بررسی دو فیلم کوتاه / آشناییزدایی از موقعیتهایی آشنا
مجله نماوا، سحر عصرآزاد
«برادری»؛ خلاقیت در پرداخت یک سوژه آشنا
فیلم کوتاه «برادری» روایتی موجز و روان از مواجهه ای دراماتیک است که هم تور قصه را با جزئیات پهن میکند، هم به شکلی قابل قبول آن را به نقطه تراژیک پایانی میرساند.
این فیلم ۲۶ دقیقهای به نویسندگی و کارگردانی مریام جوبر؛ محصول مشترک تونس، کانادا، قطر و سوئد است که نامزدی اسکار بهترین فیلم کوتاه داستانی سال ۲۰۱۹ را در کارنامه دارد. اثری که زاویهای ظریف، غیرمستقیم و دراماتیک را برای پرداختن به جنایتهای داعش در سوریه انتخاب کرده است.
فیلمی که در اولین نگاه؛ رویکرد غیرکلیشهای کارگردان آن جلب توجه میکند، کارگردان رویهای تازه را در ساخت فیلمی درباره جنایات داعش مورد توجه قرار داده و بهخصوص میتواند برای فیلمسازان ایرانی که معمولاً رویکردی سفارشی و شعاری به این سوژه ملتهب دارند، تبدیل به الگو شود.
«برادری» با معرفی یک خانواده روستایی در تونس آغاز میشود که به زندگی بدوی خود در نگهداری از دامها و … مشغول هستند. پدر؛ محمد، مادر؛ صالحه و دو پسرشان؛ شاکر و رایان که فرزند کوچکتر به نوعی نگاه ناظر بر رویدادهای فیلم را همچون مخاطب به عهده دارد.
با معرفی اولیه این موقعیت و آنچه در زیرلایه گفتوگوی پدر و شاکر موقع قربانی کردن گوسفند گرگزده جریان دارد؛ فیلمساز حجمی از اطلاعات کاربردی را به شکل موجز به مخاطب ارائه میدهد که رویکردی ظریف و زیرپوستی به همراه دارد.
کنایه پدر به گرگی که به گله زده، تأکید بر قربانی کردن گوسفند رو به قبله و امتناع شاکر نوجوان، همه کاشتهایی هوشمندانه برای برداشت در نیمه دوم فیلم هستند. کاشتهایی برای معرفی جزئینگرانه این خانواده روستایی که در سکانس بعد به واسطه اخبار تلویزیون از تلاطم ها در مرز تونس و جنگ سوریه برجستهتر میشوند.
فیلمساز به سرعت با ورود دو کاراکتر جدید، هسته التهاب را از زیر پوست این خانواده به ظاهر آرام و خاموش نمایان میکند و این دو تازهوارد، سویهای جدید از روابط، تعاملات و کشمکشهای گذشته و حال آنها را افشا میکنند.
فیلم آگاهانه از موضعگیری مستقیم درباره جنگ سوریه، کشتار، داعش و … پرهیز کرده، اما به شکلی ظریف مخاطب را برای رسیدن به یک دیدگاه شخصی انسانی به واسطه دادههای اثر همراهی میکند؛ بهخصوص آنجا که برادر بزرگتر؛ مالک از شاکر قول میگیرد که اشتباه او را در ترک خانواده و پیوستن به جنگ تکرار نکند.
مواجهه خانواده با مالک که بعد از یک سال بیخبری بعد از پیوستن به جنگ سوریه حالا با همسر سوریاش بازگشته، به شیوهای مینیمال اما کاربردی به ترسیم شمایلی از گذشته مناسبات درونی این خانواده، رابطه آسیب دیده مالک با پدر، چرایی رفتن و … میپردازد. اما چرایی بازگشت او را همچون رازی سر به مهر حفظ میکند تا فینالی تأثیرگذار را همراه با غافلگیری برای مخاطب تدارک ببیند.
فیلم «برادری» این امتیاز را دارد که تصویری باورپذیر و ملموس از روابط و مناسبات یک خانواده مسلمان روستایی ارائه دهد؛ بهخصوص تمایز بین خوانش دو دیدگاه از اسلام و همچنین شکاف بین نسلها در یک روستای بدوی. در انتها تاوان قضاوت زودهنگام پدر را در فقدانی که خارج از قاب دوربین با فریادهای او خطاب به دریا برجسته می شود، ثبت میکند.
