف داشتیم؛ بنابراین مثلاً اگر میخواستم آتش را در این اتاق مصاحبه ببینم، اگر میخواستم اطراف چهارچوب در آتش بگیرد، پشت آن لولهها و دمندههایی داشتم که شعله را به محل مورد نظر هدایت کند. اگر میخواستم یک روز قبل برنامهریزی شود، کار درست انجام نمیشد. ما از دو ماه قبل چند بار آن را آزمایش کردیم و وقتی فیلمبرداری شروع شد، همهچیز آماده بود؛ بنابراین اصلاً غافلگیر نشدیم.»
او ادامه میدهد: «البته خیلی خطرناک بود، چون وقتی آتش زیادی به پا میکنید، خیلی خطرناک است. اگر اکسیژن کافی در استودیو نبود، بعد از یک دقیقه و ۱۰ ثانیه باید فرار میکردیم. از اپراتورها میخواستم دوربینها را خاموش کنند و همگی آماده باشند. بهمحض این که آتش را روشن میکردیم، فیلمبرداری شروع میشد و ما تنها یک دقیقه و ۱۰ ثانیه فرصت داشتیم. بعد همه از استودیو خارج میشدیم. ما ماسک و همه تجهیزات را داشتیم، شبیه فضانوردان بودیم.»
آنو میگوید: «سر صحنه فقط ۴۰ نفر بودیم، درحالیکه عوامل تولید فیلم ۲۰۰ نفر بودند. درواقع، بیشترِ عوامل بیرون استودیو بودند و از تلویزیون به صحنهها نگاه میکردند. درمورد افراد داخل استودیو، نگرانی اصلی من این بود که کسی از حال برود؛ بنابراین میدانستیم ۴۰ نفر داخل هستند و قرار گذاشته بودیم هر کس که بیرون میرود با یک پیام کوتاه تلفنی اطلاع دهد.»
آنو میخواست «نتردام در آتش» تا حد امکان دقیق باشد و اگرچه تلاشهای زیادی برای رسیدن به این هدف صورت گرفت – از بازآفرینی آتش، استفاده از تصاویر واقعی و فیلمبرداری در خود کلیسای جامع و موارد دیگر، یک چیز بود که کارگردان نتوانست دقیق به آن دست پیدا کند: آنچه در وهله اول باعث آتشسوزی شد. کارگردان در فیلم درمورد این که آتش از کجا ناشی شد، چند نظریه طرح میکند، اما هرگز به دلیل واقعی اشاره نمیشود، چرا که دلیل آتشسوزی حتی تا امروز نیز یک راز باقی مانده است.
او توضیح میدهد: «فکر میکنم هیچوقت مشخص نشود. گواه این نظر صحبتهای فردی است که به پروندههای پلیس دسترسی دارد. او بعد از دیدن فیلم، نامه قشنگی برای من فرستاد و گفت: “خب، ما همه مواردی را که شما در این فیلم احتمالش را میدهید بررسی کردیم.” تصور میکنم دلیل آتش گرفتن نتردام احتمالاً آن چیزی است که ما به آن دیرسوز میگوییم، چیزی کوچک مثل سیگار، یا اتصالی برق، اما احتمالاً آتشسوزی فوراً شروع نشد.»
هرچند سوختن نتردام بسیار دلخراش بود، اما آنو همچنان خاطرات خوشی از بنای نمادین دارد. بهترین خاطره به هفت سالگی او برمیگردد که به کلیسای جامع رفت و با اولین دوربین خود از آنجا عکس گرفت.
او میگوید: «هفت ساله بودم که یک دوربین کوچک به من دادند، اولین دوربین من بود. اولین کاری که کردم از مادرم عکس گرفتم، چون او این دوربین را به من داد. دومین عکسی که گرفتم از بالای نتردام بود، چون منظره خیلی تأثیرگذاری داشت.»
تحسین آنو نسبت به نتردام در کودکی باعث شد او شیفته این نوع بناها و آثار مذهبی و تاریخی شود. او میگوید این حس قدردانی حتی بر مسیر کاریاش تأثیر گذاشت.
او میگوید: «من در نزدیکی نتردام زندگی میکنم. از خانه ما تا کلیسای جامع پیاده پنج دقیقه راه است. میتوانم نتردام را از بالکن ببینم؛ بنابراین برای من چیزی بسیار شخصی است. باور دارم به همین دلیل تصمیم گرفتم از بناهای تاریخی مقدس، معابد و حتی مساجد عکس بگیرم.»
آنو اضافه میکند: «اما من عاشق معماری فرانسوی هستم و هنوز آن عکسها را دارم – هزاران صومعه، کلیسا، کلیساهای جامع؛ پس بهنوعی به همین خاطر است که فیلمهایی مانند “نام گل سرخ” و “هفت سال در تبت” را ساختم که با مکانهای مذهبی مقدس سر و کار دارند، درحالیکه خودم یک آدم مذهبی نیستم، هرچند برای اعتقادات مردم و برای همه ادیان احترام زیادی قائلم.»
منبع: گیک کالچر، دیلی ماوریک
تماشای فیلم نتردام در آتش در نماوا
نوشته «نتردام در آتش»؛ روایت ژان ژاک آنو از مواجهه بانوی پاریس با شرور اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.