«سالیوت ۷»؛ یک فیلم روسی جذاب شبیه بلاکباسترهای هالیوود
مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
درام تاریخی «سالیوت ۷» (Salyut-7)، درمورد یک مأموریت فضایی پرخطر در سال ۱۹۸۵، با چند تفاوت اساسی، شباهت زیادی به بلاکباسترهای آمریکایی دارد.
فیلم هیجانانگیز روسی «سالیوت ۷»، که اولین بار اکتبر ۲۰۱۷ در روسیه روی پرده رفت، در لحظههای آغازین به نسخه جایگزین «جاذبه» آلفونسو کوارون شباهت دارد. دو فضانورد روس، یک مرد و یک زن، در ۱۹۸۳، بیرون ایستگاه فضایی سالیوت ۷ در حال انجام تعمیرات هستند، درحالیکه یک فضانورد هموطن داخل ایستگاه است. آنها به شوخی نظریهپردازی میکنند که دولت اتحاد جماهیر شوروی چه زمانی میخواهد رابطه جنسی را در فضا آزمایش کند، و برای این کار چه مدتزمانی را باید در شبیهسازهای آموزشی پروژه در زمین بگذرانند. در همین حال که فضانوردان مشغول جوشکاری هستند، ناگهان در حادثهای جزئی، دستکش فضانورد زن سوراخ میشود. فشار لباس او بهسرعت کاهش مییابد و فضانورد در معرض تهدید هیپوکسی یا کماکسیژنی قرار میگیرد. چیزی نمانده که کنترل کار از دست خارج شود. همکار او بهسرعت وارد عمل میشود و فرایند نجات را آغاز میکند. او در کل مدت بهآرامی با فضانورد زن صحبت میکند تا آرامش خود را از دست ندهد. موسیقی، تدوین، و موجز بودن، در شرایطی که او با خونسردی، همکارش را قانع میکند که این بحران را میتوان بهسلامت پشت سر گذاشت، باعث تشدید موقعیت دراماتیک صحنه میشود. در همین حال، زمین زیر آنها، زیبا اما تهدیدآمیز، و سرگیجهآور و بسیار دور است.
این سکانس نفسگیر و پرحرارت، تنها اولین رگبار یک تریلر پیشرفته است که از بسیاری جهات به بلاکباسترهای فضایی آمریکایی، از فیلمهای داستانی مانند «جاذبه» تا درامهای تاریخی شامل «آپولو ۱۳» و «جنس مناسب» شباهت دارد. «سالیوت ۷» همچنین بر مبنای یک اتفاق واقعی ساخته شد: فیلم، مأموریت دراماتیک اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۵ برای راهاندازی مجدد و نجات ایستگاه فضاییِ ازکارافتاده سالیوت ۷ را دنبال میکند که برق آن قطع شده بود و از زمین قابل کنترل نبود. ایستگاه در آن زمان خالی بود و درنتیجه از روی زمین نمیشد درمورد تخمین میزان خرابی، و این که آیا قابل تعمیر است یا نه، تصمیم گرفت. کل مأموریت بر این متکی بود که گروهی برای ارزیابی مسئله به فضا فرستاده شوند. و «سالیوت ۷» – در میان تهدیدهای آشنا در فیلمهای فضایی مانند منابع رو به کاهش، نقص تجهیزات، بحرانهای پیشبینینشده، و محیط بسیار خصمانه – درمورد نحوه عملکرد بلاکباسترها و این که قهرمانی چگونه جنبه جهانی دارد، حرفهای جالبی میزند.
پس از سکانس آغازین، جایی که فضانورد ولادیمیر فیودوروف (با بازی ولادیمیر ودوویچنکوف)، همکارش سوتلانا را به داخل اتاقک تنظیم فشار هوا ایستگاه برمیگرداند، نور روشنی را میبیند که توضیحی برای آن ندارد. بعداً، در ارائه گزارش، او با صراحت از مأمور تحقیق میپرسد: «اگر واقعاً فرشتهها را دیده باشم چی؟» ولادیمیر بلافاصله به دلایل روانی از رفتن مجدد به فضا منع میشود. پس از کنار گذاشته شدن او، آژانس فضایی شوروی، زمانی با مشکل روبرو میشود که سالیوت ۷ از کار میافتد، در فضا سرگردان میماند و با خطر خروج از مدار روبرو میشود. هدایت ایستگاه چرخان، بدون پشتیبانی کامپیوتری معمول، فراتر از مهارت هر فضانوردی است که هنوز در فهرست قرار دارد، و بعد از یک تلاش طولانی و پرتنش برای پیدا کردن فضانوردی که توانایی رفع مشکل را داشته باشد، والری فرمانده پرواز (الکساندر ساموئلنکو) سرانجام از ولادیمیر میخواهد به برنامه بازگردد و هدایت فضاپیمای سایوز را برای انجام یک مأموریت نجات جسورانه به عهده بگیرد.
