ماجرای زنی که با قاتل شوهرش همخانه شد
«قصیده گاو سفید» یکی از جسورانهترین فیلمهای سالهای اخیر است.
فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» ساخته بهتاش صناعیها و مریم مقدم که به صورت سراسری در بیشتر سینماهای جهان (به جز ایران) به نمایش درآمده، جزو پرافتخارترین فیلمهای ایرانی در سال ۲۰۲۱ است که اولین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی و نامزد سیمرغ بهترین فیلمنامه و بازیگر نقش اصلی زن شد و با حضور در بخش مسابقه اصلی فستیوال برلین، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کرد.
بهتاش صناعیها با ساخت فیلم «احتمال باران اسیدی» خیلی زود تبدیل به چهرهای شناختهشده در محافل سینمایی و رسانهای شد. صناعیها که با روایت شاعرانه خود در فیلم اولش توانست طیفی از مخاطبان علاقهمند به این جنس سینما را با خود همراه کند.«قصیده گاو سفید» یکی از جسورانهترین فیلمهای سالهای اخیر است. داستانش پیرامون یک قصاص اشتباه روایت میشود بدون آن که به صورت مستقیم در مدح یا ذم قصاص داستانسرایی کند.
پرویز جاهد درباره فیلم نوشت: در سالهای اخیر، با مطرح شدن مسأله اعدام در جامعه ایران، سینماگران ایرانی نیز توجه خاصی به اعدام و قانون قصاص نشان دادهاند. فیلمهایی مثل «جاندار»، «قسم»، «جمشیدیه» و «یلدا» از این دست هستند. در تمام این فیلمها، فردی به جرم قتل، محکوم به اعدام شده و خانواده او یا تلاش میکنند بیگناهی او را اثبات کنند یا با جلب رضایت خانواده مقتول و پرداخت دیه، فرد محکوم به اعدام را از قصاص برهانند. اما «قصیده گاو سفید» بهتاش صناعیها، با اینکه فیلمی درباره قصاص و اعدام است، اما مسأله را از زاویه تازه و متفاوتی مطرح میکند و آن بیگناهی فردی است که به اشتباه اعدام شده و تأثیری که این حکم قضایی روی زندگی خانواده او و قاضیای که حکم اعدام او را صادر کرده، میگذارد.
بنابراین، فیلم، روایت خود را از جایی شروع میکند که قصاص، انجام شده و بابک، همسر مینا بر اثر شهادت دروغ شاهدان قتل و رأی اشتباه قاضی پرونده، اعدام شده و حالا این میناست که تازه گرفتاری اش شروع شده و باید بتواند در جامعهای که نسبت به زنی تنها و مستقل، بدبین و بدگمان است، گلیم خود و دختر کوچکش را به تنهایی از آب بیرون بکشد و استقلال اش را فدای هیچ مصلحتی نکند.
صوفیا نصرالهی درباره فیلم نوشت: «قصیده گاو سفید»، علاوه بر موضوع انسانی و تکان دهندهای که دارد، از نظر بصری نیز فیلم چشمگیر و قابل توجهی است و همین ویژگی آن را از فیلمهای به اصطلاح اجتماعی سینمای ایران و فیلمهایی که پیش از این درباره قصاص و اعدام ساخته شده، متمایز میکند. فیلمساز، تنها درگیر داستان گویی و روایت قصهاش نیست بلکه با رویکردی مینی مالیستی، حواسش به میزانسن، به قاب بندی، به نور، به صدا و زیبایی شناسی نیز هست و فضاهای عمقداری ایجاد کرده که فاصله و تنهایی آدمها را بخوبی نشان میدهد. فیلم خیلی آرام حرکت میکند و اجازه میدهد که ما بتدریج وارد زندگی مینا شده و فشارهایی را که از سوی خانواده شوهر، صاحبخانه، سیستم اداری و قضایی جامعه و کارفرمای کارخانه بر او وارد میشود لمس کنیم.
«قصیده گاو سفید» یکی از جسورانهترین فیلمهای سالهای اخیر است. داستانش پیرامون یک قصاص اشتباه روایت میشود بدون آن که به صورت مستقیم در مدح یا ذم قصاص داستانسرایی کند. با دو بازی خوب از مریم مقدم و علیرضا ثانیفر که باعث میشود هر چند فیلم ریتم کندی دارد و کشدار است، اما بتوانید با کاراکترها و احساساتشان همراه شوید.
مشکل از جایی شروع میشود که صناعیها در دل جهان خودش میخواهد یک درام اجتماعی واقعگرایانه داشته باشد و نمیتواند در روایتش تعادل را رعایت کند. به نظر میرسد بعضی از کاراکترهایش را نمیشناسد و در نتیجه شخصیتپردازیهایش با نقص روبهرو هستند. آن بخشهایی از فیلم که به رابطهی میان زن و مرد میپردازد جذاب از کار درآمده، اما سکانسهایی که کاراکتر مرد محور فیلم میشود که در حقیقت مربوط به بخش اعتراضی قضیه به یک سوژهی اجتماعی است فیلم از دست میرود.
اعتبار فیلم «قصیده گاو سفید» به سوژهاش برمیگردد و بازی بازیگرانش و شیوهی نمایش رابطهی میان زن و مرد. به این که سردی و کندی فیلم صناعیها، حتی اگر دوستش نداشته باشید تحمیلی نیست. «قصیده گاو سفید» فیلمی جسورانه است که جسارتهایش ممکن است زمان اکران کار درستش بدهد، اما به صرف جسورانه بودن نمیشود آن را فیلم خوبی دانست.
متاسفانه «قصیده گاو سفید» که بعد از توقیف، طی دو سال اخیر در انتظار پروانه نمایش از سازمان سینمایی، پشت خط اکران به سر میبرد، هماکنون نسخه با کیفیت آن قاچاق شده و به صورت گسترده از سایتهای دانلود غیرقانونی و شبکههای ماهوارهای در حال انتشار است.