«قرار کارل» با زنی که «الی» نیست
مجله نماوا، ایلیا محمدی نیا
به احتمال بسیار شما هم جزو آن دسته از کسانی هستید که حدود ۱۳ یا ۱۴ سال پیش همپای برادر یا خواهر کوچک خود پای دیدن کارتون جذاب «بالا» به کارگردانی باب پترسون نشستهاید و کلی خاطره جذاب و دلنشین از این انیمیشن دیدنی کمپانی نوپای آن سالها یعنی پیکسار دارید. و باز احتمالا جزو کسانی هستید که پیشبینی میکردید با توجه به موفقیت چشمگیر این کارتون تهیهکنندگان آن دنبالهای بر آن خواهند ساخت. که البته این پیشبینی چندان با روال سینمای هالیوود بیراه هم نبود. چرا که کارتون «بالا» با هزینهای نزدیک به ۱۷۵ میلیون دلار ساخته شد و در گیشه به فروش بالای ۷۳۵ میلیون دلار رسید. اما به هر دلیل این اتفاق نیفتاد (البته که خوشحالکننده است که دنباله ای بر آن اثر درخشان ساخته نشد چرا که غالب اوقات نتیجه آن چیزی نمیشود که مخاطب انتظارش را داشته است). حال پیکسار بعد از یک وقفه ۱۴ ساله انیمیشن کوتاهی (۸ دقیقهای) بر مبنای دو شخصیت اصلی کارتون «بالا» یعنی پیرمرد دوست داشتنی کارل فردریکسون و سگش «هاپو» منتشر کرده است. «قرار کارل» داستان پیرمرد ماجراجوی کارتون «بالا» است که با اکراه موافقت میکند با یک خانم قرار بگذارد؛ اما او از چگونگی یک قرار عاشقانه هیچ اطلاعی ندارد. هاپو که همیشه دوست مفیدی برای او بوده است، وارد عمل میشود تا استرس کارل را قبل از قرار ملاقات کم کند و نکات مهمِ یک قرار عاشقانه را به او یاد بدهد.
«قرار کارل» اگر چه دنبالهای بر کارتون «بالا» محسوب میشود، اما با دیدن این انیمیشن کوتاه کمپانی پیکسار متوجه میشوید که آشکارا تهیهکنندگان دنبال آن هستند با ایجاد فضای تازه در داستان پیرمرد، و ماجراجویی تازهای را به احتمالی در قالب یک اثر بلند انیمیشن روانه بازار کنند.
مخاطب در کارتون «بالا» از تعهد کارل به همسر درگذشتهاش شگفتزده شده بود تا آن حد که کارل پس از مرگ الی حاضر به فروش خانه مشترکش نشد و حتی با همان خانه تلاش کرد الی را به آرزوی دیرینهاش یعنی داشتن خانه کنار آبشار بهشت برساند.
انیمیشن «قرار کارل» با سکانس فروش خانه خاطره انگیز کارل شروع میشود. همان خانهای که او با همسرش الی خاطرات خوشی در آن داشتند. نخستین تغییر در کارل اینجا روی داد. او به همراه سگ وفادارش خانهای دیگر را برای زندگی انتخاب میکند تا شاید خاطره الی کمرنگ شود و یا شاید برای اینکه پیرمرد توان مقابله با برجسازان را نداشت. در تماس تلفنی زن تنهای همسایه او قراری عاشقانه میگذارد و این دومین تغییر در پیرمرد محسوب میشود.
کارل که سالها با یاد و خاطره الی زندگی کرده بود خودش هم نمی داند که چرا این قرار را گذاشته است. او به همین خاطر خود را سرزنش میکند. اما به هر روی زندگی با الی یا بدون الی برای پیرمرد ادامه دارد. شاید داستانی تازه حق طبیعی او باشد. داستانی که سالها پس از مرگ الی نمیخواست ببیند یا بشنود.
برای مخاطب کارتون «بالا» این حجم از تغییر در نگاه کارل اگر چه باعث تعجب و حیرت است، اما در نگاه نظام سرمایهداری هالیوود این شروع داستانی جذاب برای احتمالا یک فروش بالا در اکران سینماها خواهد بود. همچنان که اشاره شد فروش خانه آغاز این ماجرا بود و احتمالا آشنایی با پیر زن همسایه آغاز داستانی جذاب و دیدنی دیگر که میدانیم نویسندگان و کارگردانان هالیوود به ویژه در بخش انیمیشن خیلی خوب بلد هستند داستان شورانگیزی را خلق کنند. با این همه برای کسانی که سکانسهای عاشقانه کارل و الی را در آغازین دقایق انیمیشن «بالا» به یاد دارند آغاز آشنایی با زنی دیگر امری نابخشودنی محسوب میشود اگرچه که همه اینها داستانی بیش نباشد و یا انیمیشنی برای دیدن و سرگرم شدن.
نوشته «قرار کارل» با زنی که «الی» نیست اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.