ولادیمیر و ویکتور آلیوخین مهندس پرواز (پاول درویانکو) به فضا میروند تا سالیوت ۷ را نجات بدهند، با این درک که شاید حتی نتوانند به آن متصل شوند، چه برسد به این که ایستگاه فضایی را تعمیر کنند. این مأموریت مجموعهای طولانی از مصیبتها و موانع است: دمای سرد بسیار خطرناک، بوردهای یخزده، نشت آب، صفحات خورشیدیِ از ردیف خارجشده، بوردهای سوخته، یک محفظه برق ازکارافتاده، و مشکلات فراوان دیگر. ولادیمیر و ویکتور هیچیک با تنش بیگانه نیستند: هر دوی آنها مردانی عملگرا و منطقی هستند و به روبرو شدن با مشکلات بالقوه کشنده عادت دارند، اما ویکتور یک ذهنیت مهندسیِ محاسبهگر برای حل مسئله دارد، درحالیکه ولادیمیر بیشتر یک خلبان غیر قابل پیشبینی است که با بیصبری از مرزهای اصول امنیتی عبور میکند. گاهی اوقات این دو به نقاط تنش شخصی میرسند که با پیرامون خطرناک آنها و محیط کاری بسیار نزدیکی که دارند، هماهنگ نیست.
و ازآنجاکه «سالیوت ۷» یک درام بلاکباستر بزرگ است، هر دوی آنها در خانه نیز نگرانیهایی دارند. همسر ولادیمیر، وقتی او تصمیم میگیرد دوباره به فضا بازگردد، خیلی عصبانی میشود و دختر کوچک آنها آشکارا نمیفهمد که چرا پدرش باید برود. همسر جوان و شکننده ویکتور، اولین فرزندشان را باردار است، و وقتی از کابوسهای وحشتناک خود درمورد مرگ ویکتور به او میگوید، ویکتور به او دلداری و بیجهت قول میدهد که سالم از مأموریت برگردد.
«سالیوت ۷» پیشروترین فیلم درمورد نقش زنان نیست: همسران، فقط برای ایجاد تنش و وضع غمانگیز حضور دارند، سوتلانا (بر اساس سوتلانا ساویتسکایا، اولین زنی که در فضا قدم زد) فقط تا آن حد هست که خود را به خطر بیندازد و نجات پیدا کند، و یک زنِ در معرض دید در بین خدمه زمین، مدام نادیده گرفته میشود. از دیدگاه احساسی و کاری، او مسئول سلامت فضانوردان است، و کسی است که همیشه پرچمهای قرمز را بالا میبرد، احتیاط را توصیه میکند و در مقطعی میخواهد برای حفظ سلامت ولادیمیر و ویکتور مأموریت زودتر به پایان برسد. کل نقش او مایه دردسر است، درحالیکه مردان، با شجاعت خطرات را نادیده میگیرند و جلو میروند.
بااینوجود، خطرات با جزئیاتی غالباً خیرهکننده ترسیم میشوند. تهیهکنندگان «سالیوت ۷» میگویند فیلم شامل ۴۰ دقیقه فیلمبرداری در جاذبه صفر، و ۲۰ دقیقه فیلمبرداری در فضا است که به ادعای آنها اولین بار در یک فیلم است. اثبات این ادعاها دشوار است، اما با توجه به نماهای فضانوردانی که در ایستگاه کار میکنند، و سکانسهای فعالیت بیرون از سفینه، مطمئناً قابل باور است. (و چه چشماندازی: دنیایی که در آن فیلمبرداری در فضا بسیار بهتر و مقرون بهصرفهتر از خلق جلوههای دیجیتالی همان سکانسها است.) «سالیوت ۷» بهاندازه هر چیز دیگری درمورد صحنههای تماشایی است، درمورد بقا پشت بقا، و این که چطور یک تیم چارهجو و مصمم با مجموعهای از موقعیتهای بالقوه کشنده روبرو میشود.