«وضعیت کنایهآمیز»؛ فاصله کوتاه بین مددجو و مددکار
فیلم کوتاه «وضعیت کنایهآمیز» قرینهپردازی یک موقعیت مشابه را بین دو کاراکتر به ظاهر متضاد به شکلی ظریف بسط داده و توانسته به زیرمتنی تأملبرانگیز بدون شعار و اغراق برسد.
این فیلم کوتاه ۱۲ دقیقهای به نویسندگی و کارگردانی تایلر لیونل پار که بازیگری در نقش محوری را به عهده دارد، محصول کشور کانادا در سال ۲۰۱۵ است که حضور جهانی موفقی داشته و از آن جمله میتوان به دریافت جایزه جشنواره آنلاین فیلم کوتاه اِن اس آی اشاره کرد.
فیلم با چاشنی طنز یک روز بد را در زندگی جوانی به نام دونالد ترسیم میکند. روزی که یک پیش درآمد موجز دارد و بدون آنکه به تصویر دربیاید؛ شبنشینی او با رفقایش در یک بار را با تکیه بر صدا و دیالوگهایی که روی بک گراند سیاه شنیده میشوند، ثبت میکند.
مستی شبانهای که با قرار کاری صبح روز بعد دونالد تداخل ایجاد کرده و جرقه بدبیاریهای زنجیروار او را روشن میکند. هرچند این موقعیت نمونههای مشابه متعددی در فیلمهای مختلف دارد، اما فیلمساز از آن پرهیز نکرده و با ترسیم مواجهههایی کدوار به انعکاس تصویر مورد نظر خود در ذهن مخاطب رسیده است.
از مواجهه با مرد همسایه و پسر بیادبش؛ پیتر که در آستانه تبدیل شدن به یک درگیری جدی است تا برخورد ظاهراً اتفاقی با زن عابر و سقوط لیوان قهوه که به نظر میآید موقعیتی نمایشی برای کیف قاپی است. همچنین موقعیتهای تکراری مثل دروغ گفتن پای تلفن، برخورد به وسایل خانه و از دست دادن اتوبوس که قرار است مصائب دیر رسیدن او به سر قرار را شدت بخشند.
اما هسته دراماتیک اصلی همین سکانس پایانی است که دو مرد؛ چارلی و دونالد (هر دو با بازی کارگردان) را به عنوان مددجو و مددکار رو در روی هم قرار داده و یکی را به شرح وضعیت و دیگری را به تطابق این وضعیت با خودش وامیدارد.
موقعیت ظریفی که با تمایز بازی تایلر پار و البته تکیه بر گریم و … چه بسا ابتدا از نگاه مخاطب دور بماند اما در ادامه با کدهایی که چارلی از چگونگی تبدیل شدن به یک خیابان گرد یا کارتن خواب ارائه میدهد، قرینهپردازی وضعیت او و دونالد جدیتر میشود تا رسیدن به پرسش کلیدی چارلی (گفتی صورتت چی شده؟!)
وضعیتی که فقط دونالد از آن خبر دارد و البته ما به عنوان مخاطب که اشراف به کلیت این موقعیت دراماتیک پیدا کردهایم و قرار است تلنگر نهایی و اصلی به ما اصابت کند. تلنگری که مخاطب را به بازبینی مواجهههای به ظاهر ساده دونالد در همان روز حتی برخورد با همسایه و پسر بیادبش وامیدارد که حالا عجیب جلوه میکند.
فراتر از این قرینه پردازی ها فیلم “وضعیت کنایه آمیز” موفق شده فاصله فیزیکی بین مددجو و مددکار را نزدیک تر از آنچه به نظر می آید، ترسیم کرده و تقارن موقعیت های این چنینی یا به گفته بهتر فاصله کوتاه بین اوج تا حضیض را به زبانی تصویری و موجز در معرض دید مخاطب قرار دهد؛ بدون آنکه شعار اضافی یا پیام دافعه برانگیزی داده باشد.
تماشای «برادری» و «وضعیت کنایهآمیز» در نماوا
نوشته بررسی دو فیلم کوتاه / آشناییزدایی از موقعیتهایی آشنا اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.