«مادر مصنوعی»؛ چالشهای پیش روی انسان غرق در تکنولوژی
مجله نماوا، ایلیا محمدی نیا
این روزها هوش مصنوعی در عین حال که جذابیتهای بسیاری را برای آدمی دارد در یک مبحث دقیقتر و جزییتر آدمی را با چالشهای بسیاری روبرو کرده است. اینکه هوش مصنوعی در خدمت آدمی خواهد بود یا در نهایت با دستکاریها عرصه فنآوری تبدیل به کابوس آدم در روی زمین خواهد شد.
فیلم «مادر مصنوعی» (The iMom) با جملهای از آلبرت اینیشتن شروع میشود که در عین حال کلید درک فیلم هم محسوب میشود. اینیشتین میگوید: به طرز وحشتناکی روشن است که تکنولوژی از بشیریت فراتر رفته است.
«مادر مصنوعی» محصول سال ۲۰۱۴ آمریکا و استرالیا به نویسندگی و کارگردانی آریل مارتین در واقع پاسخی به این پرسش مهم است که آیا تکنولوژی در همه ابعاد امکان جایگزینی انسان را دارد. اگر در جنگها، اگر در تحقیقات پزشکی، اگر…، تکنولوژی پیشرفته کمک شایانی به پیشرفت انسانها برای یک زندگی توامان با آرامش کرده است لزوما این امر نمیتواند جایگزین عواطف انسانی شود.
فیلم کوتاه، ترسناک، درام و علمی تخیلی «مادر مصنوعی» نشان میدهد که انسانها به رغم تمامی پیشرفتها در نهایت خود تبدیل به رباتهایی شدهاند که مسخ رسانهها هستند. رسانهها آدمها را به خدمت میگیرند تا آنچه که بازار و اقتصادشان میطلبد را تبلیغ کنند ولو آنکه اعتقادی به آن نداشته باشند. رسانهها با ایجاد یک نیازمندی کاذب به آدمی اینگونه القا میکند که آنچه رسانه مروج آن است تنها براساس نیازهای نسل انسان طراحی شده است و این امر باعث فراغت بیشتر آدمها و در نتیجه احساس آزادی بیشتر و رهایی او میشود.
در فیلم مادر واقعی (کاترین) نمیتواند برای حل مشکل پسرش سم با او ارتباط کلامی برقرار کند. او فارغ از همه چیز به دنبال تفریح خود است. او درک نمیکند که یک ربات در نهایت تجمیعی از دادههای علمی است که امور ثابت و غیرقابل تغییری هستند. غافل از اینکه انسانها در شرایط مختلف دچار متغییرهای مختلفی در رفتار و گفتار هستند در واقع غیرقابل پیشبینی هستند. پس رفتار یک امر قطعی ثابت شده علمی نیست که بتوان آن را در روباتها دانلود کرد. تا در نهایت از آن بهره برد. اساسا انسان نمیتواند در نهایت برای این روابط احساسی انسانها، رباتی کامل خلق کند. امکانپذیر نیست. در نتیجه علم در نهایت پیشرفت خود به جهت متغیر بودن واکنش انسانها در موارد خاص قادر به تولید یک انسان کامل با تمام عواطف و احساسات نخواهد بود.
در «مادر مصنوعی» ربات« iMom» با توجه به دادههایی که در نرمافزارهای او جایگذاری شده در درسهای سام و حتی از اینکه فردا به جهت مشکلی که امروز برایش پیش آمده مشاور میدهد. اما در عین حال درک مناسبی از انتقادها و غرولندهای سم ندارد و احساس خطر میکند. مثل جایی که سم در گفتههای خود اشاره میکند که سال آینده او را با یک ربات به روزتر عوض خواهند کرد.
سم در مرور درس خود بخشهایی از انجیل متی را باید حفظ کند تا فردا در مدرسه ارایه دهد. iMom متن را با او مرور میکند: «حواستان به پیامبران دروغین باشد که با ظاهر گوسفند سراغتان میآیند ولی در باطن گرگهای درنده هستند. آنها را با ثمرشان میشود شناخت. انسانها آنها را با ظاهرشان میشناسند یا با باطن شان؟ درخت خوب ثمره خوب میدهد و درخت خراب ثمره شیطانی میدهد.» شاید بتوان اینگونه گفت که این آیات از انجیل متی در واقع نقدی مهم بر جایگزینی رباتها به جای مادران واقعی نوزادها محسوب میشود. جایی ربات وقتی به نقاشی سم نگاه میکند که گرگی را در مقابل گوسفندی کشیده میپرسد. تو کدام یک از آنها هستی؟ و سم گوسفند را نشان میدهد و از طرفی به جهت معصومیتی که دارد معتقد است که «iMom» نمیتواند گرگ باشد. ربات اما پاسخ میدهد دنیا درخت است و من ثمرهاش. پرسش اما اینجاست که در نهایت ربات مادر مصنوعی ثمره خوب درخت است یا ثمره شیطانی آن.
پاسخ را باید در سکانس قرار گرفتن مرغ در ننوی بچه کوچک خانواده یافت.
نوشته «مادر مصنوعی»؛ چالشهای پیش روی انسان غرق در تکنولوژی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.