فیلم واقعاً درباره چیست؟
قهرمانی. تماشاگران، «سالیوت ۷» را از جهات مختلف نظیر ضرباهنگ داستان و طراحی اکشن، و ایده تعریف یک قهرمان، فیلمی آشنا میبینند. قهرمانان داستان در مواقع اضطراری، قابل و خونسرد هستند. بهاندازه کافی جسور هستند که ریسک کنند، در عین حال، بهاندازه کافی منطقی هستند که وقتی اوضاع ترسناک میشود ترس خود را مهار کنند. آنها همچنین بهطور قابل توجهی آدمهایی هستند که وقتی کارهایی باید انجام شود، انتخاب میکنند که زندگی خود را به خطر بیندازند. ضدقهرمانان فیلم سیاستمداران و میرزابنویسهایی هستند که با خیال راحت از روی زمین قضاوت میکنند چگونه به هر حرکت فضانوردان جنبهای تبلیغاتی بدهند.
سیاستهای فیلم بهوضوح حال و هوایی روسی دارد، با درک این که دولت، ستمگر، نادان، و شیفته تصویر است، و تمایل دارد برای حفاظت از اسرار آژانس فضایی، فضانوردان خود را بکشد. رسانههای آمریکایی نیز نقش یک شرور را ایفا میکنند و مفسران تلویزیونی با طرح این پرسش که آیا در سالیوت ۷ سلاح هستهای وجود دارد یا نه، و تبدیل یک سانحه فضایی به یک بحران جهانی، به وحشت دامن میزنند. در هر مرحله، فیلم درباره چگونگی موفقیت مردان شجاع در جایی است که نهادهای بزدل و خودخواه شکست میخورند.
آیا «سالیوت ۷» فیلم خوبی است؟
فیلم مانند بسیاری از بلاکباسترها، گاهی اوقات ملودراماتیک و آبکی است. این نکته در جاهایی که حوادث خیالی درست میکند، یا حوادث واقعی را در ابعاد بزرگتر نشان میدهد، کاملاً واضح است. نام تمام نقشهای اصلی با شخصیتهای تاریخی واقعی یکی است (فضانوردان ولادیمیر ژانیبکوف و ویکتور ساوینیخ و والری ریومین فرمانده پرواز)، اما این شخصیتها نام خانوادگی جدیدی دارند تا نشان داده شود چقدر خیالی و نمایشی هستند. نکته قابل توجه این است که فیلم خطای خدمه واقعی را که باعث نقص سالیوت در وهله اول شد، پوشش نمیدهد، احتمالاً به دلیل مغایرت با این روایت که برنامه فضایی شجاعانه را در برابر یک بوروکراسی بیتوجه نشان میدهد. حل و فصل ثانیهای و فوقالعاده دراماتیک انتهای فیلم مانند پایان «آرگو»، ساختگی و مصنوعی به نظر میرسد.
اما «سالیوت ۷» مانند «آرگو»، حتی وقتی آشکارا به قلمرو اغراق منحرف میشود، تجربهای هیجانانگیز است. ودوویچنکوف و درویانکو چهرههای هستند که میتوان برایشان دلسوزی کرد و با دقت بین گرم بودن بهاندازه کافی تا بتوان به آنها نزدیک شد، و اعتمادبهنفس زیاد تا بتوان تحسینشان کرد، تعادل ایجاد میکنند. موقعیت والری مجموعهای از پیرنگهای فرعی مهیج ایجاد میکند. او میکوشد از یک حادثه بینالمللی و ضررهای بیشمار علمی و نظامی جلوگیری کند، درحالیکه همچنان مردان خود را در برابر حکومتی که آنها را دورریختنی میداند، محفوظ نگه دارد. حتی در لحظههایی که فیلمنامه «سالیوت ۷» (نوشته کلیم شیپنکو کارگردان و همکاران نویسنده او ناتالیا مرکولووا و الکسی سامولیوتوف) به نظر بیشازحد مفصل و پر از زیادهروی به نظر میرسد، بازیگران وقار و روحیهای به آن میبخشند که اجزای داستان را در کنار هم نگه میدارد.
و این بهتنهایی به «سالیوت ۷» کیفیتی میدهد که اغلب در بلاکباسترهای آمریکایی مشابه دیده نمیشود. فضانوردان فیلم از بسیاری جهات درست مانند قهرمانان فیلمهای آمریکایی هستند: تودار اما قابل درک، شوخ اما ماهر، و قادر به کنترل احساسات خود حتی وقتی مرگ نزدیک میشود، اما آنها در عین حال ویژگیهای آشکارا روسی خود را دارند، بهویژه به لحاظ بیزاری از زندگی. تقدیرگرایی آنها میگوید، «ما عادت کردهایم همهچیز از هم بپاشد، فقط باید با آن دست و پنجه کنیم.» و این با درک ذاتی که نهادها همیشه پشت آنها را خالی میکنند و بهتر است بهجای واگذاری تصمیمات به فرماندهان خود، خودشان وارد عمل شوند، همراه است.
با در نظر داشتن این موضوع، دیدن یکی به دو کردن فضانوردان با بخش کنترل زمین در «سالیوت ۷» بسیار جذاب است. آنها عموماً تا حد زیادی دستورات را نادیده میگیرند و خودبهخود عمل میکنند. والری و گروهش نیز طوری رفتار میکنند که انگار این کاملاً طبیعی است، بهویژه با توجه به این که در اغلب مواقع نتایج موفقیتآمیز است. «سالیوت ۷» تأیید میکند قهرمانی دراماتیک، جنبههای نسبتاً جهانی مشخصی دارد، اما برخی از آن ازنظر فرهنگی نیز خاص است، و فیلم اغلب دقیقاً نشان میدهد این خط کجا شکسته میشود.
شخصیتها به کنار، ضربآهنگ و پویایی تصویری فیلم نیز قدرتمند است. شیپنکو فیلم را با حادثه بستهبندی میکند، اما اجازه تنفس هم میدهد، نظیر لحظهای که پیوند دوستی فضانوردان با ودکا قاچاق عمیقتر میشود، یا زیبایی شگفتانگیز یک ایستگاه فضایی پر از حبابهای آب آویزان. «سالیوت ۷» با نماهایی نظیر لحظهای که سایوز، در بالای ستونی از شعله، لایه ابر را میشکافد و به مدار میرسد، در بیشتر لحظهها فیلمی قشنگ است. صحنههای جاذبه صفر که درباره آن بسیار صحبت شده، همهجانبه و یکپارچه، و سکانسهای اکشن سفت و محکم و رانشی هستند. «سالیوت ۷» یک فیلم ۱۵ میلیون دلاری است که شبیه یک فیلم ۱۵۰ میلیون دلاری به نظر میرسد، و برای علاقهمندان به فضا، یک تجربه ارزشمند و فرصتی برای حضور در یک ایستگاه فضایی است.
اما مهمتر از همه، دیدن این داستان از یک دورنمای کاملاً غیر آمریکایی بسیار جذاب است؛ دیدگاهی که برابر با آن آمریکاییها، مشکلسازانی هستند که شاتل فضایی ویژه برای سرقت تکنولوژی شوروی طراحی کردهاند، با سیاستهایی که حول ایجاد وحشت در بقیه جهان میچرخد، تا بعد خود را بهعنوان قهرمان نشان دهند. در یک صحنه مضحک و در عین حال تأثیرگذار، پس از تعمیر بسیار دشوار سالیوت ۷، چلنجر به ایستگاه فضایی روسی نزدیک میشود. خدمه شاتل به فضانوردان روسی نگاه میکنند، و بعد با یک سلام نظامی و با احترام، شجاعت و توانایی آنها را تصدیق میکنند. این چیزی است که در تمام فیلم احساس میشود: یک سلام از راه خیلی دور، اما لذتبخش به قهرمانی فضایی، صرف نظر از این که از چه فرهنگی سرچشمه گرفته است.
منبع: دِ وِرج
تماشای این فیلم در نماوا
نوشته «سالیوت ۷»؛ یک فیلم روسی جذاب شبیه بلاکباسترهای هالیوود اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.